نظام سرمایه داری حاکم بر ایران
سرمایه داری چیست؟
سرمایهداری یا کاپیتالیسم نظام اقتصادی است که با انقلاب صنعتی، نخست در اروپای غربی و آمریکا پدید آمد و سپس به کشورهای غیر غربی نیز راه یافت و در آنها رشد کرده است.
سرمایهداری یک نظام اقتصادی است که در آن مالکان خصوصی مالکیت ابزارهای تولید را در اختیار دارند و معمولا از این ابزار برای کسب سود در بازارهای رقابتی استفاده میشود.
واژه «سرمایهداری»، ابتدا در سال 1854 به مثابه یک لقب اهانتآمیز توسط کارل مارکس و پیروانش جعل شد. این عبارت برای نظامي در نظر گرفته شد که توسط سرمایهداران، به سود سرمایهداران و برای استثمار کارگران اجرا میشود. البته این لقب اهانتآمیز هنوز هم ناخواسته بر یکی از شایستگیهای این نظام تاکید میکند: نظام سرمایهداری منجر به انباشت سرمایه، استفاده بیشتر از آن و بنابراین افزایش دائمي و پرشتاب تولید ثروت میشود.
سرمایهداری را میتوان به عنوان ترکیبی از دو نهاد درک کرد: مالکیت خصوصی و بازار آزاد. مالکیت خصوصی، یعنی آنکه هر کس آزاد است دستاورد کار خویش را نگه دارد یا آن را هرجا که مناسبتر میبیند استفاده کند، تا جایی که حقوق دیگران را زیر پا نگذارد.
عنوان کاپیتالیسم را بیشتر سوسیالیستها و بخصوص مارکسیستها رواج دادند و مراد آنها از آن، سیستمی است که در آن مالکیت خصوصی سرمایه تعیین کنندهی چهرهی اقتصادی و سیاسی آن و همچنین پدید آورندهی نوعی نظم اجتماعی خاص است که در آن طبقه حاکم، که سرمایهداری یا بورژوازی نامیده میشود، از نیروی تولیدی جامعه به سود خود بهرهگیری میکند. این سود از راه کمتر پرداختن به کارگران به دست میآید، یعنی کمتر از مبلغی که، به نظر سوسیالیستها تمام ارزش تولید کارگرانست؛ اما مبلغی که پرداخت میشود برابر است با ارزش نیروی کارگر در شرایط مالکیتِ خصوصی ابزارهای تولید و بازار کار. اما، اقتصاددانان غیر مارکسیست سرمایهداری را سیستمی میدانند که در آن تولید میان عوامل تولید (کار، زمین، سرمایه) برحسب تولیدگریِ نهاییِ آنها توزیع میشود و در نتیجه، نظامیست عادلانه.
موافقان و مخالفان نظام سرمایه داری
باور بسیاری از نظریه پردازانی که غالبا اهل کشورهای دارای نظام سرمایه داری هستند، این است که این نظام توانایی زیادی در رشد اقتصادی از مسیر شاخص هایی چون تولید ناخالص داخلی، سطح رفاه زندگی و به کارگیری ظرفیت ها دارد، در حالی که در نقطه مقابل، منتقدان و مخالفان این نظام انتقاد می کنند که بزرگترین ایراد این نظام انحصارگرایی است که خود به خود در نتیجه ترکیب تجارت آزاد و دارایی های خصوصی ایجاد می شود و از نظر آنان توزیع ناکارآمد و ناعادلانه پول و قدرت، گرایش به انحصارطلبی در بازار، امپریالیسم و شکل های مختلف استثمار فرهنگی و اقتصادی، از خود بیگانگی فرهنگی، نابرابری، بیکاری و بی ثباتی اقتصادی از جمله نتایج این نظام است.
وضعیت سرمایه داری در ایران
و اما کشور ما در این بین بیشتردر بعد منفی نظام سرمایه داری عمل کرده و می کند ، حمایت بی چون و چرا از سرمایه داران شبه خصوصی با به عبارتی نیمه دولتی به هر قیمتی ، حمایت از سرمایه دارانی خاص در قالب صنایع خاص و درآمد زا؛ خواه برای دولت ، خواه برای افراد و گروه های خاص.
اما این نکته زمانی برجسته تر می شود که اکثر این حمایت های بی دریغ به بهانه ی اشتغالزایی و از صنایع مریضی مثل خودرو ، مسکن و بعضی از صنایع که اصالتا غیر بومی و غیر ایرانی می باشند انجام می شود. در صورتی که صنایع یاد شده جز درآمد های هنگفت برای افراد خاص و گاها دولت هیچ تاثیری در وضعیت معیشتی کارگران و بحث اشتغالزایی نداشته و ندارد .
در شرایطی که بنگاههای اقتصادی کوچک که در تمام دنیا نقش بسیار پر رنگی در اقتصاد ایفا می کنند در کشور ما هیچ حمایتی از آنها نمی شود و عموماً دچار بحرانهای مالی و اقتصادی و کم بود نقدینگی می باشند و در عوض در هر بره از زمان که صنایع خاص احساس نا امنی کنند دولتها سریعا وارد کار می شوند و برای حمایت از این غول های بی شاخ و دم از جیب مردم و بیت المال حمایت های چند هزار میلیاردی از آنها انجام می دهند . این حمایت ها عموما به صورت نقدی ، یارانه ای و قوانین انحصار انجام می پذیرد که خود با اصل قوانین سرمایه داری که موجب ایجاد بازار رقابتی می شود کاملا در تضاد می باشد .
در نتیجه می توان گفت در کشور ما نظام سرمایه داری ظالمانه ای که منتقدان این نظام به آن اعتقاد دارند رواج دارد که توزیع ناکارآمد و ناعادلانه پول و قدرت، گرایش به انحصارطلبی در بازار، امپریالیسم و شکل های مختلف استثمار فرهنگی و اقتصادی، از خود بیگانگی فرهنگی، نابرابری، بیکاری و بی ثباتی اقتصادی از جمله نتایج این نظام است.
امضاء
یک انسان خوش بین تر از بقیه
