ماه صفر، نه تنها ماه حزن اهل بيت (س)،
بلکه ماه اندوه اصحاب نيز هست. از وقايع مهم اين ماه، جدای از رحلت حضرت
ختمی مرتبت (ع) و حضرت امام مجتبی (ع)، اوج گيری جنگ صفين و شهادت جمعی از
بهترين یاران حضرت امير مومنان (ع) است. مقاله حاضر فهرستی اجمالی از اصحاب
پیامبر (ص) را که در صفین در رکاب امیر مومنان(ع) بودند و بعضاً به شهادت
رسیدند را معرفی می کند.
تعداد کثیر اصحاب پيامبر در صفين
در
نبرد صفین تعدادی از برجستگان اصحاب پیامبر حضور داشتند یعقوبی گوید: 70
نفر از رزمندگان جنگ بدر و 700 نفر از آنان که در بیعت رضوان با نبی گرامی
اسلام بیعت کرده بودند و از دیگر مهاجران و انصار 400 نفر در رکاب
امیرمؤمنان علی (ع) بودند، در حالی که تعداد اصحاب پیامبر در لشگر معاویه
از عدد انگشتان دست تجاوز نمی کرد، آن هم از نو مسلمانانی بودند که بعد از
فتح مکه مسلمان شده بودند!
نقل کرده اند که معاویه به انصار گفت چرا
از من طلبکارید؟ ! «فوالله لقد کنتم قلیلا معی کثیرا مع علی» بخدا قسم
اندکی از شما با من بودید ولی اکثر شما با علی (ع) بودید
عبدالرحمن
بن حجاج (از یاران امام کاظم «ع ») گوید: روزی در مجلس ابان بن تغلب (از
خواص یاران امام باقر «ع ») و امام صادق (ع) بودم، جوانی از او پرسید چند
نفر از اصحاب پیامبر در رکاب امام علی (ع) بودند؟ ابان به او گفت: گویا تو
می خواهی فضیلت و عظمت علی (ع) را با اصحاب پیامبر بشناسی؟
جوان گفت: همین طور است .
ابان گفت: «والله ما عرفنا فضلهم الا باتباعهم ایاه; به خدا قسم ارزش اصحاب پیامبر را جز با پیروی از مولا علی (ع) نمی شناسیم .
از
شخصیت های برجسته اصحاب پیامبر (ص) که با امام علی (ع) بودند، برخی از
آنان عبارتند از: امام حسن، امام حسین، عمار بن یاسر، سهل بن حنیف، قیس بن
سعد، عدی بن حاتم، هاشم بن عتبة، عبدالله بن بدیل، عبدالله بن عباس، اویس
قرنی، ابوالهیثم مالک بن التیهان، عبدالله بن جعفر، خزیمة بن ثابت، سلیمان
بن صرد خزاعی، عمرو بن حمق خزاعی و . . .
و البته بودند برخی بی
بصیرت از اصحاب پیامبر که ریزش کردند و به حمایت از امیرمؤمنان علی (ع)
وارد میدان نشدند، ولی به جای آنها نیروهای مخلصی «رویش » کردند تا پای جان
از امام حمایت کردند و در رکاب حضرت بودند، همانند مالک اشتر، حجر بن عدی،
اصبغ بن نباته، صعصعة بن صوحان و . . .
در این مقاله نگاهی گذرا به
برخی از رزم آوران فداکار این اردوگاه داریم . بر آن نیستیم تا زندگینامه
این شیرمردان را تقدیم کنیم، بلکه در پی ترسیم گوشه ای از جلوه و فضیلت و
مناقب و کمالات این انسانهای نمونه هستیم
ابو الهیثم مالک بن تیهان
از اصحاب پیامبر اسلام (ص) و گروه انصار و نقیبان 12 گانه، و از یاران علی علیه السلام و شهداء جنگ صفین است.
به
نقل اکثر مورخین، معروفترین نام او، «مالک» نام پدرش: «تیهان»، که با چند
نسب به «قضاعه» می رسد. هرچند که نظر مخالفی هم در نسب او هست و می گوید او
از قبیله «اوس» می باشد. (طبقات ابن سعد) ولی بعضی نام پدرش را «مالک» و
«تیهان» را، لقب «ابوالهیثم» می دانند و او به «ابن تیهان» نیز مشهور است.
همچنین
بیشتر منابع، او را از « قبیله اوس»، از تیره بنی زعورا، از «عبدالاشهل»
گفته و برخی دیگر: او را از قبیله «بلی بن مالک» و هم پیمان «بنی
عبدالاشهل» می دانند. نام مادرش: لیلی (ام مالک)، که دختر «عتیک» بود.
برادرش: عبید و به نقلی دیگر «عتیک»، که از انصار پیامبر (ص) و در جنگهای
بدر و احد شرکت کرده و در جنگ احد، شهید شد.
ابوالهیثم، قبل از
اسلام، یعنی در دوره جاهلیت، از شرک و بت پرستی دوری می کرد و همیشه قائل
به توحید و یکتاپرستی بود و با «اسعد بن زراره»، جزو اولین کسانی از انصار
بودند که در مکه به پیغمبر (ص) ایمان آورده و جزو هشت نفری بودند که قبل از
قوم خود، در مکه آنحضرت را ملاقات کرد و مسلمان شده و به مدینه برگشت و
اسلام خود را آشکار کرد.
پیامبر خدا، میان او و «عثمان بن مظعون»،
عقد برادری بست، (بعد از هجرت) «ابوالهیثم» در گروه آن دسته از انصاری بود
که در هر دو «بیعت عقبه» شرکت و با پیغمبر خدا، دست یاری داد.
بیشتر
سیره نویسان، بر اینکه او جزو نقیبان (نمایندگان) دوازده گانه بوده و در
بین بیعت کنندگان از انصار که برای نشر اسلام، انتخاب شده بود، اتفاق نظر
دارند.
این صحابی در جنگ های «بدر»، «احد»، «خندق»، و دیگر غزوات، در
رکاب پیامبر اسلام (ص) بود و رسول خدا، میان او و «عثمان بن مظعون» عقد
برادری بست.
پیامبر، بعد از شهادت «عبدالله بن رواحه» در جنگ «موته»، او
را برای سنجش محصول خرمای منطقه فدک، که بخشی از خیبر بود و پرداخت سهم
یهودیان از آن محصول، مأموریت داد.
شیخ صدوق، روایتی را از امام صادق علیه السلام نقل کرده که آنحضرت فرمود:
مؤمنانی
بودند که بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) تغییر نکردند و دین خود را تبدیل
ننمودند و لذا دوستی این مؤمنان واجب است و «ابوهیثم تیهان» یکی از آنهاست.
(سیمای کارگزاران ص125)
به نقل از «شیخ صدوق» ابوالهیثم، از
مخالفان خلافت ابوبکر بود. پس از پیغمبر، ابوبکر، در زمان خودش برای او
پیغام داد تا همان مأموریت محصول خرما در زمان پیامبر (ص) را انجام دهد ولی
او قبول نکرد و گفت: من برای اجرای فرمان پیامبر خدا، آن کار را انجام می
دادم و وقتی برمی گشتم، آنحضرت برای من دعا می فرمود.
در منابعی گفته
شده، او در زمان عمربن الخطاب، با چند نفر دیگر برای صلح «فدک»، نزد
یهودیان فرستاده شد از وضع حال «ابوالهیثم» در زمان عثمان، اطلاعی در دست
نیست. اما بعد از کشته شدن (به نقل از دائره المعارف) او، نامش، جزء کسانی
است که تمایل به خلافت علی بن ابیطالب (ع) داشته و سرانجام با آنحضرت بیعت
کرده و از حامیان ولایت و امامت ایشان بود و می گفت: به درستی که امام ما و
ولی ما و وصی رسول خداست. (خلفا 2/ص 216)
همچنین، به همراهی او با
امام علی (ع) در جنگ جمل اشاره شده، و در جنگ صفین هم، لشگریان عراق را
تشویق به جنگ و سپاهیان را صف آرایی کرده است. البته این مطلب را، «ابن ابی
الحدید» از «نصر بن مزاحم» در تاریخ آورده است. اگرچه در نسخه های کنونی
کتاب او، دیده نمی شود ولی مرثیه ای برای ابوالهیثم در کتاب نصر بن مزاحم،
در بین کشته شدگان جنگ صفین، حاکی از افتادگی هایی در نسخه های موجود کتاب
می باشد.
از این گذشته، احتمال کشته شدن او در صفین در برخی از
اقوال، چون شیخ عباس قمی و بلاذری و «ابن حجر»، شاهد بر همین مطلب است که
او در این پیکار حضور داشته و بعد از عمار یاسر، شهید شده و در کتاب نهج
البلاغه، خطبه 182، سخنی از علی بن ابیطالب (ع) است که نشان از، حزن و
اندوه امام علی (ع) است بر مرگ او، که احتمالا سال 38 هـ.ق می باشد.
با
همه این احوال، بعضی از مورخین، حضور او در صفین را نادرست می دانند و
گفته اند که: حدود سال 20 هـ.ق، در مدینه در ایام خلافت عمر بن الخطاب، از
دنیا رفته است.
این صحابه بزرگ، از پیامبر حدیث روایت کرده است.
و شیخ کلینی نیز، حدیثی به نقل او از حضرت علی (ع) آورده و اشعاری به او، نسبت داده اند.
داستانی از کرامت پیغمبر اسلام (ص) در خانه اوروزی
پیامبر خدا با علی (ع) به خانه ابوالهیثم رفتند. وی به استقبال این
بزرگواران آمد و گفت: خیلی دوست داشتم هر وقت کسی چون شما و اصحاب به منزلم
می آمدند، چیزی در خانه می داشتم ولی اکنون خانه ام از طعام خالی است و
همان طعامی که داشتم، همین الان در میان همسایگان تقسیم کردم. پیامبر
فرمود: آری، جبرئیل آنقدر سفارش همسایه را به من کرد که گمان بردم، همسایه
از همسایه دیگر ارث می برد.
در این حال، آنحضرت به درخت خرمایی
که در خانه بود نگاه کرد و فرمود: ای ابوالهیثم، اجازه می دهی از این
درخت، ثمری (خرما) بگیرم؟ عرض کرد: این نخل نر است و بار ندارد. پیامبر خدا
به علی (ع) فرمود: قدحی آب بیاور. علی (ع)، ظرف آبی آورد. پیغمبر مقداری
از آن آب را نوشید و بقیه را روی آن درخت خرما پاشید. در همان حال به بار
نشست و رطب تازه آورد. حضرت فرمود: اول به همسایه ها بدهید. و بعد همگی از
آن خوردند تا سیر شدند. پیامبر فرمودند: این از نعمت های بهشتی است.
این قضیه در کتابهای «اعلام زرکلی، بحار الانوار: 18/41 و الکنی والالقاب» آمده است.
بشیر بن عمرو انصاری
در
اسم او اختلاف است، بعضي مثل ابن حجر و ديگران نام هاي مختلف براي او نقل
کرده اند، از جمله: بشير، ثعلبه، اسامه، رشيد، اسيد وغيره تهذيب التهذيب، ج
5، شرح حال «عبدالرحمن بن ابي عمره»، ص 151
او فرزند «عمرو بن محصن
انصاري» و از اصحاب رسول خدا صلي الله عليه و آله است و در جنگ بدر، اُحد و
خندق و... در رکاب پيامبر خدا صلي الله عليه و آله با مشرکان و دشمنان
اسلام جنگيد.
وي پس از رحلت رسول خدا صلي الله عليه و آله از
برگزيدگان اصحاب اميرالمؤمنين عليه السلام بود و در رکاب آن حضرت در جنگ
هاي جمل و صفين شرکت جست تا سرانجام در جنگ صفين به دست طاغيان شام به
شهادت رسيد اسد الغابه، ج 5، ص 263.
خزیمه الانصاری ( ذوالشهادتین )
از یاران بزرگ پیامبر اکرم (ص) و از شیعیان مشهور امام علی بن ابیطالب علیه السلام و شهداء جنگ صفین.
پدرش: ثابت بن فاکة بن... خطمه، که نام اصلی «خطمه»، «عبدالله فرزند جشم بن مالک بن اوس» می باشد.
مادرش: کبیشه، دختر اوس بن عدی ... خطمه فرزندان او: عبدالله، عبدالرحمن و عماره و...
کنیه اش: ابوعماره و لقبش: ذوالشهادتین و از قبیله «بنی خطمه» بود.
خزیمه،
از بزرگان انصار و اصحاب مشهور پیغمبر خدا (ص) در صدر اسلام، از کسانی بود
که همراه با «عمیر بن عدی بن خرشه» بت های قبیله «بنی خطمه» را می شکست تا
آنها به اسلام رو آورند.
در جنگ بدر و سایر غزوات پیغمبر (ص) شرکت
کرد و در فتح مکه، پرچم «بنی خطمه» بدست او بود. او بعد از رحلت پیامبر
گرامی، در کنار علی بن ابیطالب (ع) و از یاران او و همواره همراهش بود.
از اولین افرادی که زودتر از دیگران به امام علی (ع) پیوست.
نقش پررنگ «خزیمه» در ولایت علی (ع)1-
از انصاری بود که بر «خلافت ابوبکر بعد از پیغمبر» به همراه چند نفر (از
جمله آنها سلمان فارسی، سهل و عثمان بن حنیف، ابوایوب انصاری، عمار یاسر،
مقداد، بریده اسلمی، ابوذر و...) دیگر پرخاش و اعتراض کردند و گفتند: با
بودن علی بن ابیطالب (ع)، ترا چه می شود که دعوی خلافت می کنی؟
2-
در روز «سقیفه بنی ساعده»، اشعار و سخنانی تند و آتشین، خطاب به مردم کرد و
گفت: شما می دانید که پیامبر گواهی مرا، گواهی دو نفر قبول کرد؟
گفتند:
آری، می دانیم. گفت: پس شاهد باشید که از پیامبر شنیدم که فرمود: خاندان
من معیار و جدا کننده حق از باطل اند. آنها، رهبرانی هستند که دیگران باید
به دنبال ایشان بروند. ای مردم بدانید آنچه دانستم گفتم؛
3- بعد از
حیات رسول اکرم (ص) شهادت داد که آنحضرت فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی
مولاه» و گواهی بر جانشینی و برادری و ولایت علی بن ابیطالب (ع) را داد.
4-
این روایت را «طوسی» نیز نقل می کند که علی (ع) روزی از قصر بیرون آمد،
سپاهی نیز با شمشیرهای بر کمر بسته و عمامه بر سر به استقبال، آمده گفتند:
درود بر تو ای امیر مومنان و ای سرور ما! امام علی (ع) پرسید چه کسی از
یاران پیامبر (ص) در میان شماست؟ آنها گفتند: ابوایوب انصاری، خالد بن زید،
خزیمه بن ثابت و چند نفر دیگر... سپس آنحضرت شهادت و گواهی خواست، خزیمه
به اتفاق چند نفر برخاست و گفتند: ما شاهد بودیم که پیغمبر خدا (ص) در روز
غدیر خم فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» همراه علی (ع) به کوفه آمد و
در کنار او بود تا بصره و جنگ جمل و صفین.
در شرح جنگ جمل آمده:
جماعتی از یاران پیامبر در این روز به لشکر علی (ع) پیوستند که «خزیمه بن
ثابت» در میان آنها بود و درباره چگونگی ورود امام علی (ع) به بصره روایتی
از «منذر بن جارود» است. به دنبال علی (ع) سواره ای بود با عمامه ای زرد،
جامه سپید، شمشیری بر کمر و کمانی بر گردن و سوار بر اسب، که دنبالش هزار
سوار بودند، سوال شد این کیست؟ گفتند: «خزیمه بن ثابت، ذوالشهادتین!» او در
این جنگ از کسانی بود که: به درخواست علی (ع) در پشتیبانی آنحضرت، بدون
تأخیر عهده دار یاری امام (ع) شد! در شرح جنگ صفین نیز اینگونه آمده است
که: زمانیکه در این جنگ کار بر معاویه و سپاهش سخت شد، کسانی را نزد علی
(ع) فرستاد تا به گمان خود، آنها را از نبرد با برادران مسلمان باز دارد.
یکی
از آنها می گوید: چون به سپاه علی (ع) آمدم، پیرمردی با ریش سپید دیدم که:
دستمالی، بر سرش بسته بود و با شدت و سختی می جنگید. گفتم ای پیرمرد: آیا
با برادران مسلمان می جنگی؟ گفت: آری. در این موقع دستار را کناری زد و
گفت: من خزیمه بن ثابت انصاری ام، از پیغمبر (ص) شنیدم که فرمود: با تمام
کسانی که رو در روی علی می ایستند، پیکار کن.
و از همین جهت بعضی از
مورخین روایتی آورده اند که: او در جنگ صفین که با امام علی (ع) بود،
تردیدی برایش حاصل شد که آیا می شود با مسلمانان جنگید یا خیر؟ اما زمانیکه
در همان جنگ، «عمار یاسر»، به شهادت رسید، سلاح و جامه برکند و غسل کرد و
جنگ سختی با دشمن کرد تا به شهادت رسید، زیرا می گفت: از پیامبر شنیدم که
می فرمود: عمار بن یاسر بدست گروه گمراه و متجاوز شهید می شود. گفته شده که
او در موقع جنگ، در حالی که چند تیر همراه داشت، با زبان روزه با دشمنان
اسلام جنگید و شهید شد. (سال 37 ه.ق)
چرا «ذوالشهادتین»؟پیامبر
خدا (ص) معامله ای را در مورد خرید اسبی از یک مرد عرب انجام داد، بعدا آن
مرد مدعی شد که از پیغمبر طلبکار است، در حالی که پول آن را گرفته بود و
معامله تمام شده بود.
پیامبر حرف مرد عرب را رد می کرد و می فرمود: من
آنرا از تو خریدم. مرد گفت: گواهی بیاور! خزیمه بن ثابت چون به ماجرا وارد
شد و گفتگوی آنحضرت با مرد عرب را شنید، گفت: من گواهی می دهم، پیغمبر (ص)
به او فرمود: چگونه؟ تو که با ما نبودی که گواهی دهی. خزیمه گفت: ای رسول
خدا (ص)، من ترا در مورد اخبار غیبی و آسمانی که میگویی تصدیق می کنم و می
دانم که شما جز حق نمی گویید. چگونه ممکن است در این موضوع گواهی ندهم!؟ و
پیامبر آن گواهی را بجای شهادت دو مرد پذیرفتند و لذا او ملقب به
«ذوالشهادتین» شد.
مورخین شیعه و سنی، نقل کرده اند که پیغمبر (ص)
گواهی خزیمه را به جای دو مرد قبول کردند. خزیمه، مستقیما از پیامبر نقل
حدیث کرده و دیگران چون فرزندش عماره، جابر بن عبدالله انصاری، ابوعبدالله
جدلی، عبدالرحمن ابی لیلی، ابراهیم بن سعد بن ابی وقاص و... از او روایت
کرده اند.
در اینجا یک بیت از اشعار او را که روز «سقیفه بنی ساعده» در ستایش علی بن ابیطالب (ع) سرود، ذکر می کنیم.
ما کنت احسب هذا الامر منتقلا *** من هاشم ثم منه من ابی حسن
قيس بن مکشوح (ابو شداد)
در
اسم و نسب وي اختلاف است، او را قيس فرزند مکشوح و يا هبيرة فرزند عبد
يغوث و يا قيس بن عبد يغوث بن مکشوح گفته اند، وي حليف (هم پيمان) بني مراد
بود که به ابوشداد کنيه داشت. او از اسب سواران قبيله «مذحج» بود که در
عصر رسول خدا صلي الله عليه و آله اسلام آورد و از ياران آن حضرت گرديد؛
اگر چه برخي گفته اند: او در عصر ابوبکر و يا عمر بن خطاب اسلام آورده ولي
برخي مثل محمّد بن اسحاق مي نويسند: او در اواخر عمر مبارک پيامبر خدا صلي
الله عليه و آله، اسلام آورده و در کشتن «اسود عنسي» که در يمن مدعي نبوت
بود، کمک و مساعدت نمود. و همين قول مورد تأييد مورخان و سيره نويسان است.
قيس طبق اين نقل، مردي شجاع و سواري ماهر بود و پسر خواهر «عمرو بن معدي کرب» است الاصابه، ج 5، ص 539؛ اسد الغابه، ج 4، ص 237..
قيس در جنگ قادسيه از پيش قراولان سپاه «سعد بن وقاص» بود و در فتح «نهاوند» حاضر بود " الاصابه ، ص 502؛ اسد الغابه، ج 4، ص 237."
هم چنين او از ياران باوفاي اميرمؤمنان عليه السلام بود که در صفّين به شهادت رسيد " الاصابه ، ص 502؛ اسد الغابه، ج 4، ص 237."
ابو
مخنف نقل مي کند: وي در صفّين پرچم «بجيله» را به دست گرفت و در حالي که
رجز مي خواند تا نزديکي خيمه معاويه پيش رفت. وي خود را به محافظ معاويه
عبدالرحمن بن خالد بن وليد که سپري از طلا داشت، رساند. بين آنان جنگ سختي
درگرفت، ناگهان محافظ روميِ معاويه، پاي قيس را قطع کرد، اما وي تسليم نشد و
با ضربه اي او را به هلاکت رسانيد. در اين لحظه اطرافيان معاويه به طور
جمعي به وي حمله کردند و او را به شهادت رساندند وقعة صفّين، ص 258؛ تاريخ
طبري، ج 5، ص 25..
ابو لیلی انصاری
شيخ طوسي، ابوليلي را از اصحاب و خواص حضرت علي عليه السلام به شمار آورده است رجال طوسي ص50 ش 59
وي
از اصحاب رسول اللَّه صلي الله عليه و آله به شمار مي آيد، و در جنگ احد و
همه جنگ هاي صدر اسلام در رکاب پيامبر بود و بعدها به کوفه نقل مکان کرد و
به همراه فرزندش عبدالرحمن در تمام جنگ هاي اميرالمؤمنين عليه السلام نيز
شرکت جست. اسدالغابه، ج 5، ص 286 ؛ تهذيب التهذيب، ج 10، ص 241.
و برخي گفته اند که وي در جنگ صفّين به شهادت رسيد ت
هذيب التهذيب، ج 10، ص 241.
هاشم بن عتبه
هاشم
بن عتبة بن أبى وقاص، مشهور به هاشم مرقال، برادر زاده سعد بن أبى وقاص،
یكى از یاران رسول الله است كه در جنگ صفین به درجه رفیع شهادت نائل است ،
ابن حبان در باره او مىنویسد: هاشم بن عتبة بن أبى وقاص بن أخى سعد له
صحبة قتل یوم صفین.
هاشم بن عتبة بن أبى وقاص، پسر برادر سعد، صحابى بود و در جنگ صفین به شهادت رسید.
التمیمی
البستی، ابوحاتم محمد بن حبان بن أحمد (متوفاى354 هـ)، الثقات، ج 3، ص437،
رقم: 1428، تحقیق السید شرف الدین أحمد، ناشر: دار الفكر، الطبعة: الأولى،
1395هـ – 1975م.
محمد بن جریر طبرى نام او را در زمره شهداى جنگ
صفین آورده و مىنویسد: هاشم بن عتبه در فتح مكه اسلام آورد، او همان مرقال
است و یك چشمش كور بود كه در جنگ یرموك از حدقهاش افتاد. او پسر برادر
سعد بن أبى وقاص بود، در جنگ صفین در ركاب على بن أبى طالب علیه السلام
حاضر بود و در این روز امیر سربازان پیاده بود، او همان كسى است كه مىگفت :
أعور یبغى أهله محلا * قد عالج الحیاة حتى ملا
لابد أن یفل أو یفلا
اعور
كسى است كه براى كسان خود محل و مقامى مىطلبد و زندگى را تا آنجایى سپرى
كرده كه اظهار خستگى مىنماید، اینك چارهاى ندارد از اینكه شمشیر بكشد و
دشمن را شكست بدهد و یا شكست بخورد ، او در جنگ صفین به شهادت رسید.
الطبری،
أبو جعفر محمد بن جریر بن یزید بن كثیر بن غالب (متوفاى310)، المنتخب من
ذیل المذیل ، ج 1، ص16 ـ 17، طبق برنامه الجامع الكبیر.
و ابن
حجر عسقلانى در توصیف این شیر شجاع و پرچمدار لشكر على بن أبى طالب
مىنویسد: هاشم بن عتبة بن أبى وقاص، دلاور نامدارى كه به مرقال مشهور شد.
او برادر زاده سعد بن أبى وقاص بود. دولابى گفته: او را «مرقال» نامیدند؛
چرا كه با سرعت به جنگ مىرفت . ارقال از ماده ارقال است به معناى نوعى
دویدن. ابن كلبى و ابن حبان گفتهاند كه صحابى بوده.
ابو فضالة انصارى
ابو فضالة انصارى، یكى از حاضران در جنگ بدر بود كه در صفین به شهادت رسید.
ابن
حجر در شرح حال او مىنویسد:أبو فضالة الأنصارى ذكره أحمد والحارث بن أبى
أسامة فى مسندیهما وابن أبى خیثمة والبغوى فى الصحابة وأسد بن موسى فى
فضائل الصحابة وذكره البخارى فى الكنى مختصرا قال حدثنا موسى حدثنا محمد بن
راشد حدثنا بن عقیل عن فضالة بن أبى فضالة الأنصارى وقتل أبو فضالة بصفین
مع على وكان من أهل بدر
وأخرجه بن أبى خیثمة عن عارم عن بن راشد
فقال عنه عن فضالة أن علیا قال أخبرنى النبى صلى الله علیه وسلم أنى لا
أموت حتى أؤمر ثم تخضب هذه من هذه قال فضالة فصحبه أبى إلى صفین وقتل معه
وكان أبو فضالة من أهل بدر .
ابو فضاله انصاری؛ احمد بن حنبل و حارث
بن أبى أسامه در مسندشان از او یاد كردهاند. ابن أبى خیثمه و بغوى نام او
را در زمره اصحاب آوردهاند. اسد بن موسى نیز در فضائل الصحابه نام او را
ذكر كرده است. بخارى در كتاب الكنى به صورت مختصر از او یاد كرده و گفته:
موسى از محمد بن راشد از ابن عقیل از أبى فضاله براى من روایت نقل كرده
است. ابو فضاله در جنگ صفین به همراه على علیه السلام به شهادت رسید و از
او حاضران در جنگ بدر بود.
ابن أبى خیثمه همین روایت را از عارم بن
راشد نقل كرده و سپس گفته: از عارم بن راشد از فضاله نقل شده است كه على
علیه السلام گفت: رسول خدا صلى الله علیه وآله به من خبر داد، من از دنیا
نمىروم؛ مگر این كه به حكومت مىرسم، سپس این از این (محاسنم از خون سرم)
رنگین مىشود. پس پدرم على علیه السلام را در جنگ صفین همراهى كرد و در
همان جنگ به شهادت رسید. ابوفضاله از حاضران در جنگ بدر بود.
العسقلانی
الشافعی، أحمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفاى852هـ)، الإصابة فی تمییز
الصحابة، ج7 ص322، رقم: 10388 ، تحقیق: علی محمد البجاوی، ناشر: دار الجیل -
بیروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ - 1992م.
سهیل بن عمرو الأنصاری
او نیز از اصحاب رسول خدا و از حاضران در جنگ بدر بود كه در جنگ صفین در ركاب امیرمؤمنان علیه السلام به شهادت رسید.
ابن
عبد البر در باره او مىنویسد:سهیل بن عمرو بن أبى عمرو الأنصارى ذكره ابن
الكلبى فیمن شهد صفین من البدریین فقال سهیل بن عمرو الأنصارى شهد بدرا
وقتل مع على بن أبى طالب رضى الله عنه بصفین.
سهیل بن عمرو بن أبى عمرو
انصارى، ابن كلبى نام او را در زمره كسانى كه در جنگ صفین حاضر بودند و از
شركت كنندگان در بدر نیز بودند، آورده و گفته: سهیل بن عمرو انصارى، در جنگ
بدر حاضر بود و به همراه على بن أبى طالب علیه السلام در صفین به شهادت
رسید.
ابن عبد البر النمری القرطبی المالكی، ابوعمر یوسف بن عبد
الله بن عبد البر (متوفاى 463هـ)، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج 2، ص669،
رقم: 1105 ، تحقیق: علی محمد البجاوی، ناشر: دار الجیل - بیروت، الطبعة:
الأولى، 1412هـ.
عبد الله بن بدیل و برادرش
ابن
حجر عسقلانى در كتاب الإصابه مىنویسد:عبد الله بن بدیل بن ورقاء الخزاعى
تقدم ذكر أبیه ونسبه قال الطبرى وغیره أسلم یوم الفتح مع أبیه وشهد حنینا
والطائف وتبوك وقال بن الكلبى كان هو وأخوه عبد الرحمن رسولى رسول الله صلى
الله علیه وسلم إلى الیمن ثم شهدا صفین مع على وقتلا بها وكان عبد الله
على الرحال وفى كتاب صفین لنصر بن مزاحم بسنده إلى زید بن وهب إن عبد الله
بن بدیل قام بصفین فقال إن معاویة نازع الأمر أهله وصال علیكم بالأحزاب
والأعراب وأنتم والله على الحق فقاتلوا ومن طریق الشعبى قال كان على عبد
الله بن بدیل بصفین درعان ومعه سیفان فكان یضرب أهل الشام وهو یقول:
لم یبق إلا الصبر والتوكل * ثم التمشى فى الرعیل الأول
مشى الجمال فى حیاض المنهل * والله یقضى ما یشاء ویفعل
عبد
الله بن بدیل بن ورقاء خزاعى، نسب و نام پدرش پیش از این گذشت. طبرى و
دیگران گفتهاند: در جنگ فتح مكه به همراه پدرش اسلام آورد، در جنگ حنین،
طائف و تبوك حاضر بود. ابن الكلبى گفته: او و برادرش عبد الرحمن،
فرستادههاى رسول خدا به سوى یمن بودند. سپس در جنگ صفین در ركاب على علیه
السلام حاضر شدند و هر دو به شهادت رسیدند و عبد الله در لشكر پیادهها
بود.
نصر بن مزاحم در كتاب صفین با سند خودش از زید بن وهب نقل كرده
است كه عبد الله بن بدیل در روز صفین ایستاد و گفت: معاویه، با اهل امر
(كسانى كه حق حكومت دارند) به نزاع برخواسته و به سوى شما با احزاب و اعراب
آمده است، به خدا سوگند شما بر حق هستید؛ پس به نبرد برخیرید.، و از طریق
شعبى نقل شده است كه عبد الله بن بدیل در جنگ صفین دو زره و دو شمشیر داشت و
با اهل شام مىجنگید و مىگفت:
باقى نمانده است مگر صبر و توكل بر خدا ،
سپس رفتن به صف اول مثل شتر كه به سمت آبشخور مىرود و خداوند هر آن چه كه
بخواهد انجام مىدهد.
العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر ابوالفضل
(متوفاى852هـ)، الإصابة فی تمییز الصحابة، ج 4 ص21، رقم: 4562 ، تحقیق: علی
محمد البجاوی، ناشر: دار الجیل - بیروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ - 1992م.
عبد الله بن كعب مرادی
ابن
عبد البر، ابن أثیر و ابن حجر نام او را در زمره اصحاب آورده و تصریح
كردهاند كه در جنگ صفین به شهادت رسیده است:عبد الله بن كعب المرادى قتل
یوم صفین وكان من أعیان أصحاب على.
عبد الله بن كعب مرادى، در جنگ صفین به شهادت رسید و از سران اصحاب على علیه السلام بود.
الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج 3، ص981، رقم: 1644 ، تحقیق: علی محمد البجاوی، ناشر: دار الجیل - بیروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ.
ابن أثیر الجزری، أسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج 3، ص382 ،
العسقلانی
الشافعی، أحمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفاى852هـ)، الإصابة فی تمییز
الصحابة، ج 4، ص4919، رقم: 4921 ، تحقیق: علی محمد البجاوی، ناشر: دار
الجیل - بیروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ - 1992م.
ا
جندب بن زهیر العامری
جندب
بن زهیر، یكى از اصحاب رسول خدا صلى الله علیه وآله ویكى از یاران دلاور
امیرمؤمنان علیه السلام در جنگ صفین بود و در همین جنگ به شهادت رسید .
ابو
نعیم اصفهانى در معرفة الصحابه مىنویسد:جندب بن زهیر العامرى كان على
رجالة على بن أبى طالب [ رضى الله عنه] وقتل یوم صفین ذكره البغوى عن عمه
عن أبى عبید . وقال : هو أزدى.جندب بن زهیر العامرى، در لشكر پیادگان على
بن أبى طالب حاضر بود در جنگ صفین به شهادت رسید. بغوى این مطلب را از
عمویش از ابوعبید نقل كرده است.
الأصبهانی، ابو نعیم أحمد بن عبد الله (متوفاى430هـ)، معرفة الصحابة ، ج 2، ص580 ، طبق برنامه الجامع الكبیر.
ابن
أثیر در اسد الغابة مىنویسد:جُنْدب بن زُهَیْر بن الحارث بن كثیر بن جُشم
بن سُبَیع بن مالك بن ذُهَل بن مازن ابن ذبیان بن ثعلبة بن الدؤل بن سعد
مناة بن غامد الأزدى الغامدى . كان على رجَّالة صفین مع على ، وقتل فى تلك
الحرب بصفین
جندب بن زهیر، در لشكر پیادگان على بن أبى طالب علیه السلام بود و در همین جنگ به شهادت رسید
ابن
أثیر الجزری، عز الدین بن الأثیر أبی الحسن علی بن محمد (متوفاى630هـ)،
أسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج 1، ص443، رقم: 799 ، تحقیق عادل أحمد
الرفاعی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت
محمد بن سلیمان بن رفاعه
محمد
بن سلیمان، یكى یاران رسول خدا بود كه در جنگ احد نیز شركت داشت، او نیز
در جنگ صفین به شهادت رسیده است. ابن حجر در باره او مىگوید:محمد بن
سلیمان بن رفاعة بن خلیفة بن أبى كعب قال بن القداح شهد أحدا وحضر فتح
العراق وقتل یوم صفین
محمد بن سلیمان بن رفاعه. ابن القداح گفته: در جنگ احد حاضر بود، در فتح عراق شركت داشت و در جنگ صفین به شهادت رسید
العسقلانی
الشافعی، أحمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفاى852هـ)، الإصابة فی تمییز
الصحابة، ج 6، ص15، رقم: 7781 ، تحقیق: علی محمد البجاوی، ناشر: دار الجیل -
بیروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ - 1992م
سعد بن الحارث انصارى
سعد
بن الحارث یكى از كسانى است كه از اصحاب رسول خدا بوده و در جنگ صفین به
شهادت رسیده است، ابن حجر در باره او مىگوید:سعد بن الحارث بن الصمة
الأنصارى أخو جهیم قال بن شاهین له صحبة وشهد صفین مع على وقال الطبرى صحب
النبى صلى الله علیه وسلم وشهد مع على صفین وقتل یومئذ
سعد بن
الحارث انصارى، ابن شاهین گفته كه او صحابى بوده، در جنگ صفین به همراه على
علیه السلام شركت كرد. طبرى گفته: او از اصحاب پیامبر صلى الله علیه وآله
بود، در جنگ صفین به همراه على علیه السلام حاضر شد و در همین جنگ به شهادت
رسید
العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر ابوالفضل
(متوفاى852هـ)، الإصابة فی تمییز الصحابة، ج3 ص50، رقم: 3138 ، تحقیق: علی
محمد البجاوی، ناشر: دار الجیل - بیروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ
ابن
عبد البر قرطبى نیز در الإستیعاب مىگوید:سعد بن الحارث بن الصمة قد ذكرنا
نسبه فى باب أبیه صحب النبى صلى الله علیه وسلم وشهد مع على صفین وقتل
یومئذ وهو أخو جهیم بن الحارث بن الصمة
سعد بن الحارث، ما نسب او را
در شرح حال پدرش ذكر كردیم، او از اصحاب رسول خدا (ص) بود، به همراه على
(ع) در جنگ صفین حاضر شد و در این جنگ به شهادت رسید
ابن عبد البر
النمری القرطبی المالكی، ابوعمر یوسف بن عبد الله بن عبد البر (متوفاى
463هـ)، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج2 ص583، رقم: 921 ، تحقیق: علی محمد
البجاوی، ناشر: دار الجیل - بیروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ
عبد الله بن الأرقم
ابن
كثیر دمشقى سلفیى در كتاب معتبر البدایة والنهایة مىنویسد كه عبد الله بن
أرقم كه كاتب وحى نیز بوده، در جنگ صفین در ركاب امیرمؤمنان علیه السلام
به شهادت رسیده است:
عبد الله بن الأرقم بن أبى الأرقم اسلم عام الفتح
وكتب بین یدى رسول الله صلى الله علیه وسلم وقد تقدم مع كتاب الوحى عبد
الله بن بدیل بن ورقاء الخزاعى قتل یوم صفین وكان أمیر المیمنة لعلى.، عبد
الله بن أرقم، در فتح مكه مسلمان شد، یكى از كاتبان وحى بود، در جنگ صفین
به شهادت رسید و فرمانده سمت راست لشكر على (علیه السلام) بود
ابن كثیر الدمشقی، ابوالفداء إسماعیل بن عمر القرشی (متوفاى774هـ)، البدایة والنهایة، ج 7، ص311 ، ناشر: مكتبة المعارف
یعلى بن امیه
یعلى
بن امیه، یكى از اصحاب است كه در ابتدا از طرفداران عائشه و طلحه و زبیر
بود، در جنگ جمل با آنها بود. او همان كسى است كه جمل مشهور به عسكر را
براى عائشه خرید و به زبیر كمك مالى زیادى كرد؛ اما پس از آن به حقانیت
امیرمؤمنان علیه السلام ایمان آورد و در جنگ صفین در ركاب حیدر كرار به
شهادت رسید.
ابن حجر عسقلانى در باره او مىنویسد : یعلى بن أمیة بن
أبى عبیدة بن همام بن الحارث التمیمى الحنظلى... قال المدائنى عن سلمة بن
محارب عن عوف الأعرابى قال استعمل أبو بكر یعلى على حلوان فى الردة ثم عمل
لعمر على بعض الیمن فحمى لنفسه حمى فعزله ثم عمل لعثمان على صنعاء الیمن
وحج سنة قتل عثمان فخرج مع عائشة فى وقعة الجمل ثم شهد صفین مع على.
یعلى
بن أمیه. مدائنى از سلمة بن محارب از عوف الأعرابى نقل كرده است كه
ابوبكر، یعلى را فرماندار حلوان در جنگ رده قرار داد؛ سپس در زمان عمر بر
بخشى از یمن حاكم بود. پس به نفع خود كارهایى كرد تا این او را عزل كرد.
سپس در زمان عثمان حاكم صنعا در یمن شد و در سال كشته شدن عثمان به حج رفت و
به همراه عائشه در جنگ جمل بود و سپس به همراه على علیه السلام در جنگ
صفین به شهادت رسید
العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر ابوالفضل
(متوفاى852هـ)، الإصابة فی تمییز الصحابة، ج6، ص685، رقم: 9365 ، تحقیق:
علی محمد البجاوی، ناشر: دار الجیل - بیروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ -
1992م