حرفه‌ای‌ها اینطور خودرو می‌سازند !

گروه وبگردي حصارنا:

بدون تردید فراری بزرگ‌ترین سوپر اسپرت‌ساز کل تاریخ صنعت اتومبیل است. شرکتی که به آن اسب سرکش می‌گویند. رنگ قرمزش شهرت جهانی دارد و خودروهایی به مانند یک اثر هنری تلقی می‌شوند.

  http://pictures.topspeed.com/IMG/crop/201303/2014-ferrari-laferrari-47_600x0w.jpg

سوال این است که مگر درون کارخانه فراری چه می‌گذرد؟
تقریباً ۷۰ سالی از عمرش می‌گذرد. برندی به جای مانده از «انزو فراری» مهندس خبره‌ای که در دستی هم در دنیای رانندگی مسابقات سرعت داشت. او که سال‌ها در کنار برند آلفا‌رومئو تجربیات خوبی کسب کرده بود در سال ۱۹۴۷ توانست برند مستقل Ferrari را به نام خودش ثبت کند.طی این سال‌ها گویی رقابت، جدال و رویایی با رقبا بخش جدایی ناپذیر بدنه فراری بوده است. به طوری که حتی در سال ۲۰۰۸ وقتی فیات ایتالیا ۸۵ درصد سهام فراری را خرید، تضمین داده شد که خللی در بخش ریسینگ ایجاد نشود.

سال ۱۹۲۳ و در جریان مسابقات محلی Ravenna پس از پیروزی با مادر فرانچسکو باراکا معروف‌ترین خلبان جنگی ایتالیا که در جنگ جهانی اول فوت کرد، آشنا شد. همان روز مجسمه کوچکی که تزئین‌کننده هواپیمای جنگی باراکا بود و پس از سقوط از لاشه هواپیمای جنگی وی بدست آمده بود را به عنوان یادگاری دریافت کرد.

فراری در سال ۱۹۳۲ تصمیم گرفت که با قالب‌گیری از این مجسمه و نشان کوچک از آن به عنوان آرم و نشانه خودروهای خود در مسابقات استفاده کند که علامت اسب لوگوی فراری در واقع همان نشان است.

آمار نشان می‌دهد این لوکس/اسپرت‌ساز سرشناس در سال ۲۰۱۲ میلادی دقیقاً ۷ هزار و ۳۱۸ دستگاه خودرو فروخته است که درآمد ۳ میلیارد و ۲۶۹ میلیون دلاری برایش به ارمغان داشته است.

انزو فراری، موسس برند Ferrari

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

لوکا مونتزمولو، رئیس فعلی شرکت

 ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

جلسه کوتاه کارکنان ارشد بیرون خط تولید

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

خط تولید غول‌های فراری، استارت می‌خورد

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

فضای سبز، عضو جدانشدنی کارخانه

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

مهندسان اغلب کهنه‌کار و مسن هستند

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

خط همیشه خلوت و آرام است

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

 ابزاری ابداعی برای چرخاندن ۳۶۰ درجه خودرو

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

اسب سرکش رام‌نشدنی همه‌جا هست

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

بهداشت فردی فراموش نمی‌شود

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

چراغ‌ها تا آخرین مرحله پوشانده باقی‌ می‌مانند

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

نظارت‌های دقیق به اهلش واگذار شده

 ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

آماده برای نصب داشبورد

 ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

درب‌هایی که خود به اندازه یک خودرو گران هستند

 ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

کاور چرمی روی بدنه برای خش نیفتادن

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

بخش ساخت خودروهای مسابقه‌ای فرمول یک

 ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

 پایان یک شیفت کاری

 ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

روبات‌های فوق هوشمند هم هستند

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

یک قلب آماده به کار

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

ریل هوایی برای استفاده بهتر از فضا

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

راه رفتن در خط تولید فراری یک هنر است

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

 صندلی‌ها واقعاً اینطور دوخته می شوند

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

بعد از رنگ نباید داخل بدنه گرد و غبار وارد شود

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

 سیم‌کشی پیش از نصب موتور

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری



تست‌های توزیع وزن روی شاسی مدل روباز

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

سیم‌کشی پیش از نصب موتور

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

روبات‌های هوشمند که خودشان مسیر را پیدا می‌کنند

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

گاهی هم نباید به روبات‌ها اطمینان کرد و کار باید دستی باشد

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

مهندس موتور، قلب اصلی

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

سالن باد فراری، یکی از معروف‌ترین‌ها در کل صنعت خودرو

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

داشبورد تمکیل شده، آماده نصب

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

قطعات جانبی، با کد مخصوص و در بسته‌بندی محافظت‌شده

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

 کلیه ابزار درون باکس‌های مخصوص قرار می‌گیرند

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

صندلی‌ها رسیدند

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

واشرها و لاستیک‌های اتاق، برای صداگیری و ایمنی

 ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

لولای درب‌ها نصب می‌شوند

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

 استارت دستی موتور

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

وقت ناهار!

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

 همه‌چیز بر حسب دقیقه و ثانیه

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

 حتی زیرسازی آن نیز زیباست

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

تست درز استاندارد بدنه پیش از حمام رنگ

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

رنگ‌رزی به شیوه مدرن

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

موزه معروف فراری در حیات کارخانه

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

 به منظور رفاه حال کارمندان، درب‌ها تا آخرین لحظه نصب نمی‌شوند

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

 بهداشت محیط زیست قانون است

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

 تاکید تحسین‌برانگیز روی رنگ قرمز

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

نمایی دیگر از بخش خیاطی

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

خودرو برای تست نهایی و تحویل به مشتری از درب خارج می‌شود

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

کارخانه واقعاً تمیز است

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

  پوشش‌های نایلونی روی چراغ‌ خطرهای عقب

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

 دوچرخه برای حمل و نقل افراد در محیط کارخانه

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

در انتهای ریل هوایی یک ۴۵۸ Italia فرود می‌آید

ماشین فراری,خودرو Ferrari,تصاویر کارخانه فراری

رابط آمريکاييِ "محمد خاتمي" با "ريچارد فراي" کيست؟


گزارش/


رابط آمريکاييِ "محمد خاتمي" با "ريچارد فراي" کيست؟

رابطه ريچارد فراي با دولت نهم بد نبود و پس از رياست‌جمهوري خاتمي رفت‌وآمدهايش به تهران و شيراز و اصفهان ادامه يافت. او خرداد 1384 در اوج رقابت‌هاي انتخابات رياست‌جمهوري به ايران آمد31 و 6 ماه پس از آغاز به کار «دولت نهم» در نوزدهمين جشنواره خوارزمي از فراي تجليل گشت(32). در همين سفر ديدار مفصل ديگري با محمد خاتمي و غلامرضا اعواني (رئيس پيشين انجمن حکمت و فلسفه) داشت(33)، ولي علي رغم کهولت سنش آمادة حضور فعال‌تر در پشت‌صحنه سياسي ايران مي‌شد؛ چه اينکه فراي مانند هوشنگ امير احمدي عضو بلندپاية «گروه تماس نيوجرسي» معروف به نام شوراي آمريکا- ايران بود(34) و به واسطة اسفنديار رحيم‌ مشايي کانال ارتباطي مطمئني را نيز در دفتر رئيس‌جمهور جديد ايجاد کرد،(35) گرچه در مقايسه با روابط گرم اين «گروه تماس» با اصلاح‌طلبان، هنوز سطح تعامل‌شان با محمود احمدي‌نژاد چندان جدي به نظر نمي‌رسيد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، روزنامه کيهان در پاورقي صبح امروز خود (يکشنبه 29 ارديبهشت‌ماه) گزارشي را تحت عنوان "رابط آمريکاييِ محمد خاتمي با ريچارد فراي کيست؟" منتشر کرده است که متن کامل اين گزارش در دامه خبر آمده است:

مهر 1386 که "محمود احمدي‌نژاد" در خبرسازترين سفرش نيويورک را منفجر کرد، نشانه‌هاي يک معاملة کثيف ميان آمريکايي‌ها و اصلاح‌طلبان براي سقوط «دولت نهم» به چشم مي‌آمد.

يک سال قبل "محمد خاتمي" با ويزاي ويژه رئيس‌جمهور آمريکا براي 2 هفته به شرق ايالات متحده رفت(1) و عصر دوشنبه 20 شهريور 1385 پس از ديدار با جورج سوروس از رهبران «کودتاي مخملي» و سيدحسين نصر از رهبران «سنت‌گرايي» راهي تپه‌هاي معروفِ «بيکون هيل» نيويورک شد تا در واپسين نقطه توقف خود شام آخر را در منزل زني به نام دکتر الگا ديويدسن صرف کند(2). ماموران FBI در طول مسير حضور داشتند و مسيرهاي منتهي به خيابان «ريورز 82» شديداً کنترل مي‌شد(3). همه چيز نشان مي‌داد که شخصيت‌هاي سرشناسي عازم «ضيافت بلوط سبز» هستند.

خانم ديويدسن يک شخصيت پيچيده و ناشناخته است. او از پژوهشگران انستيتوي مطالعاتي جوامع و تمدن اسلامي در دانشگاه بوستون(4) و داراي پيوندهاي نزديکي با بنياد اشرف پهلوي بود(5). از طريق احسان يارشاطر بهايي به هيات امناي دانشنامه ايرانيکا در دانشگاه کلمبيا راه يافت(6) و در محافل آمريکايي از مدافعان اصلاح‌طلبان ايراني شناخته مي‌شد(7). ديويدسن همزمان که درباره «شاهنامه فردوسي» و «کوروش» پژوهش‌هاي گسترده‌اي را انجام مي‌داد(8)، طرف مشورت وزارت امور خارجه آمريکا براي ارزيابي «برنامه سلاح‌هاي استراتژيک ايران» نيز قرار مي‌گرفت(9). از سوي ديگر، روابطش با ايرانيان بسيار متنوع و پرشمار بود و با چهره‌هايي مثل داريوش مهرجويي و سيدحسين نصر که در کميسيون‌هاي فرهنگي جشن‌ هنر شيراز پروژه «باستان‌گرايي» را پيش مي‌بردند، تماس داشت(10).
 در سينماي ايران از طريق بهمن فرمان‌آرا و بازيگران زن مثل فاطمه م.آ کانال‌هاي ارتباطي قوي‌اي ساخت(11) و هم تعاملات موثري با کانون مدافعان حقوق بشر به رياست شيرين عبادي ايجاد کرد(12). او درباره راهبردهاي «گذار به دموکراسي» در ايران مقالاتي را به همراه محمدجواد محلاتي (دوست نزديک خاتمي) انتشار داد(13) و حتي با ديپلمات‌هاي ايراني به رايزني پيرامون تحولات سياسي ايران مي‌پرداخت. ديويدسن به لطف مساعدت‌هاي صادق خرازي، مشاور ارشد خاتمي (و مشاور يکي از نامزدهاي سرشناس رياست‌جمهوري 1392) توانسته بود روابط نزديکي را با دفتر تازه تاسيس موسسه گفت وگوي تمدن‌ها و فرهنگ‌ها در ژنو برقرار کند(14). خيلي از رازهاي «دفتر ژنو» بعدها توسط محمدعلي ابطحي در «دادگاه کودتاي مخملي» برملا گشت، ولي رئيس‌دفتر سابق خاتمي هيچ صحبتي از ارتباط رئيس جمهور سابق با اين زن آمريکايي نکرد(15).

روابط ديويدسن با خاتمي تحت پوشش بنياد بلوط سبز شکل گرفت(16). اين بنياد آمريکايي براي حمايت از «جامعه مدنيِ ايران» تاسيس شد و ديويدسن رياست هيات مديره آن را برعهده داشت(17)، ولي جنس رابطه‌اش با خاتمي فقط سياسي نبود. طبيعتاً به خوبي بايد «حفظ ظاهر» مي‌شد و يک توجيه خوب با عنوان «همکاري براي مطالعه سنت‌هاي بشري در تمدن‌هاي مديترانه» (پروژه مشترک «دفتر ژنو» با بنياد بلوط سبز) سوءظن‌ها را برنمي‌انگيخت(18).


 

از راست: ريچارد فراي (بزرگ ترين جاسوس زنده خاورميانه و تئوريسين مکتب ايراني)، محمد خاتمي و الگا ديويدسن؛ 20 شهريور 1385 در ضيافت شام بلوط سبز در بوستون آمريکا.

 
بدين‌ترتيب، دکتر الگا ديويدسن چيزي بيش از يک استاد دانشگاه بود.

او همزمان دو بعد «نظامي» و «فرهنگي» داشت که چهره آرامش را رازآلودتر مي‌ساخت و عضويتش در انجمن مطالعات يهودي براي خاورميانه بر اين پيچيدگي‌ها مي‌افزود؛(19) زني که متخصص «فرهنگ ايران باستان» است و يک صاحبنظر در زمينه «سلاح‌هاي استراتژيک» نيز به شمار مي‌رود(20)! براي همين هم از مقامات وزارت امور خارجه آمريکا تا رئيس‌جمهور سابق ايران دعوتش را براي حضور در «ضيافت بلوط سبز» پذيرفتند(21). محمدجواد محلاتي، دکتر مهدوي دامغاني و دکتر گريگوري از دوستان مشترک ديويدسن و خاتمي نيز حضور داشتند(22). ساعت 7 شب خبر دادند که موتورهاي اسکورت کاروان خاتمي به خيابان «ريورز 82» رسيده‌اند.

خاتمي همراه صادق خرازي شام آخر را در آمريکا ‌خورد و 70 ميهمان برجسته در «ضيافتِ بلوط سبز» با رئيس‌جمهور اصلاحات سر يک ميز نشستند، اما ديويدسن فقط يک «ميهمان ويژه» داشت: پيرمردي 86 ساله ولي سالم و سرحال که مثل خودش آمريکايي بود؛ يک زن و مرد با شباهت‌هاي شگفت‌انگيز بسيار. خاتمي نيز انتظار اين ملاقات را مي‌کشيد، چون همان طور که انستيتو مطالعات خاورميانه براي واشنگتن در گزارش خود تأييد کرده است، اساساً خاتمي صدور رواديد سفرش به آمريکا را مديون رايزني‌هاي موثر چنين چهره‌هايي با کاخ سفيد بود(23). اين ميهمان ويژه کسي جز پرفسور ريچارد فراي نبود که کمي بعد از محمد خاتمي وارد خانه الگا ديويدسن شد. تا اين زمان، قدمتِ تماس‌هاي فراي با ايران از نيم قرن مي‌گذشت و برخلاف تصور رايج، از سال 1384 رفت‌وآمدِ او به تهران به مانع جدي‌اي برنخورد. البته شاگردان او مانند سيدحسين نصر سال‌ها انتظار صدور «اجازه بازگشت» را مي‌کشيدند و اعضاء حلقه کلمبيا مانند رامين جهانبگلو- که فراي اولين تئوريسين‌ پيشکوت آن محسوب مي‌شد- بهار 1385 در تهران تحت تعقيب وزارت اطلاعات قرار گرفتند(24)، ولي دو هفته پيش از «ضيافت بلوط سبز» جهانبگلو آزاد شد(25) و اين نشانه خوبي براي کمتر شدن نگراني‌هاي حلقه کلمبيا به نظر مي‌رسيد.

ريچارد فراي و محمد خاتمي شناخت خوبي از يکديگر داشتند.
تعامل اين دو از هنگام به قدرت رسيدن اصلاح‌طلبان در دوم خرداد 1376 شتاب بيشتري گرفت(26) و ايده‌هايش درباره «تاريخ و تمدن و فرهنگ ايران باستان» يکي از پارادايم‌هاي غالب در حيطه «ايران‌شناسي» و تحقيقاتِ علوم انساني به شمار مي‌رفت(27)، چنان که سال 1382 رئيس‌جمهور خاتمي در پيامي به مناسبت بزرگداشت ريچارد فراي در دانشگاه کلمبيا بر اين نفوذ صحه گذاشت(28). خاتمي 8 سال پيش در اولين سفرش به نيويورک براي سخنراني در مجمع عمومي سازمان ملل، فراي را در بوستون ديد و سال پايانيِ رياستش بر دولت اصلاحات با همکاري ايرج افشار يزدي جشن مفصلي را براي تجليل از او ترتيب داد(29). از آن ديدار صادق خرازي رابط و هماهنگ‌کننده ملاقات‌هاي رئيس‌جمهور خاتمي با فراي بود و در آخرين سفر و شام آخر «ضيافت بلوط سبز» نيز، خرازي اين‌بار با يک کروات مشکي کنار دستِ ديويدسن و فراي و خاتمي نشست. (30)

 
الگا ديويدسن، رابط آمريکايي «ريچارد فراي» با « محمد خاتمي»؛
20 شهريور 1385، بوستون. خاتمي درکنار خانم ديويدسن نشسته ودر حال نوشتن يادبود در دفتر شخصي او است.
 
رابطه ريچارد فراي با دولت نهم بد نبود و پس از رياست‌جمهوري خاتمي رفت‌وآمدهايش به تهران و شيراز و اصفهان ادامه يافت. او خرداد 1384 در اوج رقابت‌هاي انتخابات رياست‌جمهوري به ايران آمد31 و 6 ماه پس از آغاز به کار «دولت نهم» در نوزدهمين جشنواره خوارزمي از فراي تجليل گشت(32). در همين سفر ديدار مفصل ديگري با محمد خاتمي و غلامرضا اعواني (رئيس پيشين انجمن حکمت و فلسفه) داشت(33)، ولي علي رغم کهولت سنش آمادة حضور فعال‌تر در پشت‌صحنه سياسي ايران مي‌شد؛ چه اينکه فراي مانند هوشنگ امير احمدي عضو بلندپاية «گروه تماس نيوجرسي» معروف به نام شوراي آمريکا- ايران بود(34) و به واسطة اسفنديار رحيم‌ مشايي کانال ارتباطي مطمئني را نيز در دفتر رئيس‌جمهور جديد ايجاد کرد،(35) گرچه در مقايسه با روابط گرم اين «گروه تماس» با اصلاح‌طلبان، هنوز سطح تعامل‌شان با محمود احمدي‌نژاد چندان جدي به نظر نمي‌رسيد.

ديدار ريچارد فراي و محمد خاتمي خبر از بازي دوجانبه «دار و دسته‌هاي نيويورکي» در ايرن مي‌داد؛ خصوصاً که همان زمان در سال 1385 دوست و همکار نزديک فراي يعني هنري کسينجر به همراه فرانسيس فوکوياما پژوهش محرمانه‌اي را براي پنتاگون با هدف «تقويت و شناسايي شرکاء بالقوه» ايالات متحده در موسسه تحقيقات امنيتي رند (Rand) سرپرستي مي‌کرد.36 جورج بوش نيز صريحاً به اصلاح‌طلبان پيام داد و گفت «در انتظار شنيدن صدايي تازه از درون ايران براي تغيير رژيم است.(37)» به غير از سران جمهوري‌خواهان، رهبران يهودي دموکرات‌ها‌ مانند جورج سوروس نيز درباره «اهميت اطلاعاتي» سفر خاتمي براي آمريکا مي‌گفتند «اين سفر به آگاهي از وضعيت يک دشمن منزوي مي‌انجامد.»(38) بازبيني سياست‌هاي کلان آمريکا براي مديريت منازعات با ايران به تازگي آغاز شده بود و مرداد 1385 نيز اولين قطعنامه تحريم ايران در سازمان ملل به بهانه فعاليت‌هاي هسته‌اي جمهوري اسلامي از تصويب اعضاء شوراي امنيت گذشت.(39)
همه چيز در آغاز راه بود. بحث بر سر چگونگي شروع يک بازي جديد همة اتاق‌هاي فکر آمريکا را درگير خود ساخت، ولي به نظر مي‌رسيد ايالات متحده باز هم مي‌خواهد با «مهره‌هاي سوخته» بازي کند؛ مهره‌هاي سوخته ولي کارکشته‌اي مثل ريچارد فراي که يک سال قبل از کودتاي 28 مرداد 1332 از سوي کاخ سفيد مامور مذاکرات محرمانه آمريکا با محمدرضا پهلوي و نخست‌وزيرش دکتر محمد مصدق پيرامون «خطر کمونيسم» شد(40) و حالا 55 سال پس از نخستين ماموريتش در تهران، رئيس‌جمهور سابق ايران را سر ميز شام خانه خانم ديويدسن در نيويورک ملاقات مي‌کرد تا تحليل خاتمي را در ساعات پاياني اقامتش در ايالات متحده پيرامون آينده رابطه ايران و غرب بشنود.



 
 
 دست خط « محمد خاتمي» در تجليل از «ريچارد فراي» و «الگا ديويدسن». خاتمي در اين يادداشت يادبود، ديدار با تئوريسين «مکتب ايراني» در بوستون را «خاطره‌اي فراموش‌نشدني» مي‌نامد و ديويدسن را «انساني دانشمند، شريف و بزرگوار که ايران‌دوستي ايشان بر فضيلت‌هايشان افزوده» خطاب مي‌کند!
 
 شبي که فراي و خاتمي با يکديگر شام آخر را خوردند، حسين شريعتمداري سرمقاله «آقاي خاتمي از کدام کيسه خرج مي‌کند؟» را در روزنامه کيهان نوشت و به مواضع او در آمريکا مبني بر تأييد «دولت اسرائيل» و «هولوکاست» که نفي آن‌ها دو شاخصه برجسته سياست خارجيِ «دولت نهم» محسوب مي‌گشت، شديداً اعتراض کرد و دلايل موافقت آمريکايي‌ها با سفر خاتمي را شرح داد.(41) آن زمان احمدي‌نژاد به شريعتمداري جايزه «منتقد منصف دولت» را داده بود، اما به سبب تاثير مدير مسئول کيهان بر گفتمان انقلابي «سوم تير» و حمايت از رئيس‌جمهور در برابر حمله‌هاي شديد اصلاح‌طلبان، يکي از حاميان سياست‌هاي اصوليِ دولت نهم شناخته مي‌شد. شريعتمداري نخستين کسي بود که هم در برابر موج جنگ رواني اصلاح‌طلبان و هم در مقابل واکنش‌هاي تهديدآميز دولت‌هاي غربي عليه احمدي‌نژاد به سبب «نفي هولوکاست» ايستاد.

 او روز سه‌شنبه 22 آذر 1384 اولين سرمقاله را در کيهان براي شرح «ادله علمي رد هولوکاست» نوشت و آراء و سرنوشت منتقدان هولوکاست از جمله پروفسور روبر فوريسون و پروفسور روژه گارودي را شرح داد. بار ديگر شريعتمداري روز 30 ارديبهشت 1385 در برابر انتقادات شديد مهدي کروبي از سياست خارجي دولت نهم پاسخ‌هاي محکمي به او داد و اين‌بار شامگاه 20 شهريور 1385 وقتي محمد خاتمي دو هفته پرکار و فشرده‌ را در «شرق آمريکا» از نيويورک و بوستون تا واشنگتن و شيکاگو پشت سر گذاشته بود، به مقايسه تطبيقي سخنان رئيس‌جمهور سابق در اين سفر با آموزه‌هاي راهبردي امام خميني(ره) پرداخت. مدير مسئول کيهان از يک سو در سرمقاله‌اش صريحاً از تندروي‌هاي احساساتيِ امثال فاطمه رجبي عليه رئيس‌جمهور سابق ايران انتقاد کرد و از سوي ديگر تأييد «موجوديت اسرائيل» و پديدة جعلي «هولوکاست» را يک «رانت‌خواري سياسي» توسط خاتمي دانست:

اهميت شما براي آمريكا به خاطر رياست‌جمهوري هشت ساله جنابعالي در ايران اسلامي است و اگر غير از اين بود، به يقين بوش و دار و دسته اش براي «فريب» حضرتعالي كمترين زحمتي به خود نمي‌دادند. چرا؟ پاسخ روشن است. جناب آقاي خاتمي در اين سفر، شخصيت حقوقي خود را به عنوان رئيس جمهور سابق ايران اسلامي كه متعلق به مردم است، سخاوتمندانه خرج كرده‌اند که بدون كمترين ترديدي يك «رانت خواري سياسي» است و مذموم و ناپسند. (42)

براي مطالعه ارجاعات وپانوشتها به نسخه چاپي کتاب «شاه کليد انگليسي» که در آينده نزديک توسط دفتر پژوهشهاي مؤسسه کيهان منتشر خواهد شد ، مراجعه فرماييد .