داستان هایی از زندگی فرهاد مجیدی

داستان هایی از زندگی فرهاد مجیدی


فرهاد مجیدی 13 خرداد ماه 1355 در تهران متولد شد. پدر او کارمند ارتش بود. فرهاد فوتبالش را از جوانان کشاورز شروع کرد. پس از درخشش در این تیم به جوانان بهمن پیوست. سپس برای مسابقات استانی به شکل قرضی راهی پارچین شد ولی پس از درخشش در این تیم پس از هشت ماه به بهمن و این بار رده سنی امیدها برگشت. فرهاد این سال زیر نظر فرهاد کاظمی با نفراتی چون علی لطیفی و علی جانملکی هم تیمی بود. در همان سن و سال کم برای بزرگسالان بهمن هم بازی کردو خوش درخشید تا هم به پیراهن تیم ملی برسد و هم مورد توجه استقلال و پرسپولیس قرار بگیرد.

داستان هایی از زندگی فرهاد مجیدی

حاجی بمب ترکاند!

علی فتح ا... زاده که آن سال ها هنوز نه حاجی شده بود و نه دکتر پس از چند سال توانست استقلال را از زیر سایه پرسپولیس خارج کند. در سال های قبل آبی ها در فصل نقل و انتقالات موفقیت چشم گیری نداشتند و در جذب ستاره هایی چون مهدی مهدوی کیا و کریم باقری قافیه را به پرسپولیس باخته بودند. اما با آمدن فتح ا...زاده ورق بازی به سود استقلال برگشت. حاجی از همان سال اول حضورش بمب ترکاندن را شروع کرد.

در جدال بر سر خرید فرهاد مجیدی در نهایت مدیرعامل جوان استقلال بر عابدینی کار کشته چیره شد. به این ترتیب در سال 76 مجیدی 19 ساله استقلالی شد. مبلغ قرارداد او با استقلال فاش نشد. اما برخی از رسانه های 14 سال پیش آن را 20 میلیون تومان اعلام کردند!

داربی اولین بازی فرهاد

اولین بازی مجیدی جوان برای استقلال داربی معوقه از لیگ آزادگان سال 75 بود. این داربی اولین بازی مرحوم حجازی به عنوان سرمربی استقلال هم به شمار می رفت . در آن دیدار شاگردان حمید درخشان سه بر صفر برنده داربی شدند تا اولین مسابقه به خاطره تلخی برای فرهاد و مرحوم ناصر حجازی تبدیل شود مجیدی آن سال ها به عنوان هافبک برای استقلال بازی می کرد.

فرهاد لژبونر می شود

فرهاد در سال 78 را پیدوین اثریش رفت و لژیونر شد. هر چند آمار وعملکرد او در این لیگ اروپایی بد نبود و در 12 بازی شش گل برای تیمش به ثمر رساند اما او تصمیم گرفت پس از یک فصل دوباره به فوتبال ایران و استقلال برگردد!

قرار داد داخلی با پرسپولیس

زمانی که فرهاد از اتریش به فوتبال ایران برگشت علی پروین با او وارد مذاکره شد تا ستاره استقلال را قاپ بزند. حتی شایعه شد که در توانیر با قرمزها قرارداد داخلی هم امضا کرده است. مصاحبه آن زمان فرهاد با یکی از هفته نامه ها که از هواداران استقلال خداحافظی کرده بود و برای رفتن به پرسپولیس رخصت گرفته بود هم این انتقال را باورپذیر می کرد، اما باز هم فتح ا... زاده فرهاد را از دهان شیر بیرون آورد و برای دومین بار استقلالی کرد. مجیدی هم هرگز ماجرای بستن قرارداد داخلی با پرسپولیس را تکذیب نکرد.

دومین رفت و آمد فرهاد

به هر شکل فرهاد مجیدی در استقلال ماندگار شد و در لیگ آزادگان سال 80- 79 یک فصل دیگر برای استقلال بازی کرد، اما در پایان فصل و همزمان با شروع لیگ حرفه ای به الوصل امارات رفت . اما پس از انجام هشت بازی و به ثمر رساندن هفت گل او برای دومین بار به استقلال برگشت و در لیگ برتر برای تیمش بازی کرد.

سومین رفت و آمد فرهاد!

فرهاد پس از یک دوره کوتاه دوباره استقلال را به مقصد امارات و الوصل ترک کرد. او به الوصل امارات برگشت و چهار سال تمام در این تیم توپ زد. در سال 2003 به شکل فرضی به العین رفت و با این تیم قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا را تجربه کرد. پس از آن بار دیگر به شکل قرضی راهی الاهلی امارات شد. النصر و الاهلی تیم های بعدی فرهاد در امارات بودند. سرانجام در سال 86 یعنی لیگ هفتم حرفه ای بار دیگر با مدیریت  فتح ا... زاده و سرمربیگری مرحوم ناصر حجازی پس از حدود شش سال دوری به فوتبال ایران و استقلال برگشت.

دو فصل ناموفق

فرهاد در دو فصل اول حضورش در استقلال درخشش چندانی نداشت و بیشتر به عنوان یک بازیکن تعویضی در ترکیب تیم قرار می گرفت. اما از اواخر لیگ هشتم و به شکل قطعی از ابتدای لیگ نهم حرفه ای دوران طلایی فرهاد شروع شد. در سه فصل اخیر مجیدی بهترین بازیکن استقلال و از بهترین های لیگ برتر ایران لقب گرفت.

فرهاد علیه منصوریان، قربانی و ژنرال

مجیدی پس از بازگشت به استقلال با سه نفر به شدت مشکل و اختلاف داشت. فرهاد و علی منصور یک فصل آن هم در لیگ هفتم حرفه ای هم تیمی بودند. اما مشکل اصلی آنها به فرزاد، برادر کوچک تر فرهاد بر می گشت. پیروز قربانی هم بر سر همین مسایل با فرهاد مشکل داشت. او حتی جدایی خود از استقلال را گردن مجیدی انداخت. در لیگ دهم هم که قرار بود بر گردد. اما این اتفاق نیفتاد، پیروز علیه برخی ها مصاحبه کرد که گفته می شود، منظورش از برخی ها مجیدی بود! رابطه بد او با امیر قلعه نویی هم که برای همه آشکار است. اما دلیل اصلی آن را نه ژنرال و نه مجیدی به طور شفاف بیان نکردند. رفاقت بابایی مشاور سابق فتح ا... زاده و واعظ با مجیدی که رابطه  بسیار بدی با قلعه نویی دارد هم در این میان جالب است. هنوز هواداران استقلال دعواهای ژنرال و بابایی که «بچه» خطاب می شد را فراموش نکرده اند.

فرهاد مجیدی

خداحافظی نیمه کاره

در لیگ دهم حرفه ای که مجیدی در اوج آمادگی خود قرار داشت بر سر مسایل مالی با فتح ا... زاده به مشکل خورد. پس از آن اعلام کرد که از فوتبال خداحافظی کرده و دیگر برای استقلال بازی نمی کند! اما سرانجام پس از جلساتی که با مدیرعامل استقلال برگزار کرد از تصمیم خود برگشت و به فوتبالش ادامه داد! پس از آن هم چند بار دیگر بحث خداحافظی او مطرح شد تا به امروز که استقلال را تنها گذاشت و به امارات رفت.

 

2 بار کاندیدای بهترین بازیکن سال آسیا شد

فرهاد مجیدی پس از درخشش در لیگ قهرمانان آسیا در سال های 2010 و 2011 دو بار در میان کاندیداهای AFC برای انتخاب بهترین بازیکن سال آسیا قرار گرفت. در سال 2010 او تا سه نفر نهایی هم بالا رفت اما سرانجام یک استرالیایی به این عنوان رسید. در سال 2011 هم او در لیست 10 نفره قرار داشت اما به مراحل بالاتر نرفت.

رابطه خوب با مدیران عامل!

فرهاد در این سال ها چه در دوره واعظ آشتیانی و چه در دوره مدیریت فتح ا... زاده رابطه بسیار خوبی با مدیران عامل داشت. بسیاری بر این باور بودند که مجیدی روی تصمیمات کلان باشگاه تأثیرگذار بود. حتی یک بار حسن روشن در مورد حذف شدن نام علیرضا منصوریان از کمیته فنی افشار کرد فتح ا... زاده گفته چون مجیدی با علی منصور مخالف است نباید در کمیته فنی باشد؟!

شیخ اماراتی زیر پیراهن فرهاد!

در یکی از بازی های الوصل زمانی که مجیدی برای تیمش گلزنی کرد پیراهن خود را بالا زد وعکس یکی از شیخ های امارات را نشان داد! افشای این اتفاق از سوی روزنامه گل باعث شد تا او علیه این روزنامه شکایت کند. هر چند در پایان با توجه تصاویر و مدارک ر وزنامه گل  تبرئه شد. فرهاد در توضیح این ماجرا گفت چون تولد آن شیخ بود، باشگاه به تمام بازیکنان دستور داده بود آن تی شرت را زیر پیراهن خود بپوشند و هر کس گل زد تصویر او را نشان دهد!

کاش زمان ناصر این طور بودی

زمانی که مرحوم ناصر حجازی در بستر بیماری قرار داشت، فرهاد به ملاقات او می رود خانم شفیعی به مجیدی  خاطرات لیگ هفتم را یادآوری می کند و می گوید اگر آن فصل هم این قدر آماده بود استقلال حجازی نتیجه می گرفت و آن مرحوم بر کنار نمی شد.

ماجرای فرهاد مجیدی و علیرضا فغانی هم جالب بود. کاپیتان استقلال چند بار از سوی این داور با کارت قرمز رو به رو شد. در مورد این دو نفر گفته می شد که رابطه خوبی با یکدیگر ندارند و برای همین بازی هایی که این داور سوت می زند، مجیدیزیاد اعتراض می کند و فغانی هم راحت به او کارت زرد و قرمز نشان می دهد! دلیل اصلی و جرقه اختلاف این دو نفر هم مشخص نبود.

هدیه بازوبند به بازیکن جوان!

مجیدی دوبار در جریان بازی بازوبند کاپیتانی را به عنوان هدیه در اختیار اسماعیل شریفات قرار داد. آن هم در شرایطی که نفرات قدیمی تر و با سابقه تر از شریفات در زمین حضور داشتند! پاداش گلزنی به پرسپولیس در داربی جام حذفی برای شریفات کاپیتانی چند دقیقه ای استقلال بود. حالا که فرهاد رفته شاید شریفات هرگز رنگ بازوبند را هم نبیند! اینکه حرکت فرهاد خوب بود یا نه نظرات مختلفی وجود داشت. برخی آن را به حساب اخلاق خوب او گذاشتند و برخی این کار را توهین به بازو بند استقلال و قدیمی های تیم می دانند؟!

فرهاد مجیدی در نظر سنجی سایت فدراسیون بین المللی تاریخ و آمار فوتبال با آرای بیشتر به عنوان محبوب ترین بازیکن جهان در سال 2010 شناخته شد

محبوب ترین بازیکن جهان!

فرهاد مجیدی در نظر سنجی سایت فدراسیون بین المللی تاریخ و آمار فوتبال با آرای بیشتر به عنوان محبوب ترین بازیکن جهان در سال 2010 شناخته شد! در انتخاب بازیکن محبوب سال 2011 هم در مرحله دوم او بالاترین رای را آورده و رقابت نزدیکی با علی کریمی دارد.

بهترین گلزن ایران در آسیا

فرهاد مجیدی با زدن 13 گل در رقابت های آسیایی توانست بالاتر از فرشاد پیوس و محمود کریمی که هر کدام 11 گل به ثمر رسانده بودند عنوان بهترین گلزن باشگاهی ایران در رقابت های آسیایی را کسب کند. همچنین او تنها فوتبالیست ایران است که قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا را تجربه کرده است. مجیدی در سال 2003 با العین به این مهم رسید.

کارنامه ملی فرهاد

 فرهاد برای اولین بار در سال 75 و برای  مسابقات جام ملت های آسیا در سال 1996 توسط محمد مایلی کهن به تیم ملی دعوت شد. فرهاد مجیدی 19 ساله اولین بازی ملی خود را برابر کویت انجام داد. برای آخرین بار هم در سال 2011 و در سن 35 سالگی توسط کارلوس کرش به تیم ملی دعوت شد. سرانجام او با 45 بازی ملی و 10 گل زده به کارش پایان داد. برای اولین بار فرهاد در شهریور 1389 در دوره افشین قطبی از تیم ملی خداحافظی کرد اما با آمدن کرش بار دیگر برگشت. اما در پنج مهر 1390 با ارسال نامه ای به علی کفاشیان برای همیشه فوتبال ملی را کنار گذاشت. حضور در جام جهانی 98 فرانسه از جمله افتخارات ملی فرهاد است.

افتخارات فرهاد

مجیدی در دوران فوتبالی خود شش قهرمانی را با سه تیم تجربه کرد. در سال 77- 76 با استقلال حجازی قهرمان لیگ آزادگان شد. در سال 80- 79 با منصور پور حیدری برای دومین بار قهرمانی در لیگ آزادگان را تجربه کرد. در لیگ هشتم حرفه ای با قعله نویی لیگ برتر را فتح کرد. سال 87- 86 با قلعه نویی قهرمانی در جام حذفی را هم تجربه می کند. با الاهلی در سال 2006 قهرمان امارات شد و سرانجام با العین در سال 2003 لیگ قهرمانان آسیا را فتح کرد.

کارنامه فرهاد در استقلال

فرهاد در دوران حضورش در استقلال 135 بازی برای این تیم انجام داد و موفق شد 61 گل هم به ثمر برساند. مجیدی در کنار نفراتی چون غلامحسین مظلومی، آرش برهانی و غلامرضا عنایتی از بهترین گلزنان تاریخ باشگاه استقلال محسوب می شود.

خداحافظی مجیدی از فوتبال

خداحافظی مجیدی از فوتبال

فرهاد مجیدی

فرهاد مجیدی فوتبالیست ارزنده ایران که چند روزی بود شایعه خداحافظی اش به گوش می رسید در انتهای بازی دو تیم استقلال و مس با دنیای فوتبال وداع کرد.

مجیدی که از جمله بازیکنان موثر فوتبال ایران بود سالها در سطح بالا به بازی پرداخت و از محبوب ترین یاران استقلال محسوب می شد. او امروز در دقیقه پایانی بازی با مس کرمان تعویض شد و چشمان بسیاری را به سوی خود جلب کرد. او با در آوردن پیراهن استقلال و بوسیدن چهارگوشه زمین با فوتبال وداع کرد . دقایق پایانی این بازی به شدت تحت الشعاع این حرکت مجیدی بود. جالب این که او به محض تعویض به سوی قلعه نویی رفت و با روبوسی با مربی استقلال آخرین دور افتخار دوران بازیگری اش را زد .

آغاز راه جوانی

مجیدی 37 ساله دوران بازیگری خود را با جوانان کشاورز آغاز کرد و پس از مدتی بازی در این تیم به جوانان بهمن پیوست. وی در ادامه به طور قرضی برای بازی در مسابقات استانی به تیم پارچین پیوست و دوباره پس از 8 ماه حضور در این تیم به تیم بزرگسالان بهمن، تیمی که فرهاد کاظمی مربی‌اش بود بازگشت. 

مجیدی در تیر ماه سال 76 در حالی که تنها 20 سال سن داشت یک بار دیگر به طور قرضی راهی استقلال شد و در اولین سال حضور در این تیم، عنوان قهرمانی را به دست آورد تا پس از یک فصل اول حضور در جمع آبی‌پوشان، رضایت‌نامه دائمی‌اش برای استقلال صادر شود. 

مجیدی پس از یک فصل دیگر حضور در استقلال و کسب عنوان نایب قهرمانی آسیا برای مدتی راهی راپیدوین شد و 7 گل هم برای تیم اتریشی به ثمر رساند.

 فرهاد در سال 79 برای مدت کوتاهی دوباره راهی استقلال شد و پس از آن برای چندین سال پیاپی پیراهن تیم‌های اماراتی را بر تن کرد که از شاخص‌ترین آنها می‌توان به الوصل اشاره کرد. الاهلی، العین و النصر سایر تیم‌هایی بودند کهمجیدی برای آنها در سال‌های حضورش در امارات به میدان رفت.

*بازگشت دوباره و روزهای اوج 

فرهاد مجیدی در بازگشت مجدد خود به استقلال در سال 86 موفق شد با بازی‌های درخشان خود به همراه این تیم قهرمانی در جام حذفی در همان سال و قهرمانی لیگ برتر فوتبال ایران یک سال پس از حضور دوباره در استقلال را با این تیم به دست آورد.

*روزی که دست استقلالی‌ها در حنا ماند

فرهاد مجیدی در پایان نیم فصل 91-90 لیگ ایران در حالی که به عقیده کارشناسان در صورت باقی ماندن در استقلال می‌توانست یک قهرمانی دیگر را به همراهی این تیم تجربه کند و البته در جایی که در پایان نیم فصل استقلال اختلاف امتیازی زیادی با سایر حریفانش داشت به دلایلی که هنوز برای هواداران استقلال نامشخص و پنهان مانده است با قردادی چهار ماهه به تیم الغرافه قطر پیوست. 

*مجیدی و نمادی که ماندگار شد 

مجیدی که در 4 ماه حضور خود در الغرافه 7 گل هم برای تیم قطری به ثمر رسانده بود به همراه این تیم جام حذفی قطر را هم کسب کرد. با این حال پررنگ ترین ثمره حضور او در قطر دیدار تیمش با پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا در تهران بود که پس از تعویض با نشان دادن عدد 4، این نماد را برای هواداران تیمش جا انداخت.

*شاگرد مکتب حجازی، دوباره شاگرد امیر شد

مجیدی پس از جدایی از الغرافه قطر و با وجود پیشنهادات زیاد از تیم‌های اماراتی و ایرانی از جمله پرسپولیس و در حالی که حضورش در استقلال به بن بست خورده بود از میادین خداحافظی کرد اما در ادامه شرایط برای بازگشت کاپیتان مهیا شد و او یک بار دیگر شماره 7 پیراهن تیم محبوبش را بر تن کرد و در نهایت یک بار دیگر در پایان فصل کاپ قهرمانی استقلال در لیگ برتر را بر فراز ورزشگاه آزادی به اهتزاز درآورد.

مجیدی در حالی دوباره شاگرد قلعه‌نویی شد که پیش از آن و در زمان خداحافظی‌اش گفته بود شاگرد مکتب حجازی است.  

*41 بازی ملی و 10 گل زده

 مجیدی اولین بار در سن 20 سالگی به منظور حضور در جام ملت‌های آسیا 1996 در امارات توسط محمد مایلی‌کهن به تیم ملی دعوت شد و نخستین بازی ملی خود را در برابر کویت و در سال 1375 انجام داد. این مهاجم 5 مهر 1390 هم با ارسال نامه‌ای به فدراسیون فوتبال را از بازی‌های ملی اعلام کرد.

مجیدی پس از 41 بازی ملی و 10 گل ملی که بدون شک یکی از مهم‌ترین آنها گل به تیم ملی اتریش بود، با تیم ملی هم خداحافظی کرد.

مجیدی

*بهترین گلزن آسیایی

فرهاد مجیدی، کاپیتان استقلال که البته بیشتر عمر فوتبالی خود را در خارج از ایران سپری کرده و در سن 37 سالگی همچنان مانند یک ستاره در خط حمله آبی‌ها می‌درخشید و بارها در فصل جاری ناجی استقلال شده بود با 3 گلی که در فصل گذشته لیگ قهرمانان آسیا به ثمر رساند با 23 گل به عنوان بهترین گلزن آسیایی استقلال شد.

در این بین مجیدی 14 گل را در لیگ قهرمانان آسیا و 9 گل دیگر را در رقابت‌های جام در جام باشگاه‌های آسیا به ثمر رساند.

*مجیدی در دربی‌ها

فرهاد مجیدی در 15 دربی که تجربه حضور در آنها را داشته است تجربه زدن 4 گل به این تیم را دارد.

او در دربی‌های 67، 68، 69 و 71 سابقه گلزنی به پرسپولیس را دارد که از معروف‌ترین آنها می‌توان به گل دقیقه 90 وی در دربی 69 اشاره کرد که برتری یک بر صفر برای استقلال و شعار معروف آی بدو آی بدو را به همراه داشت. 

*افتخارات باشگاهی:

-قهرمانی در جام آزادگان 77–76 به همراه تیم استقلال تهران

-قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا 03-2002 به همراه تیم العین امارات متحده عربی

-قهرمانی در لیگ امارات 2007–2006 به همراه تیم الاهلی

-قهرمانی در جام حذفی 87–86 به همراه تیم استقلال تهران

-قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران 88–87 به همراه تیم استقلال تهران

-قهرمانی در جام حذفی قطر 2012–2011 به همراه تیم الغرافه قطر

-قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران 92–91 به همراه تیم استقلال تهران

*افتخارات فردی:

بهترین بازیکن لیگ دهم ایران:

در نظرسنجی برنامه 90 که در پایان لیگ دهم ایران انجام شد فرهاد مجیدی با رای اکثریت مخاطبین این برنامه به عنوان بهترین بازیکن لیگ دهم ایران انتخاب شد.

مرد سال 89 فوتبال ایران: 

وی همچنین در نظرسنجی دیگر برنامه نود با رأی بینندگان به عنوان مرد سال 89 فوتبال ایران انتخاب شد.

برترین گلزن تاریخ لیگ آسیا در جمع بازیکنان ایرانی: 

فرهاد مجیدی با به ثمر رساند 23 گل در ادوار مختلف مسابقات لیگ قهرمانان آسیا هم اکنون رکورد دار بهترین گلزن ایرانی در این مسابقات است.

نامزد دریافت جایزه بهترین بازیکن آسیا در سال 2010:

کنفدراسیون فوتبال آسیا نام وی را به عنوان یکی از نامزدهای بهترین بازیکن سال 2010 در لیست اولیه خود قرار داد.

تنها فوتبالیست ایرانی دارای عنوان قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا 03-2002 به همراه العین

محبوب ترین بازیکن جهان در سال 2011:

وی در نظرسنجی سایت فدراسیون بین‌المللی تاریخ و آمار فوتبال (IFFHS) به عنوان محبوب ترین بازیکن جهان در سال 2011 انتخاب شد. همچنین فدراسیون بین‌المللی آمار تاریخ فوتبال با ارسال نامه از فرهاد مجیدی برای حضور در مراسم گالا 2010 و دریافت جایزه این فدراسیون دعوت به عمل آورد.

سومین گلزن برتر تاریخ باشگاه استقلال تهران:

فرهاد مجیدی با 90 گلی که برای استقلال به ثمر رسانده است سومین گلزن برتر تاریخ این باشگاه به شمار می‌رود.

فرهاد مجیدی

مجیدی : می خواهم به آخرین آرزویم برسم

فرهاد مجیدی از فوتبال خداحافظی کرد اما گفت که می‌خواهد در کنار هواداران استقلال به تنها آرزوی دست نیافته ورزشی‌اش دست پیدا کند.

کاپیتان استقلال که 23 سال فوتبال بازی کرد،‌ پس از بازی با مس کرمان در ورزشگاه آزادی کفش‌هایش را آویخت. او در روز هفتم آبان که هم شماره پیراهنش است،‌ با استقلال وداع کرد. با توجه به اینکه دیدار استقلال – مس آخرین بازی خانگی استقلال در نیم فصل اول است، مجیدی در استادیوم آزادی و در کنار هواداران استقلال، برای همیشه از فوتبال خداحافظی کرد.

در متن خداحافظی فرهاد مجیدی ، آمده است: هیچ وقت دوست نداشتم زمان خداحافظی ام را از قبل مشخص کنم. مدتی پیش، به این تصمیم رسیدم که امروز روز خداحافظی از فوتبال است. از فردا همان جایی می ایستم که شما می‌ایستادید. زیر برف، یخ، باران و آفتاب سوزان. اما این بار من باید به شما احترام بگذارم و تشکر کنم، درست همان کاری که شما برای من انجام دادید.

تمام خاطره‌ها، خوشی‌ها و لحظه‌های تلخی که در طول سالیان حضور در استقلال داشته‌ام امروز جلوی چشمانم هستند. تلخ ترین خاطره‌ام "4خرداد 1390 " است که روی قلبم حک شده و به هیچ وجه پاک نخواهد شد. روزی که در مراسم تشییع جنازه ناصرخان شرکت کردم و در بهشت زهرا (س) برای همیشه از وی جدا شدم.

به من حق دهید که با دشواری از این پیراهن دل بکنم، هر کدام از ستاره‌های آن، مدال‌هایی بودند که همه ما به آن افتخار می‌کردیم. من به بیشتر آرزوهای فوتبالی خود رسیده‌ام و دوست داشتم با قهرمانی در آسیا از فوتبال خداحافظی کنم اما این امر میسر نشد. امیدوارم در آینده به تنها آرزوی دست نیافته ورزشی ام در کنار هواداران عزیز برسم.

هواداران عزیز و دوست داشتنی!

بازیکنان می‌روند ولی استقلال بزرگ باقی می‌ماند. پیراهنی که سال‌ها نام من بر آن نوشته می‌شد را دوست داشته‌ام و همواره دوست خواهم داشت. پیراهن "آبی" که بر تن بازیکنان بزرگی چون غلامحسین مظلومی و حسن روشن بوده یا همان بازوبندی که مدتها علی جباری، برادران بیانی، امیر قلعه نویی یا جواد زرینچه بر بازوان خود می بستند از جمله خاطرات ماندگارم هستند.

تقدیر این بود که در ایران پیراهنی جز پیراهن پرافتخار "آبی" بر تن نکرده و با استقلال از دوران قهرمانی خداحافظی کنم. ازهمه افرادی که این فرصت را برای من فراهم کرده و مرا حمایت نمودند خصوصا "امیر قلعه نویی" قدردانی می نمایم.

فرهاد مجیدی امروز به خط آخر سال‌های بازی خود رسیده و وقت آن شده تا پیراهن شماره 7 که میراث بزرگانی چون «مجید نامجو مطلق » است را به بازیکنان تازه نفسی تقدیم کنم که قرار است آینده فوتبال کشور را رقم بزنند.

هواداران همیشگی!

از فردا دیگر بازیکن استقلال به شمار نمی‌آیم ولی همواره یکی از شما خواهم بود و برای قهرمانی استقلال دعا خواهم کرد. هر چه دارم از استقلال و هوادارانش است و هر کجا که باشم برای سربلندی استقلال تلاش خواهم کرد.

چقدر سخت است پایان بردن این نامه، همین طور نام‌ها مقابل چشمانم رژه می‌رود، از تمام مربیانی که در این سال‌ها برایم زحمت کشیدند، از مدیرعامل محترم باشگاه جناب آقای فتح ا...زاده و دیگر مدیران گذشته، کارشناسان، بازیکنان، کادر پزشکی، تدارکات، اهالی رسانه، دوستان، خانواده خصوصا پدر و مادر عزیزم و تک تک آن هوادارانی که در این سال‌ها همراهی‌ام کردند، کمال سپاسگزاری و قدردانی را دارم.

در پایان لازم است برای تیم ملی کشورم که با درایت جناب آقای علی کفاشیان، رییس فدراسیون فوتبال و مربی بزرگش کارلوس کی روش، تلاش بازیکنان و دعای خیر مردم عزیز به جام جهانی صعود کرد، آرزوی موفقیت نمایم.

خدای من شاهد است که در تمام این سال‌های طولانی با تمام توانم بازی کردم و اگر قصوری از من سر زده از همه پوزش می‌طلبم.

مجیدی‌ها می‌آیند و می روند، اما آنچه باقی می‌ماند نام "استقلال" است که پشتش به شما هواداران، مثل همیشه گرم خواهد ماند. زنده باد ایران، زنده باد استقلال.

برادر کوچک شما

فرهاد مجیدی

چطور پیشنهاد ازدواج بدهیم؟

چطور پیشنهاد ازدواج بدهیم؟


وقتی دختر مورد علاقه‌تان را در محیط کار، دانشگاه یا یک فضای عمومی می‌بینید ممکن است تصمیم بگیرید نظر او را راجع به خودتان بدانید و بعد، در صورت موافقت موضوع را با خانواده‌ها در میان بگذارید. در چنین شرایطی مطرح کردن درخواست ازدواج کار سخت و مهمی است. کاری که باید به بهترین شکل انجام شود تا نتیجه مطلوب داشته باشد. ما چند نکته را در این باره به شما تذکر می‌دهیم که به کارتان خواهد آمد.

خواستگاری

قبل از پیشنهاد

1. قبل از هر چیز از خودتان بپرسید واقعا آماده ازدواج هستید؟ می دانید از ازدواج چه می خواهید؟ آیا این فرد کسی است که دوست داشته باشید برای همه عمر او را مقابل خود ببینید؟ پیش از آنکه پیشنهاد ازدواج دهید درباره اهداف خود فکر کنید و با او صحبت کنید.

ببینید آیا اهداف مشترکی دارید یا صرفا چون از او خوشتان می آید و دلتا می خواهد مدت بیشتری او را ببینید، دارید به او پیشنهاد ازدواج می دهید. در واقع آیا ازدواج برای شما به معنی مجوزی برای بیشتر دیدن کسی است که دوستش دارید یا می خواهید ادامه زندگی تان، اهدافتان و سنگ بنای بقیه زندگی تان را با او بچینید؟

 

 

2. هیاهو نکنید. اگر قصد پیشنهاد ازدواج دادن به کسی را دارید، همین قدر که خانواده شما در جریان باشند کفایت می کند. همکاران و دوستان و فامیل را تا مشخص شدن نتیجه نهایی مطلع نکنید. اگر برای مطرح کردن درخواستتان نیاز به واسطه ای از دوستان خود، دوستان طرف مقابل یا همکاران مشترک تان دارید، می توانید او را در جریان بگذارید. به شرطی که از رازداری او مطمئن باشید.

3. ازدواج چیزی نیست که بخواهید بخاطر انگیزه های آنی وارد آن شوید. نباید فکر کنید چون او خیلی زیباست، چون خواستگاران زیادی دارد یا چون ممکن است به زودی فکر رفتن از ایران به سر او بزند، باید سریع وارد عمل شوید و او را شکار کنید. باید ارزش‌های شما با ارزش‌های همسرتان یکسان باشد. اگر در مورد  فردی که می‌خواهید با او ازدواج کنید تردید دارید، بهتر است بیشتر برای شناخت او وقت بگذارید.

 

چطور پیشنهاد را بگوییم؟

1.  حتما در این مدت اطلاعات حداقلی درباره روحیات او به دست آورده اید. جدی است یا شوخ طبع؟ فانتزی فکر می کند یا خیلی رسمی؟ صحبت کردن درباره ازدواج را به فضایی که مورد علاقه او است ببرید. مثلا می توانید این کار را تلفنی انجام دهید اما چندان خوشایند نیست. صحبت درباره یک زندگی مشترک به چیزی بیشتر از گفتگوهای تلفنی نیازمند است. قرارتان را در یک محیط فرهنگی تنظیم کنید. کافی شاپ یک فرهنگسرا یا موزه محل مناسبی به نظر می رسد. اگر او را به محلی ببرید که پاتوق جوان های پرهیاهو است، مثلا کافه ای شلوغ پر از بوی دود سیگار، قطعا نتیجه مناسبی نخواهید گرفت.

2. از او نخواهید سوار ماشین شما شود تا در خیابان یا همین طور که در حال رانندگی هستید موضوع را با او در میان بگذارید. پیشنهاد ازدواج دادن و صحبت درباره آینده نیازمند فضای مناسب و مکان مناسب است.

3. در جلسه ای که برای صحبت درباره آینده نزد او می روید، هدیه و گل نبرید. این کار ممکن است حس بدی به همسر آینده شما بدهد و فکر کند به جای صحبت درباره ازدواج، قرار است درباره یک رابطه دوستی با او صحبت کنید.

4. از قبل آماده کنید که چه باید به او بگویید. پراکنده گویی نکنید و خیلی راحت با یک مقدمه کوتاه سر اصل موضوع بروید. به او بگویید چرا به فکر ازدواج با او افتاده اید و چه نقاط مثبتی در او دیده اید. خودتان را معرفی کنید و به او بگویید آمادگی دارید به سوالات او صادقانه پاسخ دهید. مراقب باشید در گفتن از محسنات خود زیاده روی نکنید وگرنه او را فراری خواهید داد.

انتظار نه شنیدن را داشته باشید. ممکن است او به هر دلیلی شما را نپسندد یا فکر کند آینده مشترکی با شما نخواهد داشت. بنابراین تحمل و ظرفیت پذیرش آن را در خود ایجاد کنید و محترمانه به او حق انتخاب بدهید

بعد از پیشنهاد

1. به او فرصتی برای فکر کردن بدهید و مجبورش نکنید فورا نظرش را درباره شما اعلام کند. از او بخواهید درباره پیشنهادتان فکر کند و در صورت موافقت موضوع را با خانواده اش درمیان بگذارد و از او وقتی بگیرید تا با خانواده به منزل آنها مراجعه کنید.

2. انتظار نه شنیدن را داشته باشید. ممکن است او به هر دلیلی شما را نپسندد یا فکر کند آینده مشترکی با شما نخواهد داشت. بنابراین تحمل و ظرفیت پذیرش آن را در خود ایجاد کنید و محترمانه به او حق انتخاب بدهید. بگویید: «پاسخ شما منطقی و محترم است ولی اگر بیشتر درباره این موضوع فکر کنید و نتیجه را به من اعلام کنید ممنون خواهم شد. چون واقعا مایلم به طور جدی درباره آینده مشترک فکر کنیم و امیدوارم بتوانیم به نقاط مشترکی برسیم.»

3. در پایان به یاد داشته باشید که زود یا دیر پیشنهاد ندهید. اگر او تازه وارد محل کار یا دانشگاه شما شده است، نمی توانید ظرف یک ماه به او پیشنهاد ازدواج بدهید. همین طور اگر 2-3 سال از آشنایی تان می گذرد، تقریبا زمان دیری را برای پیشنهاد دادن انتخاب کرده اید. اما اگر شرایط مساعدی دارید و مانعی برای ازدواج نمی بینید، سعی کنید زمانی میان این دو را برای پیشنهاد انتخاب کنید.

 

پيام نکونام براي مجيدي

پيام نکونام براي مجيدي


هافبک تيم فوتبال استقلال گفت که وداع کاپيتان آبي‌پوشان از فوتبال را باور ندارد.


جواد نکونام پس از خداحافظي فرهاد مجيدي از فوتبال در کد هواداري خود پيامي را براي شماره 7 استقلال منتشر کرد.به گزارش تسنيم، در اين پيام آمده است:

فرهاد عزيز و کاپيتان محبوب استقلال؛ بي‌شک بازوبند استقلال تا ابد بوي تو را خواهد داد همانطور که در زمين هميشه بوي گل مي‌دادي. خداحافظي‌ات نه تنها براي هواداران بلکه براي هم‌بازي‌هاي تو هم شوک بزرگي بود و هنوز باور ندارم که ديگر قرار نيست در کنار ما و براي استقلال بازي کني. به عنوان يکي از محبوب‌ترين بازيکنان استقلال دوستت داشته و هميشه به ياد تو خواهم ماند.


دايي:مجيدي ازخيلي ازجوان‌هاي فوتبال مابهتربود

دايي:مجيدي ازخيلي ازجوان‌هاي فوتبال مابهتربود


سرمربي تيم فوتبال پرسپوليس گفت: مجيدي از خيلي از بازيکنان جوان اين فوتبال بهتر بود.


فرهاد مجيدي امروز رسما از دنياي فوتبال خداحافظي و به نوعي جامعه فوتبال را غافلگير کرد.

علي دايي سرمربي پرسپوليس در گفت‌و‌گو با خبرنگار فارس در خصوص اين اتفاق اظهار داشت: معتقدم هر فوتباليستي يک روز بايد از فوتبال خداحافظي کند که آن روز روز سختي است، راستش را بخواهيد من هرگز دوست نداشتم مجيدي به اين زودي با توجه به شرايطي که داشت از فوتبال خداحافظي کند.

وي افزود: بايد به تصميم مجيدي احترام گذاشت، فرهاد هنوز هم از خيلي از جوان‌هاي ما بهتر است. او به اين فوتبال و باشگاه استقلال خدمات زيادي کرد و مجيدي هميشه در فوتبال ايران بزرگ هست و خواهد ماند. همين که مجيدي در قلب مردم بود نشانگر همه چيز است.

دايي تاکيد کرد: به عنوان يک پرسپوليسي قلبا مجيدي را دوست دارم و آرزو مي‌کنم در زندگي مربيگري و شخصي مانند هميشه که در دل مرد جاي داشت، موفق باشد. اميدوارم در زندگي و آينده کاري فوتبالي خود به هر چيزي که مي‌خواهد مثل دوران فوتبالش برسد.

وي در خصوص همبازي بودنش با مجيدي در تيم ملي گفت: زماني که سرمربي تيم ملي بودم او شاگردم بود و حتي با هم همبازي بودم. او يکي از بهترين دوستان من بود و مردم درخشش او در فوتبال را دوست داشتند. به عنوان يک پرسپوليسي براي وي آرزوي موفقيت دارم و قطعا مي‌تواند به اهدافش برسد.


ماجراي شب‌هاي تاريک ويلاي رويايي شمال/اتفاقاتي که خاطره‌اش از بين نمي‌رود

دختري که تنها براي عبرت سرنوشتش را بازگو کرد؛
ماجراي شب‌هاي تاريک ويلاي رويايي شمال/اتفاقاتي که خاطره‌اش از بين نمي‌رود
اين خوشحالي ادامه داشت تا شب که رسيدند به شمال ويلاي دوست صميمي آقاي داماد، يک ويلا در دل جنگل و با کل امکاناتي که در تنها شکلش را در مجله‌ها ديده بودي ، همه چيز حل بود به غير آقاي داماد چراکه هر لحظه حالش از قبل بدتر مي‌شد ولي اصلا به روي خودش نمي‌آورد.
به گزارش حصارنا ، دختری بود که از چهره اش نمی شد سنش را تشخیص داد، معلوم بود روزی از تیپ و قیافه، چشم و ابرو چیزی از یک خانم زیبا کم نداشته است.

لبخند می زد به سردی یخ و نگاه می کرد به عمق یک دریا، شاید دریایی پر از غم و اندوه که امروز در وجودش خشکیده بود ، سر صحبت را باز کرد، انگار به دنبال گوشی می گشت تا راز هایش را به او بگوید، گوشی که برای شنیدن آماده باشد.

باهم نشستیم روی یک صندلی که پشتش درخت بود و چمن و آقای باغبان داشت ناز گل هایش را می خرید و رو به رویمان دختران و پسر بچه هایی بودند که تنها دلشوره اشان آن بود که زودتر سوار تاب شوند و بازی کنند.

آری زندگیشان در یک زمین 100 متری خلاصه میشد و بهشت آنان چقدر کوچک بود. دختر نوجوان می خواست نشان دهد جوانی سرزنده و شاداب است و مثل سایرین دنبال علم و تیپ و کلاس . . .

از ابتدا شروع کرد یعنی از زمانی که یادش می آمد، روزی که توی کوچه ها  بادختر خاله هایش بازی می کرد و خانه می سوزاند.

می گفت: همه او را فرشته شیطون صدا می زندند از بس که لحظه ای آرام نمی نشست، کلاً خوش بود یک شب نمی شد که از پا در نخوابد.

لالايی مادرش را خیلی دوست داشت و دستان پر مهر پدرش را، چون که هر دوی آنها کلید خوابیدنش بودند صبح ها با بوسه بیدار می شد و با قربان صدقه لباس می پوشید و با خواهش و التماس به مدرسه می رفت در مدرسه هم مگر کسی جرأت می کرد بهش حرف بزند، برای این که پدرش می آمد و مدرسه را بر سر مدیرش خراب می کرد.

خلاصه به قول قدیمی ها پرقو بود که این دختر بر رویش شکل گرفت و بزرگ شد.

سال های مدرسه یک به یک پشت سرهم گذشت و دخترک پا به سن نوجوانی و جوانی گذاشت، کلاس های فوق العاده می رفت و برای خودش دیگر خانمی شده بود با کلی برو و بیا..

تا این جا همه چیز عادی بود و دنیا درست به تیک تاک زندگی سپری می شد ، اما راه کج از موقعی پیدا شد  که دختر نوجوان وارد دانشگاه شد ، دوست های جدید و محیطی متفاوت با تمام آنچه که تا به الان تجربه کرده بود.

خودش هم معترف بود که دانشگاه هیچ مشکلی ندارد و آنچه مشکل دارد خود انسان ها هستند. او بر این باور بود که سرنوشت هر انسان دست خود انسان است و اگر بدی و خوبی به آن ها برسد، نتیجه انشاء‌ درست و غلط اول راهشان است که آن را نوشته اند.

خلاصه در این دانشگاه ها هم چند دوست ناباب  پیدا می شوند که بتوانند به زندگی این دختر نازک نارنجي نفوذ پیدا کنند.

اولش همه چیز قشنگ بود،‌ همش خنده، همش گردش، همش تفریح ، به قول خودش این خوشی ها مثل یک لباس زیبا بود که روی بدبختی و فلاکت کشیده بودن.

در این گردش و تفریح ها یک پسر جوان خوش تیپ و خوش کلام پیشنهاد ازدواج به دختر جوان داد، این اولین بار بود که دل دختر می لرزید، دوستانش گفتن بی خیال بچه ننه، شانس در خونتونه زده، دیوانه ای اگر بهش پشت پا بزنی،‌ اولش يه مدت با هم در رابطه باشيد بعد اگر دیدید به درد هم می خورید با یکدیگر ازدواج می کنید.

دختر جوان، همان که می آمد بگوید، هر کاری رسم و رسومی و قواعدی دارد، دايه هاي مهربان تر از مادر حرفش را قطع می کردند که این حرفها از مد افتاد دیگر کسی الان اینجوری ازدواج نمی کند، هر کسی عقل و شعور دارد و باید خودش راهش را انتخاب کند.
 
پسر جوان يک انساني خوش رفتار ، خوشتيب، آرام با اسب سپيد بود. . . البته در چشم دختر جوان، و با اين دختر عاق پيشه‌ام هم بسيار با احترام رفتار مي‌کرد و در بيشتر مواقع مواظبش بود.

کم کم موضوع را به پدرش گفت و پدر هم مخالفت نکرد و تنها از دخترش درخواست تا چند روز به او مهلت بدهد، تا در مورد آن تحقيق کند، پدر پس از چند شب دخترش را صدا زد و گفت: اين پسر به دردت نمي‌خورد سريعتر راهت را از راهش جدا کن.
 
دخترک هرچه به پدر التماس کرد تا دليلش را بگويد ولي پدر تنها مي‌گفت من اجازه ازدواج  به تو نمي‌‍دهم.
 
دوستان دختر هم که همان شب در اس ام اس همه چيز را فهميند. فردا قرار شد درباره اين موضوع صحبت کنند، دور هم در يک پارک جمع شدند و بدون حال و احوالپرسي رفتن سر اصل مطلب . . .
 
دختر جوان مي‌گفت: تا به حال روي حرف پدرم حرف نزدم و پدرم هيچ وقت بد مرا نخواسته . . . اما دوستان مهربان و دلسوز مي‌گفتند: پدرت فقط به فکر خودش است و مي‌خواهد تو تا آخر عمر بماني و موهاي سرت مثل دندان‌هايت سفيد شود.
 
دوستان عزير مي‍گفتند که اگر الان ازدواج نکني مجبوري چند سال بعد با يک پسري که معلوم نيست چه خصوصياتي دارد تن به ازدواج دهي . . . خلاصه مطلب با دست خودت گور خودت را ميکني. . .
 
دختر جوان آن قدر در جو دوستان قرار گرفته بود که به کلي تسليم شد قرار شد نقشه را آنان بکشند و دختر جوان آن را اجرائي کند.
 
کل نقشه پيچيده اين بود که پسر و دختر تمام پولهايشان را يکي کنند و بروند شمال تا يک زندگي جديد را آغاز کنند و بعد از مدتي که پدر و مادر ‌ها آرام شدند ، برگردند.
 
با توافق دو نفر اين کار صورت گرفت و دختر جوان با خالي کردن جيب پدر و مادر راهي سفر شد، ابتدا همه چيز مرتب بود، ماشين خوب و مرد مورد علاقه و موزيک جاده شمال و . . .
 
اين خوشحالي ادامه داشت تا شب که رسيدند به شمال ويلاي دوست صميمي آقاي داماد، يک ويلا در دل جنگل و با کل امکاناتي که در تنها شکلش را در مجله‌ها ديده بودي ، همه چيز حل بود به غير  آقاي داماد چراکه هر لحظه حالش از قبل بدتر مي‌شد ولي اصلا به روي خودش نمي‌آورد . . .
 
همه در حال خودشان بودند که ساعت از 12 گذشت و يکي يکي به جمعشان اضافه شدند تا جايي که ديگر کسي کسي را نمي‌شناخت . . .
 
خلاصه مهماني تمام شد و دختر جوان چشمش را باز کرد ديد تمام آنچه که تصور مي‌کرده دروغ بوده، پسر مورد علاقش با مواد سرپاست و به شدت از افسردگي رنج مي‌برد و بقيه هم دست کمي از او ندارند. . .
 
دخترک مي‌خواست برگردد ولي نمي‌توانست، يعني نمي‌گذاشتند، پول دختر را گرفتند و آن را در يک اتاق تاريک و سرد حبس کردند تا نظرش را عوض کنند، چند روز به همين صورت گذشت از شانس دختر يک مهماني ديگر برگزار شد و دختر توانست آن از موقعيت استفاده کند و سريعا بگريزد. . .
 
به هزار جور بدبختي که بود خودش را به تهران رساند به خانه‌اش بازگشت و بدون يک کلمه صحبت وارد اتاقش شد و درب را بست و چند روز خودش را در اتاق حبس کرد، زماني‌ام  که بيرون آمد يک کلمه با کسي حرف نمي‌زد تا چند روز ، سپس به آغوش پدر بازگشت و  آنقدر گريه کرد تا راحت شد . . .
 
خوشبختانه خيلي از جاهاي اين ماجرا به خير گذشت و دختر جوان سريع توانست به زندگي عادي بازگردد ولي هنوز با وجود گذشت چندين سال از اين ماجرا معلوم نيست که چه سرنوشتي براي اين دختر در آن شب‌ها رقم خورد که هنوز شبي نمي‌شود که کابوس آن شب‌ها را نبيند.
 
جالب اين بود که دختر جوان تمام حرف دلش را گفت تا به اين جا برسد؛ هميشه چيزي را که ما در آينه نمي‌بينيم بزرگترها در خشت خام مي‌بينند. . ./

جانشين والدس مشخص شد

جانشين والدس مشخص شد

-->

روزنامه‌ "بيلد" آلمان از توافق باشگاه بارسلونا با دروازه‌بان جوان بورسيا مونشن گلادباخ خبر داد.


ويکتور والدس، سنگربان آبي اناري‌ها فصل گذشته غزل جدايي را سر داد. با اين حال از اين تيم جدا نشد. او چند هفته‌ پيش اعلام کرد که آخرين فصل حضور خود را در بارسلونا پشت سر مي‌گذارد تا سران اين باشگاه اسپانيايي به فکر جانشيني براي او افتند.

روزنامه‌ "بيلد" آلمان از توافق بارسلونا با مارک ترشتگن، سنگربان 21 ساله بورسيا مونشن گلادباخ خبر داد.

اين روزنامه‌ پرتيراژ و معتبر آلماني نوشت: "آنتوني زوبي زارتا براي توافق با باشگاه بورسيا مونشن گلادباخ روز دوشنبه به آلمان سفر کرد. باشگاه بارسلونا مي‌خواهد هر چه سريع‌تر جانشيني براي والدس پيدا کند."

اين خبر روزنامه‌ "بيلد" در حالي است که چند روز پيش مدير برنامه‌هاي ترشتگن اعلام کرد که اين سنگربان جوان با وجود چند پيشنهاد خوب از تيم‌هاي معتبر اروپايي در مونشن گلادباخ مي‌ماند.

ترشتگن ، يکي از با استعدادترين دروازه‌بانان جوان فوتبال اروپا به شمار مي‌آيد. او بازي‌هاي درخشاني را براي مونشن گلادباخ انجام داده است و همين مساله باعث شده است تا در مورد توجه تيم‌هاي بزرگ اروپا قرار گيرد.


طنر فــــیـــیـــ بــــوـــــکــــیــــ

ﻳﻪ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺍﺯ ﺍﻣﺮﯾﮑﺎ ﻣﯿﺎﺩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺗﻬﺮﻭﻧﯿﻪ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯿﮑﻨﻪ:
ﺍﯾﻦ ﺑﺮﺝ ﻣﯿﻼﺩ ﭼﻘﺪﺭ ﻃﻮﻝ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺳﺎﺧﺘﯿﻦ؟
ﺗﻬﺮﻭﻧﯿﻪ ﻣﯿﮕﻪ: 5ﺳﺎﻝ... {-15-}
ﺍﻣﺮﯾﮑﺎئیه ﻣﯿﮕﻪ: ﺍﮔﻪ ﻣﺎ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺗﻮ ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﻣﯽ‌ﺳﺎﺧﺘﯿﻤﺶ! {-32-}
ﺑﻌﺪ ﺍﻣﺮﯾﮑﺎئیه ﻣﯿﺮﻩ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﺻﻔﻬﺎنیه ﻣﯿﭙﺮﺳﻪ: ﺳﯽ ﻭ ﺳﻪ ﭘﻞ رو ﺗﻮ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﺳﺎﺧﺘﻦ؟{-15-}
ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯿﻪ ﻣﯿﮕﻪ: ﺗﻮ 6 ﺳﺎﻝ... {-15-}
ﺍﻣﺮﯾﮑﺎئیه ﻣﯿﮕﻪ: ﺍﮔﻪ ﻣﺎ ﺑودﯿﻢ ﺗﻮ 3 ﺳﺎﻝ ﻣﯽ‌ﺳﺎﺧﺘﯿﻤﺶ... {-32-}
ﺧﻼﺻﻪ...! ﭼﻨﺪ ﺟﺎ ﻣﯿﺮﻩ ﻫﻤﯿﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﻭ ﻣﭙﺮﺳﻪ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﯿﺮﻩ ﺁﺑﺎﺩﺍﻥ...
ﺑﻪ ﺁﺑﺎﺩﻧﯿﻪ ﻣﯿﮕﻪ: ساخت این پالایشگاه ﭼﻘﺪﺭ ﻃﻮﻝ ﮐﺸﯿﺪﻩ!؟ {-15-}
ﺁﺑﺎﺩﻧﯿﻪ ﻣﯿﮕﻪ: ﮐﺪﻭﻡ ﭘﺎﻻﯾﺸﮕﺎﻩ...!!!؟ {-16-}
ﺍﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯿﻪ ﻣﯿﮕﻪ: ﻫﻤﯿﻦ ﮐه پشت ﺳﺮ ﺷﻤﺎﺳﺖ... {-15-}
ﺁﺑﺎﺩﻧﯿﻪ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻪ: ﻭﻻ ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﯽ‌ﺭﻓﺘﻢ ﻧﻮﻥ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﻧِﺒﻮﺩِﺵ...  {-32-}
فک کنم ﺣﺘﻤﺎ ﺍلآن ﺳﺎﺧﺘﻨﺶ... {-7-}

کاپیتان زانتی از 20 سال حضورش در اینتر می گوید

زانتي_ه ج

حصارنا: کاپیتان نراتزوری که دوران نقاهت مصدومیت خود را پشت سر می گذارد در حال انتشار خاطرات خود در اینتر است و ما در اینجا بخشی از فراز ونشیب های مرد تمام نشدنی فوتبال آرژانتین را مرور می کنیم.

"20 سال حضور من در اینتر توام با عشق بوده است. از اولین روز حضورم در اینجا هرگز ابراز علاقه و عشق به خانوداه و هواداران از ذهن من خارج نشده است. در واقع اینتر خانواده ای است که من از صمیم قلب به آن عشق می ورزم."

در ادامه از زانتی درباره مربیان گذشته خود در جوزپه مه آتزا طی دو دهه گذشته پرسیده شد و او از روبرتو مانچینی (08-2004) و مارچلو لیپی (00-1999) آغاز کرد.

"روبرتو مربی بود که دوران اوج اینتر با او آغاز شد و به نظر من کار او فوق العاده بود. مارچلو لیپی هم همه چیز را برای پیشرفت اینتر در اختیار داشت، اما متاسفانه اوضاع همانگونه که او می خواست پیش نرفت. البته فکر می کنم همه چیز تقصیر او نبود، آن فصل به طور کلی فصل پیچیده ای بود.

"در آن زمان، من از مصاحبه او که گفته بود بعضی از بازیکنان را از تیم بیرون خواهد انداخت ناراحت شده بودم. من فکر می کنم این رفتار مناسبی برای مواجهه با مشکلات تیم نبود. اشتباهات جزوی از فوتبال هستند، اما قطعا برای آگاهی بازیکنان از اشتباهاتشان راههای بهتری  وجود دارد."

کاپیتان زانتی ادامه می دهد: "دوران حضور هکتور کوپر (03-2001) هم اگرچه خوب آغاز شده بود، اما متاسفانه پایان خوشی نداشت. او یک مربی قابل اتکا و توانا بود که متاسفانه تمام بدشانسی ها ی او روز 5 می (2002) با از دست دادن اسکودتو کامل شد." (اشاره به شکست 4-2 اینتر برابر لاتزیو در هفته پایانی.)

اسطوره نراتزوری در پاسخ به سوالی درباره بدترین سرمربی اینتر در طول دوران حضورش در اینتر، از مارکو تاردلی (01-2000) نام می برد.

"ما فصل بسیار سختی را به همراه مارکو پشت سر گذاشتیم. شکست 6-0 برابر میلان در دربی بدون شک بدترین خاطره حضور او در اینتر بود. من مطمئن نیستم که او واقعا بدترین بوده باشد، اما قطعا او آخرین مربی بوده که من شیفته او شده ام."

و جذاب ترین بخش خاطرات خاویر زانتی، بدون شک در کلماتی مانند خوزه مورینو (10-2008)، سه گانه و بالابردن جام لیگ قهرمانان اروپا خلاصه خواهد شد.

"یادم می آید، در مرحله گروهی در بازی برابر دینامو کیف، ما تا پایان نیمه اول 1-0 از حریف خود عقب بودیم و با این نتیجه باید با لیگ قهرمانان اروپا خیلی زود وداع می کردیم. خوزه در بین دو نیمه به ما گفت که باید برای پیروزی به زمین بروید و ریسک این کار را نیز بپذیرید. او دو مدافع را از زمین بیرون کرد و دو مهاجم به جای آن به زمین آورد و ما نهایتا 2-1 پیروز شدیم و قطعا پایان آن جام خاطره ای فراموش نشدنی برای همه ما بود.

"وقتی من جام قهرمانی اروپا را در کنار خودم در رختکن قرار دادم، با او کمی صحبت کردم! به جام گفتم من سالهای زیادی به دنبال تو بودم و حالا در کنار من قرار داری."

ماجرای ازدواج شیلا خداداد از زبان خودش + عکس


Untitled2 ماجرای ازدواج شیلا خداداد از زبان خودش + عکس

شیلا خداداد ماجرای ازدواج و زندگی خودش را در وبلاگ شخصی خود منتشر کرد:
“سلام به تمامی دوستان وهواداران خوبم درسراسر ایران؛طبق قولی که به همه شما داده بودم بخش اول گفتگوی خودم وهمسرعزیزم دکتر((فرزین سرکارات))بانشریه نسل امروز((ویژه نامه نوروز))،رادر وبلاگم گذاشتم.امیدوارم از خواندن بخش اول این مصاحبه لذت ببرید”.

شما چطور باهم آشنا شدید و چه شد به این نتیجه رسیدید که می توانید زندگی مشترک داشته باشید؟
من ازچندتا ازهمکاران بازیگرم والبته یکی،دوتا ازدوستانم شنیده بودم که کار ایشان خیلی خوب است.من خیلی روی جراحی بینی حساسیت داشتم واصلا دلم نمی خواست قیافه ام عوض شود.سال ها بودکه دکتر می رفتم اما دلم راضی نمی شدکه عمل کنم.اما بالاخره با تعاریفی که از کار دکتر شنیده بودم،پیش ایشان رفتم و قبول کردم که بینی ام را عمل کنم.گویا قسمت این بودکه فرزین بینی من را عمل کند و ما از طریق این جراحی،باهم آشنا شویم وازدواج کنیم.
دکترسرکارات:بعداز اینکه بینی اش را عمل کردم ودیدم خیلی خوب شده؛گفتم خودم با ایشان ازدواج کنم!(می خندد)به هرحال ایشان به واسطه همین جراحی به مطب من رفت و آمد داشتند.طی همین رفت و آمدها متوجه شدیم که اشتراکاتی داریم،به همین دلیل معاشرت هایمان را بیشتر کردیم تا بیشتر آشنا شویم.بعد از مدت کوتاهی هم به دلیل اینکه هیچکدام مان به معاشرت های طولانی و آشنایی های کشدار معتقد نبودیم،تصمیم به ازدواج گرفتیم.از طرف دیگر خانواده هایمان خیلی به لحاظ خاستگاه فرهنگی شبیه هم بودند وهمین مارابه اینکه زندگی مشترک تشکیل بدهیم،تشویق می کرد.بنابراین خیلی زود بانظر موافق مادونفر و خانواده هایمان،ازدواج کردیم.

هرجفت شما دنبال ازدواج بودید،ولی منتظر فرصت مناسب می گشتید یا به هرحال بخشی به قضا و قدر و قسمت برمی گردد؟
واقعا اصل ازدواج،قسمت است.هیچکدام از ما دونفر،لزوما وحتما دنبال این نبودیم که صرفا ازدواج کنیم.من هرگز فکر نمی کردم که با آدمی شوم و چندماه بعد نامش به عنوان همسر در شناسنامه ام باشد.همیشه فکر می کردم که برای ازدواج باید بیشتر بشناسم،بیشتر رفت و آمد و سبک و سنگین کنم،اما الان نظرم عوض شده،معتقدم ارتباطات طولانی مدت خیلی هم برای ازدواج مناسب نیست. بایدبگذاری که پیش بیایدو وقتی مورد مناسبی پیدا شد،باتوکل به خدا زندگی ات را شروع کنی.

هردوی شما زمانی که باهم آشناشدید،جایگاه اجتماعی شناخته شده ای داشتید،دکترسرکارات درزمینه کاری خودش،پزشک حاذق و معروفی بودوشیلا خداداد هم بازیگرشناخته شده،سنخیت وهماهنگی زمینه هایی هم که درآن معروف بودید،بایکدیگرخیلی سخت به نظر می رسد.چطورباهم در این زمینه به تفاهم رسیدید؟

من از زمانی که ازدواج کردم،دیگر کار نکردم.کوچک ترین تحمیل نطری از طرف فرزین به من صورت نگرفته است.همین جا هم بگویم که این به خواست قلبی خودم بوده نه اینکه همسرم من را محدود کرده باشد،اصلا اینطور نیست.اصلا من خودم دلم خواست که کار نکنم.نه جزوشرط وشروط عقدنامه مان بوده و نه حتی در این زمینه کوچک ترین تحمیل نطری از طرف فرزین به من صورت گرفته.من همیشه می گفتم که وقتی ازدواج کنم،کار نمی کنم مخصوصا در سال های اول زندگی ام چون معتقدم بهتر است بیشتر به روابط شخصی باهمسرم بپردازم و پایه های زندگی مشترکمان را محکم تر کنم.من هم ترجیحم این بود که کار نکنم تابتوانم زندگی زناشویی ام را سامان بدهم.از طرف دیگر فرزین هم بامن کنارآمد.به هرحال هنرمندان روحیه های حساس تری به نسبت بقیه آدم ها دارند و اصلا به دکترها شبیه نیستند!تا امروز هم با روحیات و اخلاق من کنار آمده.زندگی ما زندگی یک پزشک و یک هنرپیشه نیست.درخانه،ما دوتا آدمیم که می خواهیم در کنار هم با خوبی و خوشی زندگی کنیم.

ازدواج شیلا خداداد no294 ماجرای ازدواج شیلا خداداد از زبان خودش + عکس

مهمترین نقطه مثبتی که در یکدیگر سراغ دارید،چیست؟
فرزین خیلی ریلکس است(می خندد).طبیعتا اوبه واسطه شغلش با مشکلات خیلی خیلی بزرگی در زندگی ومردم سروکار دارد،به هیمن دلیل مشکلات کوچک تر را خیلی راحت هضم می کند و همیشه خیلی ریلکس است.همین حس،به من آرامش می دهد و این خیلی خوب است. من این آرامش را هیچ وقت نداشتم و ندارم.من نمی گویم زندگی مامشکلی ندارد،هر رابطه ای به هرحال در مقاطعی دچار مشکل می شود. دوتاخواهر و برادر هم که سال ها زیر یک سقف زندگی کرده اند،جایی باهم اختلاف نظر پیدا می کنند؛ماهم ازاین اختلاف نظرها داشته ایم. مخصوصا اوایل ازدواجمان به هرحال زود ازدواج کرده بودیم وطبیعتا باروحیات همدیگر به طور کامل آشنا نبودیم.خدا را شکر هرچه جلوتر می رویم اخلاق هایمان بیشتر شبیه هم می شود و راحت تر در کنار هم زندگی می کنیم.

سرکارات:ولی از نظرمن ما هیچ مشکلی نداشتیم،چون من خیلی ریلکسم(می خندد).درشیلا مهمترین خصیصه،مهربانی است.مهربانی شیلا نیاز به کشف ندارد،آنقدر که زیاد و پررنگ است.

به پدر ومادر شدن فکر می کنید؟

شیلاخداداد:خودم را که فعلا نمی دانم؛اما فکرمی کنم بچه ها فرزین را خیلی دوست دارند.

فرزند پسربیشتر دوست داریدیا دختر؟
شیلاخداداد:واقعا هیچ فرقی نمی کند. واقعا از خدا می خواهم که اگربه ما فرزندی هدیه می کند،سالم باشد.سالم باشد و خوشگل.
فرزین سرکارات:ماقرار گذاشته ایم فرزندمان قیافه اش به مادرش برود و اخلاقش به من.(می خندد)

خانم خداداد،طبق شناختی که ما شما داریم،می دانیم که خیلی کارتان را دوست داشتید از طرف دیگر خیلی علاقه داشتید که وارد زندگی متاهلی شوید. تاهل را بیشتر دوست داشتیدیا بازیگری را؟

من واقعا بازیگری را دوست داشتم که دنبالش رفتم.ولی زندگی با فرزین را به هرچیزی ترجیح می دهم.من هنوز همام را بازیگری را خیلی دوست دارم وگاهی دلم برای بازی کردن تنگ می شود.ولی زندگی زناشویی خیلی بیشتر دوست دارم.ترجیحم زندگی با فرزین است نه به این معنا که او گفته باید بین او و بازیگری،یکی را انتخاب کنم. نه؛همه بازیگرها می دانند وقتی که بازیگری با فردی غیربازیگر ازدواج می کند،زندگی خیلی سخت خواهدبود اگر بخواهی کارت راهم ادامه بدهی. بنابراین فرزین و در مرحله بعد،خانواده بزرگترما برای من مهمتراز کارم است.

رابطه با خانواده همسرتان چطوراست؟
شیلاخداداد:خداراشکر که رابطه خیلی خوبی داریم.هم من آنهارا خیلی دوست دارم و هم آنها من را. از طرف دیگر هردو خانواده هم رابطه خیلی خوبی باهم دارند.فرزین خانواده خیلی خوبی دارد و من واقعا در کنار آنها احساس راحتی می کنم.

پس این حرف هایی که درباره مادرشوهر و مادرزن می گویند،شایعه است؟
شیلا خداداد:درباره ما که یک افسانه است!اصلا نه خواهرشوهرم و نه مادرشوهرم و نه حرف هایی که درباره سختگیری شان زده می شود. درباره من صدق نمی کند.فرزین هم که نه برادرزن دارد و نه خواهر زن.
فرزین سرکارات:من و شیلا هردو یکی یکدانه ایم!البته من دوتا خواهر دارم و تک پسرم و شیلا هم که کلا همین یکی یک دانه است.

خانم خداداد،شما در اوقات فراغت تان چه کارهایی می کنید؟
من درمیان اطرافیانم به این معروفم که تندتند کتاب می خوانم.دائم در حال خواندن رمان هستم و خیلی به ادبیات داستانی علاقه دارم. در حوزه های دیگر مطالعه می کنم.البته علاوه برکتاب خواندن،تلویزیون هم زیاد می بینم که البته کارخیلی خوبی نیست.به هرحال علاقه های شخصی وجود دارد که من در زمان بازیگری ام وقت نمی کردم به آنها رسیدگی کنم.


ویدا جوان در کنار همسرش + عکس

ویدا جوان در کنار همسرش + عکس

Untitled3 ویدا جوان در کنار همسرش + عکس

Untitled4 ویدا جوان در کنار همسرش + عکس

شکلات بخورید تا موهایتان سفید نشود


تحقیقات جدید نشان می‌دهد: خوردن شکلات به نسبت استفاده از نرم‌ کننده‌ها و درمان‌های دیگر موجب جوانی مو می‌شود.

به گزارش حصارنا محققان با اشاره به یافته‌های پژوهشی جدید در این مورد اظهار کردند: شکلات حاوی رنگدانه‌ای به نام ملانین است که از سفید شدن مو جلوگیری می‌کند و به موها رنگ می‌دهد.
بر اساس یافته‌های پژوهشی، موهای نازک و سست نشانه کمبود آهن است و خوردن پروتئین اضافی به رفع این مشکل کمک می‌کند.
«ریکاردو ویلانوا» محقق و متخصص پوست در هارودز لندن می‌گوید: رژیم غذایی نامناسب موجب نازک شدن، ریزش، کدرشدن و خشکی مو می‌شود. سبک زندگی پر استرس و تغذیه نامناسب مانند کاتالیزور موجب آسیب به موها می‌شود که ترمیم آن چهار سال به طول می‌انجامد.
محققان معتقدند آهن موجب افزایش استحکام موها می‌شود و تنها ماده ‌معدنی است که حامل اکسیژن در سراسر بدن است و موها را مستحکم می‌کند و موجب تغذیه آن می‌شود.
بر اساس یافته‌های پژوهشی، گوشت قرمز، سبزیجات و ماهی که حاوی امگا 3 و6 است، موجب سلامتی و رطوبت پوست سر می‌شوند. همچنین آوکادو و گردو باعث درخشش موها می‌شوند.

اصطلاحات قزوینی : هِسنَه هِسنَه

اصطلاحات قزوینی

 

 

واژه ی فخیمه ی : هِسنَه هِسنَه
hesna hesna

به معنی : نفس نفس زدن
مثال :  یکی نیس بِشش بِگَد مَگَه مَژبوری اِنقَذَ بِتِخی ؟ کا اَ تو نیس کانبار کی اَ تواَس ! انقَذَ خووردَسا وَزمِش رَفتَه اس بالا همین دو قَدَم کی را مِرَد به هِسنَه هِسنَه مِفتَد ، خیلی بَدَس آدَم نَتانَد جَلوی شیکَمِشَ بیگیرَد ! اَصَن دَلَه اس !

......................................................

·         پی نوشت

بالاخره مشایی دولت یازدهم کیست؟


 

  اسفندیار رحیم مشایی بنا به ارادت ویژه ای که محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق به او داشت و گفته می شد از او حرف شنوی دارد به یک دولت گردان دولت احمدی نژاد تبدیل شده بود. او پرحاشیه ترین چهره دولت احمدی نژاد بود. نگاه ویژه احمدی نژاد به این شخص در ماجرای مقاومت رئیس جمهور وقت در برابر حکم حکومتی برای برکناری مشایی از معاون اولی مشخص بود.  بعدها حضور احمدی نژاد در وزارت کشور برای ثبت نام اسفندیار رحیم مشایی در انتخابات ریاست جمهوری جنجال بزرگ دیگری آفرید. پای هر جابجایی در کابینه که به میان می آمد صحبت از نقش مشایی هم می شد. در طول تقریبا سه ماهی که از استقرار دولت یازدهم می‌گذرد همه به دنبال مشایی این دولت هستند.

"
نسبت مشایی و صالحی امیری
مشایی و صالحی گزینه پیشنهادی روحانی برای وزارت ورزش هر دو سابقه مدیریت امنیتی و اطلاعاتی دارند. جالب آنکه هر دوی این چهره ها متولد خطه مازندران هستند. او نیز مثل مشایی سابقه مدیریت فرهنگی دارد و معاون پژوهش‌های فرهنگی استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام و مدیر گروه پژوهشی فرهنگی و اجتماعی پژوهشکده تحقیقات راهبردی بود. او معاون فرهنگی ستاد انتخاباتی حسن روحانی نیز بود.  گفته می شود حسن روحانی توصیه بزرگان برای معرفی نکردن صالحی به مجلس را گوش نداده است.  دیروز در صحن علنی مجلس الیاس نادران بعد از آنی که توضیحاتی درباره سوابق صالحی داد گفت که نسبت صالحی به دولت آقای روحانی مثل مشایی به دولت احمدی نژاد است. نگذاریم در این ممکلت مشایی دیگری درست شود.

"
نسبت هاشمی به روحانی
آیت الله هاشمی رفسنجانی و اسفندیار رحیم مشایی اردیبهشت ماه امسال هر دو همزمان برای ثبت نام در انتخابات وارد وزارت کشور شدند. اگر این دو نفر رد صلاحیت نمی شدند انتخابات ریاست جمهوری یازدهم می توانست طور دیگری ورق بخورد. وجه شبه این دو نفر در شایعاتی است که در کنار عزل و نصب های دولت پراکنده می شود. درباره هر دو گفته می شود در عزل و نصب های دولت ها نقشی دارند. چندی پیش کاظم انبارلویی
 عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی گفته بود هاشمی رفسنجانی در عزل و نصب های اخیر دولت دخالت دارد.به گفته وی همان نسبتی که مشایی با دولت گذشته داشت هاشمی رفسنجانی با دولت فعلی دارد و عملا او مشایی دولت یازدهم شده است که این اتفاق را یک انحراف می‌دانیم و معتقدیم رئیس دولت باید جلوی این انحراف را بگیرد.

"
نسبت نجفی به مشایی
محمد علی نجفی گزینه پیشنهادی روحانی برای وزارت آموزش و پرورش وقتی رای نیاورد به همان جایی رفت که مشایی در دولت نهم کارش را از آنجا آغاز کرده بود و بعدها حیاط خلوت دولت احمدی نژاد شد برای چهره های جنجالی. او به سازمان میراث فرهنگی رفت. به جایی که بعد از مشایی در دولت نهم و دهم، بقایی، احمدزاده کرمانی و موسوی را به خود دیده بود. حکمی که روحانی برای نجفی زد برای عده ای یادآور اصرار احمدی نژاد برای نگه داشتن مشایی در کنار خودش بعد از حکم حکومتی رهبری در ماجرای معاونت اولی مشایی بود. بعد از رای عدم اعتماد مجلس به نجفی و حکم روحانی برای نجفی رسانه های منتقد دولت نوشتند او نیز همچون مشایی به سمتی گمارده شد که نیاز به رای مجلس ندارد و صرفا با نظر شخصی رئیس جمهور می تواند بنابراین شیوه اتخاذی دکتر روحانی چیزی جز لجبازیهای سالهای اخیر احمدی نژاد را نوید نمی دهد.

"
نسبت برادر روحانی به مشایی
اواخر دولت دهم اسفندیار رحیم مشایی سفرهای محرمانه ای به کشورهای مختلف داشت و به رایزنی می پرداخت و پیام های خارجی احمدی نژاد را به کشورهای مختلف می برد. مساله ای که یادآور موضوع موازی کاری در دولت احمدی نژاد در عرصه سیاست خارجی بود. هفته نامه آسمان در یکی از شماره های خود نوشت که حسین فریدون برادر حسن روحانی وظیفه دارد پیام های خارجی برادر را به کشورهای مختلف ببرد. همین وجه شبه باعث شد تا از حسین فریدون هم در مقطعی به عنوان مشایی دولت روحانی یاد کنند.
در کنار تمامی این ها چهره های دیگری هم در دولت یازدهم به مشایی دولت دهم تشبیه شدند. ترکان به خاطر مسئولیت هایی که در دولت گرفته بود یا نهاوندیان به خاطر ریاستش به دفتر رئیس جمهور به عنوان مشایی دولت معرفی شدند. اما واقعا مشایی دولت روحانی کیست؟ این دولت مشایی دارد یا ما مارگزیده هایی هستیم که از ریسمان سیاه وسفید می ترسیم!

چرا امامزادگان به ایران می‌آمدند؟


گردشگری مذهبی یکی از پر طرفدارترین گونه های گردشگری در ایران است. سفر به قم، مشهد مقدس، ری و شیراز شاید معروف ترین گزینه های سفر مذهبی باشند اما به جز اینها در گوشه و کنار کشور امامزادگان دیگری هم هستند که مقصد سفر زیارتی گردشگران هستند.

حصارنا به نقل از صدای قزوین - مهاجرت خاندان نبی اکرم(ص) به ایران همزمان با آغاز نهضت‌های عدالت خواهانه تشیع در نیمه دوم قرن اول هجری و با روی کارآمدن حکومت خاندان اموی است. با گسترش مخالفت و مبارزات این نهضت‌ها، خلفای ستمگر اموی و عباسی دست به سرکوب این نهضت از طریق تعقیب، دستگیری و شکنجه گسترده فرزندان ائمه(ع)، سادات و علویان در مناطق حجاز و عراق که در آن زمان کانون اصلی مبارزات به شمار می‌آمد، کردند و نتیجه این فشارها و شکنجه‌های حکام ستمگر، مهاجرت پنهانی فرزندان و نوادگان ائمه (ع) و سادات به دیگر سرزمین‌های اسلامی‌و امن از جمله ایران بود.

با بررسی روند مهاجرت این بزرگواران به ایران، می‌توان چنین نتیجه گیری که فرزندان و نوادگان ائمه اطهار(ع) و سادات در چهار گروه و در زمان‌های مختلف وارد ایران شدند. گروه اول، آنانی هستند که برای فرار از بیدادگری‌ها و ستم‌های‌ امویان‌ و به خصوص‌ حجاج‌ بن یوسف به سمت شرق کشور رفتند. گروه دوم دسته ای هستند كه‌ در زمان ولایت‌ عهدی‌ امام‌ رضا(ع‌) به این سرزمین‌ آمدند، گروه‌ سوم‌ نیز گروهی هستند كه‌ در مبارزه و مخالفت‌ برخی‌ از فرزندان‌ امام علی‌(ع‌) بر خلفای‌ عباسی‌ و اموی‌ شركت‌ داشتند و پس‌ از شكست‌ آنها به ایران آمدند و گروه‌ چهارم‌ كه‌ تعدادشان بیشتر از سه‌ گروه‌ دیگر هستند، کسانی هستند كه‌ در زمان‌ حكومت‌ علویان‌ در مازندران‌ به‌ این منطقه مهاجرت کردند.

براساس آخرین گزارش‌ها اعلام شده از سوی سازمان اوقاف و امور خیریه کشور امامزاده‌های موجود در سراسر ایران در سه سطح ملی، استانی و شهرستانی ساماندهی شده‌اند که 400بقعه و مکان مذهبی در سطح ملی، شش هزار و 100 بقعه در سطح شهرستان و 8هزار و 51بقعه در سطح روستایی پراکنده‌اند. بنابراین مجموع امامزاده‌های موجود در ایران 10 هزار و 615 باب است. با توجه به اینکه در تمامی‌استان‌ها امامزاده وجود دارد، ولی استان فارس با داشتن یك هزار و 456 امامزاده رتبه اول را به خود اختصاص داده و استان مازندران با تعداد هزار و 178باب در جایگاه دوم و استان گیلان با 899 امامزاده در رتبه سوم قرار گرفته‌اند. کمترین امامزاده هم به استان سیستان و بلوچستان اختصاص دارد.
در منابع فرهنگ لغت ترکی، از کلمه «بقعه»، به معنی «خانقاه»، «مقابر» و «آرامگاه مشایخ صوفی» ذکر شده است
گشتی در بقاع

بقعه در فرهنگ لغت به قطعه زمینی گفته می‌شود که به سبب اختلاف رنگ و یا موارد مشابه از محیط اطراف خود متمایز می‌باشد، اما در نوشته جغرافیانگاران قدیم مسلمان، بقعه مترادف «موضع» آمده است. کلمه «بقعه» در بخش‌های شرقی و مرکز جهان اسلام و به احتمال زیاد از دوره سلجوقیان به معنی «خانقاه»، «مقبره» و بنایی به منظور محل عبادت، کسب دانش و مکانی برای انجام امور خیریه به کار برده می‌شد. در واقع براساس نوشته‌های مورخان، استفاده از کلمه «بقعه» از زمان سلجوقیان در نوشته‌ها رایج شد و در زمان سلسله ایوبیان در مناطق سوریه و فلسطین نیز مورد استفاده قرار گرفت.

همچنین در منابع فرهنگ لغت ترکی، از کلمه «بقعه»، به معنی «خانقاه»، «مقابر» و «آرامگاه مشایخ صوفی» ذکر شده است.

بقعه یا مقبره‌های کوچک و بزرگ در کشورهای اسلامی، با توجه به تناسب شکل و عملکردشان، دارای نام‌های گوناگونی نظیر: قّبه، ضریح، تربت یا تربه، مدفن، مزار، قبر، گور، مرقد، روضه، مشهد، مقام و مقبره است.

ساخت بقعه در سرزمین‌های اسلامی‌ارتباط مستقیمی‌با گسترش اسلام و رشد فرهنگ ایثار و شهادت دارد و به طور مسلم یکی از راه‌های بزرگداشت و زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدای اسلام و جهادگران مسلمان، ساخت بناها و بقعه‌ها بر مدفن آنان بوده است.

بنابراین می‌توان نتیجه گرفت؛ بقعه به محل دفن افراد مورد احترام، شخصیت‌های برجسته دینی یا غیر دینی صاحب نفوذ همچون عارفان و صوفیان، مشاهیر علما و فرزندان امامان (ع) گفته می‌شود که به زیارتگاه تبدیل شده است.در ایران نیز، بقعه‌ها بعد از مساجد و امامزاده‌ها از رایج‌ترین بناهای دینی است، به طوری که کمتر شهری در ایران پیدا می‌شود که بقعه نداشته باشد.

عکس/ تیتر یک روزنامه‌های ورزشی سه شنبه 7 آبان

برای دیدن سایز اصلی روی عکس کلیک کنید

واکنش هاشمیان به دوپینگی بودن مجیدی


رئیس کمیته پزشکی فدراسیون فوتبال گفت: مطرح کردن نام بازیکن پیش از اعلام حکم نهایی او عین بی‌اخلاقی است.
به گزارش مشرق، احمد هاشمیان در گفت‌وگو با فارس در خصوص گمانه‌زنی‌هایی که در خصوص بازیکنان دو پینگی لیگ برتری مطرح می‌شود، و نام مختصر «م.ح» و همچنین نام فرهاد مجیدی در رسانه‌ها مطرح شده است، اظهار داشت: بارها و بارها گفته‌ام که تا زمانی که حکم نهایی بازیکن صادر نشده باشد، هیچ اشاره‌ای به اسم بازیکن نمی‌شود، حالا گروهی که می‌خواهند از قانون تبعیت نکنند، شرایطشان جدا است. نمی‌توانیم آیین نامه فیفا و حقوق افراد را زیر پا بگذاریم، آن هم تنها به این علت که رسانه مورد نظر به هدف خود برسد.

وی ادامه داد: هدف رسانه این نیست که بخواهد مخاطب جذب کند، باید حقیقت را عنوان کند و به اهداف متعالی فکر کنند. مبارزه با دوپینگ یک رفتار اخلاقی است و حالا نباید با بی اخلاقی‌ها از این هدف دور شویم. مطرح کردن نام افراد و زیر سوال بردن آبروی آنها کجایش مبارزه با دوپینگ است؟ عده‌ای نمی‌خواهند تابع قانون باشند، من وقتی اجازه ندارم شفاف صحبت کنم چرا باید قانون را زیر پا بگذارم.

رئیس کمیته پزشکی فدراسیون فوتبال تصریح کرد: تا پایان هفته حکم بازیکن به خودش ابلاغ می‌شود و سه روز او مهلت دارد تا درخواست استیناف دهد، در پایان سه روز اگر او این امر را انجام نداد تکلیف داریم تا نام او را با مشخصاتش اعلام کنیم، اگر او حکم استیناف بدهد 10 روز مهلت رسیدگی وجود دارد و در صورتی که او تبرئه نشود اسم او رسانه‌ای خواهد شد، تنها در صورتی که تبرئه شود نامی از او برده نمی‌شود مگر اینکه خودش راضی باشد.

هاشمیان در مورد اینکه آیا اسامی که مطرح می‌شود، را تکذیب می‌کند، تصویب کرد: جای تاسف دارد که یک سری رسانه‌ها به جای فرهنگ‌سازی به این بی اخلاقی‌ها می‌پردازند. من پیش از صدور حکم نهایی بازیکن نام هیچ بازیکنی را نه تایید و نه تکذیب می‌کنم. اجازه بدهید روند قانونی خود را طی کنند، برخی‌ها با من تماس می‌گیرند و می‌گویند نام استان بازیکن را بگویید، این چه رفتاری است که می‌کنند؟ رسانه‌هایی که با بی‌تعهدی نام بازیکن را مطرح می‌کنند و با اشاره حروف مقطع افکار را به سمت بازیکنی سوق می‌دهند، عین بی اخلاقی است و افراد می‌توانند از آنها شکایت کنند تا بلکه چوب قانون آنها را سر راه بیاورد، چرا برخی با بی‌تعهدی خود می‌خواهند آبروی اکثر رسانه‌ها که متعهد هستند را ببرند، از مقامات قضایی تقاضا دارم که جلوی این رفتارها را بگیرند و به جد با آنها برخورد کنند.

طنز/ آتیلا پسیانی در دادگاه: گیر عجب اسب خری افتادیم!‬


کار تازه آتیلا پسیانی در تئاتر شهر، به خاطر استفاده از یک حیوان نابازیگر که گویا زیاد هم نجیب نبوده، حاشیه دار شده و دارد بیخ پیدا می‌کند!

چند روزی است که «آتیلا پسیانی» نمایش «عرق خورشید، اشک ماه» را در تئاترشهر به روی صحنه برده است. در این نمایش «رضا کیانیان» و «علیرضا خمسه» به ایفای نقش پرداخته‌اند. اما مشکلی که برای «اسب» این نمایش پیش آمده ممکن است نه‌تنها باعث توقف اجرای نمایش، بلکه پلمب تئاترشهر شود! رئیس بیمارستان دامپزشکی تهران گفته: «اسب جزو بازیگران نمایش است و از آقای پسیانی بعید بود که اجازه دهند این اسب در میان زباله‌های کنار تئاترشهر نگهداری شود. ضمن آنکه تغذیه این حیوان اصلا مناسب نیست. همه حیوانات تک‌سم باید هر شش ماه یک بار تست «مالایین» بدهند و گواهی بهداشت و سلامت برایشان صادر شود اما اسب این نمایش این گواهی را ندارد. برای انجام تست مالایین محل نگهداری اسب و خود آن باید به مدت 72 ساعت قرنطینه شوند و اگر جواب آزمایش مثبت باشد،‌ تئاترشهر شش ماه پلمب خواهد شد. در آن‌صورت،‌ این اسب ناقل بیماری «مشمشه» خواهد بود که برای انسان بسیار خطرناک و همان بیماری‌ای است که قبلا هم باعث شد باغ وحش تهران شش ماه پلمب شود. پارک دانشجو هم باید پلمب شود چرا که این اسب در آن منطقه هم چرخیده است. چون این عمل یک قانون‌شکنی آشکار است، مدیریت تئاترشهر و همه عوامل دخیل در این نمایش نیز دادگاهی خواهند شد.»


از آنجا که این اتفاق کل یوم(!) طنز است و تنها در کشور ما رخ می‌دهد، چیز خاصی برای نوشتن باقی نمی‌ماند جز ...

 

دیالوگ:
دختر و پسری در پارک دانشجو:
دختر: شما به تئاتر هم علاقه دارین؟
پسر: من عاشق تئاترم. همین دیروز کار جدید آتیلا پسیانی رو دیدم.
دختر: همون که یه اسب توش بازی کرده.
پسر: بله. واای یعنی شما هم اهل تئاتر هستین و این کارو دیدین؟
دختر: گمشو از جلو چشام دور شو! پسره مشمشه دار عفونی ایکبیری واگیردار روشنفکر!
*
دیالوگ دو:
دختر: دیگه مزاحم من نشو! میخوام ادامه تحصیل بدم.
پسر: چی شده مگه؟
دختر: هفته پیش رفته بودی تئاتر؟ همین تئاتر اسبیه. نه؟
پسر: آره. ولی...
دختر: ولی بی ولی. برو راحتم بذار. بذار به درد خودم بسوزم و بسازم و ادامه تحصیل بدم.
پسر: اشتباه می‌کنی. ما از اوناش نیستیم. اینم کارت سلامت که دیروز گرفتم. من پاک پاکم.
دختر: وااای چقدر دوستت دارم. بریم کافی شاپ؟
پسر: مگه امروز کلاس نداری؟
دختر: نه! اصلا دیگه نمی‌خوام درس بخونم. دوست دارم زودتر بریم زیر یه سقف...
*
واکنش
انجمن حمایت از حیوانات با صدور بیانیه‌ای از همه اسب‌های کشور به خاطر نانجیب بازی این اسب عذرخواهی و خاطر نشان کرد: برای ما اسب همچنان حیوان نجیبی است و پیگیری‌های ما برای کشف علل انحراف این اسب ادامه دارد.

*
شیوه جمع آوری و قرنطینه تماشاگران این تئاتر:

مجری تلویزیونی در اطراف پارک دانشجو: آقا شما اهل تئاتر هستین؟

جوان: بله!

- این تئاتر جدید آقای پسیانی رو هم دیدین؟

- بله. من به همراه نامزدم...

- بگیرینشون.

(تعدادی مامور او را سرو ته سوار آمبولانس می‌کنند)

*

سوال: به نظر شما هدف اسب مذکور از این نابسامانی چیست؟
الف) او عنصر معلوم الحال استکبار است که پول گرفته تئاتر کشور را تخریب نماید و فضای هنر روشنفکری را مشمشه‌انگیز نماید.
ب) کار، کار انگلیس است.
ج) دشمنان قسم خورده آتیلا پسیانی چشم دیدن تئاتر جدید او را ندیدند و با نفوذ در بدنه تئاتر او، کار را زمین زدند.
د) این یک حرکت حساب شده از سوی تماشاخانه ایرانشهر، سنگلج و مولوی است برای تخته کردن در تئاتر شهر.
ه) عناصر خودسر، این بار به جای درج بیلبورد و پوستر، با جوششی عملی، خطر تئاتر را گوشزد کرده اند.
و) تئاتر بهانه ای است برای تعطیلی پارک دانشجو. چه معنی دارد در فصل درس و بحث، دانشجو جماعت به پارک برود.

*

تیتر داغ مجلات زرد و نارنجی

- علیرضا خمسه به پایتخت سه نمی‌رسد/ نقی! مشمشه گرفتـــــم!

- آه مجری «سفر بخیر» کیانیان را گرفت/ مجری: خدا جای حق نشسته!

- آتیلا پسیانی در دادگاه: گیر عجب اسب خری افتادیم!

*
بیست و سی

یک فرورند اسب تربیت شده توسط سرویس‌های جاسوسی که قصد ضربه زدن به فضای هنری کشور را داشت، شناسایی شد. این اسب از نژاد ام آی سیکس بود که...

هر آنچه در برنامه دیشب 90 گذشت +عکس


حصارنا: برنامه نود این هفته از ساعت 22:35 دوشنبه شب از شبکه سوم بر روی آنتن رفت.

سئوال مسابقه پیامکی این هفته به قهرمان نیم فصل لیگ برتر سیزدهم اختصاص یافته بود.




محمد فنایی کارشناس داوری این هفته برنامه نود بود.


علی دوستی مهر سرمربی تیم ملی نوجوانان روی خط تلفنی برنامه نود آمد و در مورد تیم ملی نوجوانان گفت: تیم ملی وضعیت خوبی دارد و تنها مشکل ما نداشتن اعتماد به نفس کامل است و بازیکنان ما در دیدارهای گذشته عملکرد خوبی داشتند و ما می توانستیم آرژانتین را به راحتی ببریم اما اعتماد به نفس بچه ها زیاد بالا نیست و این امر مانع از پیروزیمان در این بازی شد.

وی افزود: فرا باید مقابل نیجریه به میدان برویم تیمی که بسیار قدرتمند است ولی ما با آمادگی کامل به مصاف این تیم می رویم تا بهترین نتیجه را بگیریم . از دقیقه یک بازی برای پیروزی به میدان می رویم.

وی در مورد تیم نیجریه گفت: این تیم از بازیکنانی بهره می برد که نه تنها زیر 20 سال نیستند بلکه بیشتر از 20 سال دارند و ما بدون توجه به این مسائل به مصاف این تیم می رویم.


وی در مورد حضور مهدوی کیا در امارات خاطرنشان کرد: حضور مهدوی کیا در امارات تاثیر زیادی بر روی روحیه بازیکنان دارد و باید از حضور این افراد استفاده شود.

گزارشی از دیدار دو تیم پرسپولیس و پدیده مشهد در جام حذفی و حواشی این دیدار پخش شد و داوری این دیدار مورد بررسی قرار گرفت.






پس از این بخش، گزارش نود درجه پخش شد که به مسائل مختلف فوتبال طی هفته اخیر پرداخته بود.

سپس تصاویری از دیدار تیم های سپاهان و ملوان بندر انزلی پخش شد و فنایی در مورد مسائل داوری این دیدار نکته هایی را یادآور شد.







گزارشی از دیدار تیم های صبا و مس کرمان و سپس استقلال تهران و فولاد خوزستان پخش شد.










پس از گذشت 50 دقیقه از آغاز برنامه اغلب مردم پرسپولیس را به عنوان قهرمان نیم فصل انتخاب کردند.


پس از این بخش گزارش ایران 90 پخش شد که به استان کردستان اختصاص یافته بود.


در این گزارش، گزارشگر برنامه نود به استان کردستان و شهرستان های مختلف از جمله قربه سفر کرده بودند که مسئولان فوتبال این شهرستانها همگی از نداشتن حامی مالی صحبت می کردند.





بازیکنان این شهرستان از لباس های چند منظوره خود سخن گفتند، لباسهایی که برای سه رده سنی و تمرین و مسابقه و ... مورد استفاده قرار می گرفت.


میهمان برنامه: علیرضا نظیف کار متولد 1363 از تیم داماش گیلان


فوتبال را از رشت آغاز کرد و سپس به تهران آمد و در تیم استقلال شمال تهران بازی کرد و بازی خود را در تیم های مختلف ادامه داد.


وی در مورد تیم داماش گیلان گفت: عابدینی برای تیم ما خیلی زحمت کشید و سه سال بود که کسی سراغ تیم ما را نمی گرفت. امسال حدود نیمی از طلب خود را دریافت کرده ایم.



وی در مورد تیم امید گفت: در اردویی که وینگو بگوویچ سرمربی تیم بود از لیگ یک به تیم ملی امید دعوت شدم و خدا را شکر توانستم زحمات بگوویچ را پاسخگو باشم.

نطیف کار نیز پرسپولیس را قهرمان نیم فصل لیگ سیزدهم دانست.


نظیف کار در مورد حساسیت دیدار بین تیم های داماش و ملوان گفت: ما با هم مشکلی نداریم ولی روز بازی با توجه به اینکه بازی برای هواداران دو تیم اهمیت بالایی دارد دیدار حساسی را مشاهده می کنیم.

وی در مورد عابدینی گفت: عابدینی علاوه بر مدیر عامل تیم، مدیر فنی تیم نیز است و همیشه نظرات خود را در مورد تیم بیان می کند.

وی در مورد شادی پس از گل خود و بوسه زدنش بر روی بازوی راست خود گفت: من نام پسرم " سامیار" را روی بازوی راستم نوشته ام و پس از گل روی نام پسرم بوسه می زنم.

گزارشی از دیدار تیم های ذوب آهن و داماش گیلان و حاشیه های این دیدار پخش شد.



سپس گزارش از بازی دو تیم راه آهن و پرسپولیس و حاشیه های این دیدار پخش شد.




میرشاد ماجدی سرپرست تیم استقلال روی خط تلفنی برنامه آمد و  در مورد داوری در دیدار تیمش با انتقاد به فنایی گفت: یکبار هم که داور بازی قضاوت درستی دارد شما قضاوت وی را زیر سئوال می برید.


فنایی عنوان کرد: من اگر صدبار دیگر این صحنه را ببینم می گویم این صحنه خطا نیست، اگر شما از من در بخش داوری حرفه ای تر است نظر شما محترم است ولی فاصله من و شما خداقل 40 سال است و به نظر من بهتر است هر فردی در زمینه تخصص خود صحبت کند و به هم احترام بگذاریم.


در این بین ماجدی و فنایی برای دقایقی با هم بگو مگو کردند و فنایی خطاب به ماجدی گفت: خیلی ممنون که شما به من داوری یاد می دهید و نسبت به رفتار ماجدی معترض شد.

میرشاد ماجدی در مورد رفتن برهانی به دوبی گفت: آرش از قبل قرار بود سفری داشته باشد و با توجه به اینکه نمی دانستیم زمان بازی های معوقه چه موقع است وی به مسافرت رفت.


وی در مورد خداحافظی مجیدی نیز گفت: این یک موضوع شخصی است و باید خود مجیدی در این باره صحبت کند و قراری در این رابطه با باشگاه نداشته است.

گزارش نود تا نود این هفته به مسائل و اتفاقات فوتبال در هفته جاری اختصاص یافته بود که استعفای عابدینی و رویانیان مدیرعاملان داماش و پرسپولیس و همچنین لرزیدن بازیکنان و توپ جمع کنان فوتبال در سرمای پاییز از جمله این موارد بودند.

پس از گذشت 122 دقیقه از آغاز برنامه آمار سئوال پیامکی برنامه بدین صورت بود:


گزارش آماری از بازی های لیگ برتر:












علی کفاشیان رییس فدراسیون فوتبال بر روی خط تلفنی برنامه نود آمد و در ابتدای صحبت خود بر قانونی بودن مجمع فدراسیون فوتبال تاکید کرد و گفت از 74 نفر اعضای مجمع 68 نفر حضور داشتند و با این تعداد مجمع کاملا قانونی است.


سپس گزارشی مفصل از مجمع روز گذشته فدراسیون فوتبال پخش شد که طی آن صحنه های جالبی از قبیل ترک جلسه از سوی رویانیان، عصبانیت آقای رییس!، گزارش مالی فدراسیون، نحوه رای گیری نایب رییس دوم، صحبت های اعضای حاضر در مجمع، غیبت نماینده وزارت ورزش و  ... پخش شد.




کفاشیان پس از پخش این گزارش در ادامه صحبت های خود گفت: من در مجمع روز گذشته کم آوردم و اعضای مجمع اجازه نمی دادند صحبت ها تمام شود و من نیز در پاره ای اوقات عصبانی شدم که از این بابت عذرخواهی می کنم و نباید عصبانی می شدم.

وی در مورد استعفایش گفت: من گفته بودم در مجمع آینده استعفا می دهم اما نگفتم در کدام مجمع بعدی! هنوز مجمع مد نظر من نرسیده است.


وی در مورد رای گیری در مجمع و نحوه آن گفت: اعضای مجمع خواستند که رای گیری بصورت شفاهی باشد و ما نیز مخالفتی نکردیم ولی به شخصه معتقدم باید رای گیری بصورت کتبی انجام می شد.

اقبال گزینی کارشناس مالی و اقتصادی ورزش روی خط تلفنی برنامه آمد و گفت: جایی که اساسنامه پیش بینی نشده و رییس فدراسیون در مجمع می تواند اساسنامه را تغییر دهد هیچیک از خروجی های جلسه قانونی نیست.

در این مجمع صورت های مالی ارائه شد که به هیچ عنوان ارزش قانونی نداشت و خلاف قانون بود، این گزارش امضای اعضای هیئت رییسه را نداشت، وقتی اعضای مجمع این گزارش مالی را ندیده اند چطور باید آن را تایید کنند؟

وی ادامه داد: باید مجمع بار دیگر برگزار شود و گزارش مالی سال گذشته ارائه شود. در مورد برنامه و بودجه نیز گفت: مسئول تنظیم این فرم ها چه کسی است؟


کفاشیان گفت: چون فرصت کافی نداشتیم نتوانستیم گزارش مالی را در اختیار اعضای مجمع قرار دهیم. ما 26 روز قبل از برگزاری مجمع این گزارس مالی را به اعضای مجمع دادیم و اگر در این باره مشکلی بود آن را به ما اطلاع می دادند.

متاسفانه گزارش عملکردی که از سوی فدراسیون ارائه شده فقط برای رفع تکلیف بوده است و حتی مشخص نیست این اعداد و ارقام به ریال است یا تومان؟!






وی در مورد تهیه برنامه و بودجه و تراز مالی فدراسیون گفت: برای تنظیم بودجه باید فدراسیون هذف مند حرکت کندو سپس تنظیم بودجه کرد.

مواردی در این ارتباط تلفنی مطرح شد و کفاشیان در پایان این گفتگو عنوان کرد باید با دقت مسائل مالی فدراسیون بررسی شود، همچنین باید برای تنظیم بودجه بیشتر بررسی کنیم.

این بحث نیمه تمام ماند و قرار شد در برنامه های بعدی نود مورد برزسی قرار گیرد.

پس از این مکالمه تلفنی گزارشی از مجمع هیئت فوتبال بوشهر پخش شد و مسئولان هیئت و شهرستان ها از غیرقانونی بودن مجمع سخن می گفتند.

کفاشیان در مورد مجمع هیئت فوتبال بوشهر گفت: این مجمع قانونی بوده و ما تمام اعضا را شناسایی کرده و مدیر کل افراد را شناسایی کرده است و بررسی مجدد شده است و اعضا همان اعضایی بودند که باید حضور پیدا می کردند.

وی در مورد اینکه از دوانی رییس سابق هیئت فوتبال بوشهر حمایت نشده است عنوان کرد: من از وی حمایت کردم ولی حراست گفت که وی صلاحیت شرکت در انتخابات را ندارد.

محمد دوانی در این لحظه روی خط تلفنی آمد و گفت : تمام افرادی که در مجمع هیئت بوشهر بودند می دانند که مجمع قانونی نبوده است . افراد دیگری در مجمع حضور یافته بودند.


دوانی در مورد رد صلاحیت خود گفت: من رد صلاحیت نشدم و نامه ای به دست من نرسیده است و اگر چنین نامه ای وجود دارد باید به من ارائه شود که کفاشیان عنوان کرد نامه را فردا به آقای دوانی و برنامه نود ارسال می کنم تا شک و شبهه ای باقی نماند.

پس از این بخش گزارشی از هیئت فوتبال اصفهان و وضعیت این هیئت پخش شد که بدلیل پلمپ شدن هیئت، کارهای مربوط به آن در یک مغازه انجام می شد.












رییسی کیا مدیرعامل باشگاه راه آهن روی خط تلفنی آمد و با انتقاد به داوری در مسابقات لیگ برتر گفت: حداقل در 20 درصد از بازیها اشتباهات داوری به ما ضربه زده است و از مسئولان می خواهم به این مسائل بیشتر رسیدگی کنند.


برنامه هفته پانزدهم لیگ برتر:


سپس گزارشی از لیگ دسته اول و حاشیه های این لیگ پخش شد.


آیتم کوتاهی در مورد وضعیت زندگی خانواده مرحوم مجید سبزی بازیکن اسبق پرسپولیس پخش شد.


آمار سئوال پیامکی برنامه پس از گذشت سه ساعت و 50 دقیقه بدین صورت بود:


برنامه نود این هفته ساعت 2:21 بامداد سه شنبه به پایان رسید.

ستاره جوان سینمای ایران در گذشت+ تصاویر



بازیگر نقش کامران در نفس عمیق، سعید امینی از میان ما رفت.

به گزارش گروه وبگردی حصارنا،به نقل از کافه سینما، دلیل مرگ او گاز گرفتگی عنوان شده است. او با بازی در نفس عمیق، فیلم ماندنی پرویز شهبازی، در تاریخ سینمای ایران و ذهن علاقه مندان اغلب جوان این فیلم، ماندگار شد. و دیگر علاقه ای به ادامه بازیگری نداشت. و در زندگی واقعی، سرانجامی همچون سرانجام نقش اش در فیلم یافت.



منصور شهبازی، همبازی او در فیلم چندی پیش در گفتگویی با هفت صبح، از خاطرات اش از این بازیگر گفت: «سعید امینی (نفس عمیق) از دوستان من بود. در واقع بچه محل بودیم، یادم هست عمویم وقت زیادی برای پیدا کردن بازیگر برای نقش کامران گذاشت ولی بی‌نتیجه ماند. یک روز رفتم دفتر و او را خیلی خسته دیدم، از او درباره فیزیک بازیگری که دنبالش می‌گردد پرسیدم، یاد سعید افتادم و گفتم یکی از دوست‌های من هست که ظاهرش شبیه کسی هست که می‌خواهی...

روزی که رفتم دنبال سعید جلوی در آرایشگاه به او رسیدم یعنی اگر پنج دقیقه دیرتر می‌رسیدم دیگر به درد نقش کامران نمی‌خورد، می‌خواست موهایش را کوتاه کند. او را بردم دفتر، تا در را باز کردم، قبل از این‌که سعید بگوید سلام، آقای شهبازی گفت خودش است. از او پرسید به بازیگری علاقه داری، سعید گفت نه، او هم گفت چه بهتر!




بعد از «نفس عمیق» یک روز با سعید بودم که از دفتر مسعود کیمیایی با او تماس گرفتند و دعوت کردند در «سربازان جمعه» بازی کند، سعید گفت من فردا کار مهمی دارم و نمی‌توانم بیایم. گفتم چرا قرار به این مهمی را کنسل کردی، گفت فردا باید بروم اسکی! سعید اصلا به سینما علاقه نداشت. چهار سال است از او بی‌خبرم. آخرین بار هم محرم سه سال پیش بود که همدیگر را از دور در خیابان دیدیم و برای هم دست تکان دادیم.»


نخستین پمپ بنزین‌های ایران/تصاویر


حصارنا: قدس آنلاین نوشت: با مراجعه به متون و اسناد تاریخ معاصر در باب نخستین جایگاه پمپ بنزین در ایران، شاهد اختلاف نظرهای فراوانی می باشیم؛ چرا که عده ای آن را در آبادان و مسجد سلیمان، گروهی در بین راه شیراز_آبادان و گروهی نیز در ری می دانند، اما جالب تر از آن مکان های نخستین پمپ های بنزین بوده است، به نحوی که اندک تصاویر باقی مانده از آن ها خود گواه این امر می باشد!

 
قدیمی ترین تصویر از تنها پمپ بنزین ثبت شده در فهرست آثار ملی (پمپ بنزین ری)

 

پمپ بنزینی بین راهی

 
قدیمی ترین پمپ بنزین ایران 1306  خورشیدی

هک فیس بوک اوباما توسط سوری ها

هر آنچه در "90" گذشت

هر آنچه در -->

برنامه اين هفته "90" در کنار موضوعات هميشگي، به بررسي مسائل مربوط به مجمع فدراسيون فوتبال پرداخت و موارد مطرح شده در اين مجمع را مورد کنکاش قرار داد. اين برنامه همچنين با علي کفاشيان درباره مجمع فدراسيون گفت‌وگو کرد.


برنامه "90" اين هفته مانند هميشه با پخش گزارشي از اتفاقات روي داده در فوتبال ايران در هفته اخير آغاز شد. مهمترين رويداد اين هفته مجمع فدراسيون فوتبال بود که صبح دوشنبه برگزار شد. در بخشي از جلسه، علي کفاشيان در اعتراض به صادق درودگر بر سرش فرياد کشيد که عصبانيت او شگفتي همگان را به همراه داشت. همين اتفاق دستمايه شوخي مجري برنامه "90" شد تا بگويد: "عصبانيت آقاي کفاشيان چقدر عجيب بود. او را تا به حال اينطور نديده بوديم!"

با اين گزارش و پخش گزيده سه بازي هفته چهاردهم ليگ برتر، برنامه شروع شد و کم کم روند عادي خود را پي گرفت.

به گزارش ايسنا ، برنامه "90" چند هفته اي است که بخشي جديد با نام "ايران 90" را به ساير بخش‌ها اضافه کرده است. در اين بخش، از امکانات فوتبالي استان‌هاي محروم کشور گزارش‌هايي تهيه مي‌شود. در بخش "ايران 90" اين هفته بخشي از گزارش دو هفته قبل را که درباره استان سيستان و بلوچستان بود، پخش شد. در اين بخش از گزارش، مکاني را نشان مي‌داد که چند روز قبل در آنجا بين مرزبانان کشور و يک گروه تروريستي درگيري شديدي رخ داده بود و باعث شهادت 14 تن از مرزبانان شده بود.

"ايران 90" اين هفته به استان کردستان اختصاص داشت.

در ادامه زماني که بحث داوري ديدار استقلال و فولاد پخش مي شد، محمد فنايي، کارشناس داوري برنامه پنالتي اعلام شده از سوي داور به سود استقلال را اشتباه دانست. به همين دليل، ميرشاد ماجدي روي خط تلفني برنامه آمد و گفت: "يک بار هم که داور کار درست را انجام داده است، کارشناس برنامه 90 مي گويد اشتباه شده است!"

فنايي هم با تاکيد بر اين که تصميم داور اشتباه بوده پيشنهاد کرد که باشگاه استقلال از يک مشاور داوري بهره بگيرد. در داوري فاصله من با شما حداقل 40 سال است پس بهتر است که به نظر من احترام بگذاريد. مربي، سرپرست و کارشناس داوري وظيفه خودشان را دارند.

ماجدي درباره احتمال خداحافظي فرهاد مجيدي هم گفت: "با ما در اين باره حرفي زده نشده و اگر کاري صورت بگيرد، بر مبناي تشخيص فردي است."

مهمان ويژه : بازيکني با دست منشوري!

عليرضا نظيف کار، مدافع تيم فوتبال داماش و ملي پوش اميد، مهمان ويژه برنامه "90" اين هفته بود. اين بازيکن در دقايقي که در استوديوي برنامه حضور داشت درباره نحوه شروع فوتبالش، تيم‌هايي که در آنها توپ زده بود، مديريت باشگاه و مسائلي از اين دست صحبت کرد.

در بخشي از گفت‌وگوي فردوسي پور با نظيف کار، از عملکرد امير عابديني به عنوان مديرعامل باشگاه داماش صحبت به ميان آمد. فردوسي پور در اين لحظه گفت:"حيف است که عابديني در داماش نباشد. او کلا نقش زيادي در اين باشگاه و فوتبال دارد. نقش موثر او در مجمع اخير فدراسيون فوتبال هم کاملا پررنگ بود. او اصلا استاد "درآوردن" بحث در جلسات است!"

نظيف کار در توضيح نحوه شادي‌هاي پس از گلش – بوسيدن بازوي دست راست – گفت که روي دستش نام پسرش را خالکوبي کرده و دوست دارد که همه گلهايش را به او تقديم کند. فردوسي‌پور بلافاصله گفت "پس دستت منشوري است!" نظيف کار هم با خنده پاسخ داد: "لباس آستين بلند مي پوشم که ديده نشود!"

موضوع اصلي: مجمع فدراسيون فوتبال و حاشيه هاي بي شمارش

پس از گذشت بيش از دو ساعت و نيم از آغاز برنامه، بالاخره فيلم مجمع فدراسيون فوتبال براي پخش آماده شد و به اين ترتيب بررسي موضوع اصلي برنامه اين هفته شروع شد.

پيش از پخش گزارش مجمع اما علي کفاشيان روي خط برنامه آمد و گفت که برگزاري مجمع هيچ مشکلي نداشته است. رئيس مجمع فدراسيون فوتبال، رئيس فدراسيون است و حق راي هم ندارد. وزير ورزش و جوانان و معاون تربيت بدني او اعضاي مجمع هستند و نبودنشان مشکلي براي برگزاري مجمع ايجاد نمي کند.

سپس گزارش مجمع پخش شد. زمان اين گزارش حدود شش دقيقه بود.

کفاشيان در ادامه گفت:"هنگام قرائت گزارش مالي کسي گوش نمي کرد و مدام وسط حرف بازرس ايراد مي‌گرفتند. البته من بايد از اعضاي مجمع و اصحاب رسانه عذرخواهي کنم که عصباني شدم چون در آن لحظه احساس کردم که کنترل مجمع از دستم خارج شده است."

در ادامه فردوسي‌پور از کفاشيان پرسيد که چرا بر خلاف آنچه قبلا گفته بود در اين مجمع استعفا نداد؟ رئيس فدراسيون فوتبال پاسخ داد: "گفتم استعفا مي دهم اما زمانش را معلوم نکردم. (با خنده) در واقع گفته بودم که اگر مجمع بخواهد تغييري در راس فدراسيون بدهد، آماده ام که با کنار رفتنم دست مجمع را باز بگذارم."

مجري برنامه در ادامه به کفاشيان گفت که او به خوبي و با هوشياري مجمع فدراسيون را به زماني موکول کرد که تيم ملي به جام جهاني رفته و بحث برکناري رئيس فدراسيون از دستور کار خارج شد.

فردوسي‌پور همچنين از شيوه انتخاب مهدي تاج به عنوان نايب رئيس دوم فدراسيون که به صورت شفاهي انجام شد انتقاد کرد و گفت شايد به اين ترتيب افراد نتوانند برابر تاج راي خود را اعلام کنند.

کفاشيان هم گفت:"حرف شما را قبول دارم اما خواسته اعضاي مجمع بود که به دليل کمبود وقت راي را شفاهي بگيريم."

فردوسي پور در ادامه درباره ممانعت از حضور خبرنگاران در ابتداي جلسه مجمع گفت:"فکر مي کنم دليلش اين بوده که گزارش مالي و برنامه بودجه سال آينده داراي نواقصي بوده است."

رئيس فدراسيون فوتبال پاسخ داد:"هنوز منابع تامين بودجه ما کاملا مشخص نيست و به همين دليل سه برنامه عملي مختلف تدوين کرديم که با هر ميزان تامين بودجه بتوانيم يکي از آنها را اجرا کنيم."

در ادامه، اقبال گزيني، کارشناس مالي و اقتصادي ورزش مهمان تلفني برنامه شد و گفت:"دو بحث وجود دارد؛ يکي عملکرد سال گذشته و ديگري بودجه سال بعد. استانداردهايي وجود دارد، که در کل دنيا معني دارد. صورت‌هاي مالي داراي شاخص‌هاي سه گانه اي هستند که اين جا وجود نداشت. اگر صورت‌هاي کاري به صورت استاندارد تدوين مي شد هم باز بايد ابتدا به اعضاي مجمع داده مي شد."

وي ادامه داد: "گزارشي که حسابرس مجمع به اعضا ارائه کرد غيرقانوني بود چون امضاي هيات رئيسه فدراسيون فوتبال پاي آن نبود. اين جزو استانداردهاي حسابداري است."

کفاشيان ولي معتقد بود که امضاي هيات رئيسه فدراسيون فوتبال، الزاما نبايد پاي صورت مالي فدراسيون وجود مي داشت.

گزيني افزود: "مجمع بايد برنامه و بودجه سال آينده فدراسيون را تصويب مي کرد در حالي که در مجمع چيزي به نام برنامه ارائه نشد و فقط يکسري اعداد و ارقام براي تاييد ارائه شد. هيات رئيسه مسئول فدراسيون است و بايد درآمد کسب کند و برنامه خرج ها را هم تدوين کند."

اين کارشناس اقتصادي ادامه داد:"اسامي تمام کساني که بودجه را تدوين کرده اند بايد در گزارش مي‌آمد ولي اين گونه نبود. تمام صفحاتش هم بايد به امضاي هيات رئيسه مي سيد."

کفاشيان هم در پاسخ به ايرادات گزيني گفت:"26 روز پيش تمام مسائل منهاي صورت حساب‌ها را براي اعضاي مجمع فرستاديم و آنها اگر ايرادي داشتند بايد پيش از مجمع به اطلاع ما مي رساندند نه اين که در روز مجمع اين مسائل را بيان کنند."

گزيني در ادامه گفت: "چون مرجع قانوني بودجه را تاييد نکرده است اگر مصوب مجمع مي شد هم قابليت اجرايي نداشت."

وي افزود:"بودجه به صورت رفع تکليفي تدوين شده چون ارقامي که در آن آمده پسوند مشخصي ندارند و جايي با ريال، جايي با تومان و جايي بدون پسوند آمده اند."

کفاشيان در ادامه خطاب به فردوسي پور گفت: "شما کسي را آورده‌ايد به برنامه و از او مي خواهيد درباره مساله اي صحبت کند در حالي که اطلاعي از آن ندارد!"

فردوسي پور در ادامه گفت:"بر اساس برنامه‌اي که تدوين کرده‌ايد، بين جمع بودجه فدراسيون و برآورد هزينه‌ها بيش از 700 ميليون تومان اختلاف هست."

کفاشيان در جواب گفت:"حالا اين مساله را شما به ما ببخشيد!"

فردوسي پور هم گفت:"مطمئنم دوستان شما کنار هم نشسته‌اند و بودجه را بدون توجه تدوين کرده‌اند."

گزيني در ادامه گفت: "درست اين است که درآمدها کمتر از آنچه انتظار مي‌رود در نظر گرفته شود و هزينه‌ها بيشتر از آنچه پيش بيني مي شود. تدوين اشتباه بودجه باعث شده که فدراسيون با کسري بودجه مواجه شود."

تداوم جنجال در انتخابات يک هيات فوتبال؛ اين بار "بوشهر"

کفاشيان درباره جنجال‌هاي پيش آمده در انتخابات هيات فوتبال استان بوشهر گفت: "نماينده وزارت ورزش در جلسه بود. من اعضاي مجمع استان بوشهر را نمي‌شناسم اما مسئولان اجرايي آن استان مي‌شناسند. ما مسائل را بررسي کرديم و متوجه شديم که هيچ مشکلي براي انتخابات وجود نداشته است."

در ادامه محمد دواني، رئيس سابق هيات فوتبال استان بوشهر گفت:"19 نفر از کساني که راي دادند قانوني بودند در حالي که طبق قانون حداقل بايد 22 نفر از اعضا در انتخابات حضور مي داشتند."

در ادامه برنامه هم گزارشي از وضعيت تاسف بار هيات فوتبال استان اصفهان پخش شد. مسئولان هيات فوتبال اصفهان براي قرعه کشي مسابقات ليگ استاني از يک مغازه شش متري در مرکز شهر و کنار يک سبزي فروشي استفاده مي کنند! چندي است که مدير کل ورزش و جوانان استان اصفهان به دليل اختلاف با رئيس هيات فوتبال اين استان، درب هيات فوتبال را پلمب کرده است!

در ادامه، صادق رئيسي کيا روي خط تلفني برنامه آمد و گفت: "صحنه پنالتي بازي ما و پرسپوليس را نشان داديد. ما اين فصل در سه بازي از ناحيه داوري لطمه خورديم. استدعا دارم که دقت بيشتري شود تا اين اتفاقات نيفتد."

در پايان برنامه، حاشيه هاي ليگ دسته يک و مسابقات جام حذفي پخش شد.

سوال مسابقه پيامکي

قهرمان نيم فصل ليگ برتر کدام تيم است؟

1 – پرسپوليس - 64 درصد

2 – تراکتورسازي - 7 درصد

3 – فولاد - 3 درصد

4 - نفت تهران - کمتر از نيم درصد

5 – استقلال - 26 درصد

تعداد شرکت کننده: بيش از 2 ميليون نفر

ارتش الکترونیک سوریه به عنوان یک گروه هکر موافق رئیس جمهور سوریه بشار اسد دیروز دوشنبه 6 آبان ماه کنترل ابزار آنلاینی را که مسئول حفظ حضور آنلاین رئیس جمهور آمریکا در شبکه های اجتماعی بود برای مدتی در دست گرفت.
مهر: یک مقام رسمی از سازمانی برای اقدام (Organizing for Action) تصدیق کرد که هکرها برای مدت کوتاهی کنترل اکانت تویتر و فیس بوک اوباما را که با مدیریت این سازمان کار می کند در دست گرفته اند.

صفحات فیس بوک و تویتر اوباما حاوی لینکهایی بودند که مخاطب را به یک مقاله از سایت واشنگتن پست درباره مهاجرت منتقل می کرد اما پس از این حمله این لینکها خواننده را به یک ویدئو درباره جنگ سوریه منتقل می کرد.

جیم پروسر سخنگوی تویتر گفت: این درحالی است که اکانت تویتر اوباما هک نشده است، اوباما به ندرت از اکانت خود که توسط اعضای سازمانی برای اقدام اداره می شود، تویت ارسال می کند.

ارتش الکترونیک سوریه چندین اقدام برای هک کردن سایتهای مهم در آمریکا انجام داده است. در ماه سپتامبر این گروه سایت سرباز گیری نيروى تفنگداران دريايى آمریکا را هک کرد و اف بی آی هشدار داد که این گروه در واکنش به طرح آمریکا برای حمله به سوریه، حملات سایبری خود را تشدید کرده اند.

این گروه پیش از این وب سایت نیویورک تایمز و تویتر آن را نیز هدف حملات خود گرفته بود.

از پراید تا مازراتی نیکبخت!

گروه وبگردی حصارنا:

فرسنگ ها از تهران دور است و سخت در حال تمرین است که حال ماشینش را می پرسی و پیشنهاد می دهی تا فنی ماشین زیاد نمی داند و بیشتر رخ و قیافه ماشین دلش را می برد.علیرضا نیکبخت واحدی یکی از باتجربه ترین بازیکن هایی است که ماشین جزو اصلی زندگی او بود .علیرضا حتی امروز هم که باور کرده است هزینه کردن برای خرید ماشین زیاد سرمایه گذاری خوبی نیست باز ترجیح می دهد بهترین ماشین ها را زیر پایش داشته باشد. انگار زندگی فوتبالیست خوش تیپ ما به ماشین وصله خورده است. به همراه علیرضا چندین ساعت در اتوبان خاطرات ماشین بازی اش ویراژ دادیم.

از پراید تا مازراتی با علیرضا نیکبخت واحدی

اولین پراید من

اولین ماشینم را با اولین قسطم خریدم. آن زمان زیر پای بیشتر جوانان پراید بود. من هم یک پراید هاچ بک مدل 75 خریدم. یشمی رنگ بود. کلی با آن در خیابان ها رانندگی کردم. نمی دانید آن پراید یشمی در همان سال ها چقدر انرژی به من می داد. امروز به جرات می توانم بگویم تکرار آن شادی ها سخت است. گاهی که به عقب بر می گردم می بینم در پشت رول همان پراید لحظه هایی داشتم که امروز از آن دقیقه ها بسیار دورم. یک سال بعد پراید را فروختم و یک دوو سیلو مدل 76 خریدم. شنیده بودم فرمان دوو بسیار نرم است و رانندگی با آن محشر است. با رانندگی پشت این ماشین باور کردم همه شنیده هایم درباره دوو درست بود.از دوو هم راضی بودم .

ب ام و کروک بهترین انتخاب

باور داشتم ب ام و همیشه برنده است. از جمله کمپانی هایی که بسیار طرفدار طراحی هایش بودم کمپانی ب ام و بود. یک روز یک دستگاه ب ام و مدل 335 دیدم که کروک بود .دلم را به آب زدم و گفتم که باید این کروک را داشته باشم. یک هفته بعد ب ام و 335 کروک سفید خریدم. همان طور که فکر می کردم بود. ب ام و بهترین طراحی اتاق را دارد. اتاقش را دوست داشتم و دارم. مدتی هم با این ب ام و رانندگی کردم. امنیت بسیار بالایی داشت. رانندگی با آن بسیار راحت بود. نمی شد از پشت فرمانش نشستن خسته شوم و این در صورتی بود که بارها از زیاد رانندگی کردن خسته می شدم. باز هم تاکید می کنم حتی طراحی صندلی های این ماشین به گونه ای بود که حس خواب را از راننده می گرفت و تو اطمینان می دادی که اگر تصادفی هم صورت بگیرد هیچ آسیبی به سرنشین نخواهد رسید. راحت بگویم این ب ام و کروک سفید جزو بهترین انتخاب هایم بود.

و امروز نیکبخت با CLS

چندی بعد با اینکه ب ام و را خیلی دوست داشتم فروختم و یک دستگاه بنز دیگر خریدم. مدل CLS و تا امروز با همین ماشین به سر تمرینات می روم و سفر می کنم. چه کسی است که از بنز بدش بیاید؟ هر کسی هم این حرف را بزند حتما درباره این کمپانی اطلاعات زیادی ندارد و به خاطر سلیقه و یا عدم آگاهی بنز را تایید نمی کند. چون این کمپانی در همه جای جهان شناخته شده است و بیشتر مردم دنیا به طراحی های فنی این ماشین ذره ای شک ندارند.من هم این CLS ام را دوست دارم و سعی می کنم با او خوش رفتار باشم.

از پراید تا مازراتی با علیرضا نیکبخت واحدی

عشق من مازراتی

درست است که این همه ماشین بازی کردم و امروز به خاطر همین تجربه ام در سوار شدن ماشین های مدل بالا، سوژه تخته گاز شدم اما امروز به این طرز فکر رسیدم که نباید برای ماشین زیاد پول خرج کنم. گاهی با خودم می گویم شاید اگر این همه ماشین باز نبودم ثروت بیشتری داشتم، ولی راستش را بخواهید آدم ماشین باز همیشه عادت ماشین بازی را دارد، حتی اگر دیگر ماشین مدل بالا نخرد همیشه آمار ماشین های خوب به بازار آمده را دارد. خیلی وقت است این بنز را دارم و دوست هم ندارم تعویضش کنم، اما اگر بخواهم ماشین دیگری بخرم مازراتی را انتخاب می کنم. این ماشین خیلی بی رقیب و کم نظیر است.

چرا 206 را فروختم

از آنجا که من عادت داشتم زود ماشینم را عوض کنم، ترجیح دادم ماشین جدیدتری بگیرم. مدلی که تازه وارد بازار شده بود و در پارگینک خانه هر کسی نمی توانستی پیدایش کنی.آن زمان تازه چند ماهی بود که پژو 206 به بازار آمده بود .رفتم به نمایشگاه و یک دستگاه 206 صفر مشکی گرفتم.

رانندگی با 206 هم برایم جذابیت داشت. بیشتر از همه اینکه آن زمان 206 خیلی کم بود و نسبت به سایر ماشین ها اتاق جالب تری داشت که برایم ماشین خاصی شد، اما به صورت این مدل در تهران زیاد شد و در خیابان ها و اتوبان ها تا دلتان بخواهد 206 دیده می شد.گفتم ماشینم را عوض می کنم.

از پراید تا مازراتی با علیرضا نیکبخت واحدی

آئودی تی تی من بی رقیب بود

‏‏آئودی مدل تی تی به بازار آمد. نمی دانید چقدر عاشق این ماشین شدم. تصمیم گرفتم یک دستگاه تی تی بگیرم. هنوز چند روز از تصمیمم نگذشته بود که یک دستگاه تی تی در پارگینگ خانه داشتم.از خودم خوشم می آمد که هر چه می خواستم به دست می آوردم. با آن آئودی بسیار خاطره های شیرینی داشتم. چقدر هوایش را داشتم و سعی می کردم با آن تصادف نکنم و کسی خش روی آن نندازد. برایم ماشین بی رقیبی بود. بعد هم هوای بنز در سرم افتاد و یک 280KLCخریدیم. نقره ای رنگ و کروک. ماشین تکی بود. زیاد در خیابان نمی دیدم کسی سوار این ماشین باشد. بیشتر دوستان و هم باشگاهی هایم عاشقش شده بودند. انقدر تک و بی نظیر بود که سه سال CLK داشتم و با آن در شهر تردد می کردم. حتی ترجیح می دادم با این ماشین به مسافرت بروم. شاید باورتان نشود اما خیلی برایم حس نابی بود که به خاطر رانندگی در جاده با این ماشین برنامه سفر بچینم.

از پراید تا مازراتی با علیرضا نیکبخت واحدی

آقای دزد با بنزم به در و دیوار زد

دزد ها همه جا هستند. حتی اگر نتوانند ماشین را بدزدند وسایل داخل ماشین را به سرقت می برند. درست یک سال پیش سر بی احتیاطی خودم بنزم را دزدیند. 9 خرداد ماه سال قبل ماشین را با سوییچش در خیابان رها کردم که ماشینم را دزدیند. به ماموران اطلاع دادم و اطمینان دادند که زود پیدا می شود. 8 تیر ماشین را در خیابان دیباجی پیدا کردند و تحویلم دادند. زمانی که ماشین را دیدم تا دلتان بخواهد حرص خوردم. آقای دزد گویا رانندگی بلد نبوده و کلی با ماشینم به در و دیوار کوبیده بود.بنز بیچاره پر خش شده بود و چندین جای اتاق هم فرو رفته بود. آن شب از حرص خوابم نمی برد.

تصادف ممنوع

خدا را شکر تا امروز تصادف شدید نکردم. تصادفاتم در حد خوردن به جدول در زمان پارک یا بی احتیاطی در پارک کردن هنگام رفتن به داخل پارگینک بوده است. دوستانم می گویند دست فرمان خوبی دارم اما باور کنید اهل ویراژ دادن نیستم. اصلا دوست هم ندارم با سرعت بالا بین ماشین ها رانندگی کنم. از حق نگذریم شاید چندین بار در اتوبان ها این کار را کردم اما درست زمانی پا روی گاز گذاشتم که اطمینان داشتم از پس جمع کردن ماشین بر می آیم و البته اتوبان و یا خیابان هم خلوت بوده است. در اتوبان شلوغ لای بازی کیف می دهد اما 90 درصد منجر به تصادف شدید می شود. هر کسی در جوانی اش این لایی بازی ها را تجربه کرده است. اگر بگویم نکردم شعار دادم، اما برای زمان نوجوانی بود که تازه گواهینامه گرفته بودم.

از پراید تا مازراتی با علیرضا نیکبخت واحدی

بدترین تصادفی که دیدم

یک شب به همراه دوستانم از فشم به سمت مرکز شهر بر می گشتیم. آن زمان هنوز گارد ریل وسط جاده فشم را نکشیده بودند. ناگهان یک دستگاه پاترول و یک دستگاه دوو را دیدم که با کوه برخورد کرده بودند. آنقدر تصادف شدید و سنگین بود که سرنشین هر دو ماشین در دم فوت کرده بودند. هیچ وقت آن لحظه و تصویر آن ماشین ها که له شده بودند از ذهنم بیرون نمی رود. هر کسی می گوید تصادف یاد این دو ماشین می افتم. آن لحظه که این تصادف را دیدم تا خانه می لرزیدم. فردایش هر چند دقیقه یک بار تصویر آن حادثه مقابل چشمانم می آمد.

قورباغه سبز من

مدتی بعد یعنی سال 82 مزدا 323 وارد بازار شد .من هم 206 را فروختم و یک مزدا 323 مشکی خریدم. تا سال 83 آن مزدا زیر پایم بود و با این ماشین هم راحت بودم. دلیل محکمی برای فروختنش نداشتم ، اما نمی دانم چرا دلم هوای داشتن ماشین دیگری را کرد .انگار عادت کرده بودم و نمی توانستم مدت طولانی یک مدل ماشین را سوار شوم، شاید هم به خاطر موقعیت شغلیم بود که ترجیح می دادم ماشین هایم بی رقیب تر باشند. به هر حال هنوز هم نمی دانم آن روزها چرا این همه ماشین عوض کردم! شاید هم اقتضای سنم بود .بالاخره یک فولکس انتخاب کردم . یک دستگاه فولکس سبز رنگ گذر موقت گرفتم.فولکس را 6 ماه هم نداشتم، هنوز از رانندگی با فولکس سبز رنگم خسته نشده بودم که ماشین دیگری دلم را برد.

این هم عکسی از زن و خاتواده زن یوسف تیموری

عکس جدید و دیدنی از یوسف تیموری بازیگر مشهور سینما و تلویزیون در کنار پدر و مادر زن تایلندی اش و پسر کوچکش که شبیه تایلندی ها می باشد را در ادامه مشاهده کنید….
گروه وبگردی حصارنا:

یوسف تیموری  متولد ششم دی ماه سال ۱۳۵۷ است او در غرب تهران متولد شد. تحصیلات خود را تا مقطع فوق دیپلم و در رشته هنر ادامه داد.

89799 292x300 جدیدترین عکس پدر و مادر زن تایلندی یوسف تیموری! 02525 238x300 جدیدترین عکس پدر و مادر زن تایلندی یوسف تیموری!

رويانيان: مي‌خواستم حرف بزنم به من اجازه ندادند

مجمع عمومی فدراسیون فوتبال راس ساعت 9 باحضور 66 نفر از اعضای مجمع برگزار شد كه در پايان، مهدي تاج به عنوان رئيس سازمان ليگ انتخاب شد.
حصارنا به نقل از باشگاه خبرنگاران:
در ابتدا مهدی محمد نبی-دبیر کل فدراسیون فوتبال ضمن خیر مقدم به حاضرین اعلام کرد که شش ناظر  ششکلانی، غفاری، درودگر، ایرانمنش، احمدی و طاهری از سوی مجمع انتخاب شدند.

گفتنی است پس از قرائت صورتجلسه مجمع کلیپ عملکرد فدراسیون فوتبال به اعضای مجمع نمایش داده شد.

در ادامه جلسه محمدنبی عملکرد فدراسیون را قرائت کرد.
 
رويانيان پس از ترك جلسه مجمع عمومي فدراسيون فوتبال گفت: من قهر نكرده ام چراكه نماينده رسمي پرسپوليس در مجمع آقاي منتقمي بود. احتمالا شايد اين آخرين حضور من در مجمع باشد. دوست داشتم در اين جلسه حرف بزنم اما به بنده اجازه ندادند.
 
**کفاشیان: در فدراسیون کاری بر زمین نمانده است

کفاشیان در ابتدا ضمن خیر مقدم به حاضرین و همچنین روسای جدید هیاتهای فوتبال و مدیران عامل جدید باشگاه ها گفت: سیاست هایی درستی در پیش گرفتیم تا فعالیتهای فدراسیون به صورت مثبت پیش برود. یکی ازمهمترین برنامه هایی که در پیشرو داریم برگزاری کنگره بین المللی علم و فوتبال است که رئیس فیفا به همراه رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا در این کنگره حضور دارد تا بتوانیم گوشه ای از فعالیتهای صورت گرفته در فدراسیون فوتبال را ارائه دهیم.

وی در ادامه گفت: با صبر و تحمل و حمایت شما اعضای مجمع، تیم های ملی در تمامی رده های فوتبال و فوتسال در عرصه های بین المللی عملکرد خوبی داشته و در قسمت بانوان برای اولین بار با حجاب اسلامی در آسیا از گروههای خود صعود کرده ایم. حضور تیم نوجوانان در آسیا و حضورتیم 14 سال و کسب عنوان قهرمانی در مرحله اول توسط تیمهای فوق نشان می دهد که فدراسیون در همه رده ها فعالیت خوبی داشته و هیچ کاری نبوده که انجام نداده باشیم.

کفاشیان در ادامه گفت: میزبانی جام ملتهای آسیا خوشبختانه تا حدودی مورد قبول ای اف سی بوده ضمن اینکه تمامی شرایط را فراهم کردیم تا این میزبانی را اخذ کنیم.

کفاشیان از فعالیت های صورت گرفته در سازمان لیگ تشکر کرد و گفت: در این قسمت فعالیتهای خوبی انجام شده و ما مصمم هستیم که درفصل جدید حق فوتبال را بگیریم و به خانواده فوتبال تزریق کنیم. ایران به عنوان تیم اول افتخارات بزرگی داشته  و اکنون متعقدم موتور فوتبال روشن شده و باید همه کمک کنیم تا این موتور خاموش نشود و روند روبه رشد داشته باشد.

وی در ادامه افزود: در بخش اسپانسر نیز توانستیم فعالیت های خوبی انجام دهیم و اکنون فضا برای ایجاد شرایط خوب برای تیم های ملی فراهم شده است. همه ما باهم هستیم و باید دست به دست هم دهیم تا فوتبال موفق باشد.

کفاشیان در پایان گفت: بودجه ای که قرار است از فیفا گرفته شود به ما کمک می کند تا مستقل تر حرکت کرده و برنامه های خود را اجرایی کنیم و متعقدم هیچ فردی نمی تواند بگوید که کاری در فدراسیون فوتبال زمین مانده و از تمامی همکاران که شبانه روز فعالیت کرده تا فدراسیون فوتبال عملکرد مثبتی داشته باشد تشکر می کنم.
 
**مهدی تاج با اکثریت آرا رئیس سازمان لیگ شد
 
مهدی تاج به عنوان نایب رئیس دوم و رئیس سازمان لیگ با اکثریت آرا انتخاب شد.

گفتنی است پیش از این وی به عنوان سرپرست سازمان لیگ فعالیت می کرد که امروز در مجمع عمومی فدراسیون فوتبال با اکثریت آرا به عنوان رئیس سازمان لیگ انتخاب شد.

زن ایرانی که در آمریکا غوغا کرد!!!

حصارنا:
حتما خودتان میدانید قوانین خاصی در ورزش وزنه برداری حکم فرماست و به همین علت ورزشکاران زن مسلمان و با حجاب اجازه حضور در رقابتهای وزنه برداری را نداشتند . یکی از مهمترین خطاهای اصلی این مسابقات کمک گرفتن از پاهاست و مسئله دیگر بنابر قوانین باید آرنجها و زانوهای وزنه برداران بدون لباس باشد تا داوران بواتتند کمک گرفتن از پاها برای بلند کردن وزنه است را تشخیص دهند.
0.623236001382820321 parsnaz ir1 زن ایرانی که در آمریکا غوغا کرد +عکس
0.697592001382820321 parsnaz ir زن ایرانی که در آمریکا غوغا کرد +عکس

همین علتها باعث شد تا زنان مسلمان در تمام طول تاریخ نمی‌توانستند در رقابتها شرکت کنند. این مسئله ای است که کلثوم بینظیر عبدالله یک تنه با آن مبارزه کرده تا نام خود را به عنوان اولین وزنه بردار زن مسلمانی در کتاب تاریخ این ورزش ثبت کند، وی که توانست سرانجام با حجاب کامل در رقابتهای جهانی شرکت کرد.

نخستین زن وزنه بردار محجبه جهان ، کلثوم عبدالله آمریکایی ۳۵ ساله و مسلمان است ، وی توانست با جلب رضایت فدراسیون جهانی وزنه برداری، با پوشش اسلامی در مسابقات بین المللی انتخابی المپیک ۲۰۱۲ لندن حاضر شود. براساس مقررات بین المللی، زنان در مسابقات وزنه برداری می بایست از تی شرت و شورت یا دوبنده استفاده کنند. وی علاوه بر این توانست در مسابقات ملی آمریکا در رشته وزنه برداری نیز شرکت کند.

برترین مخترع زن جهان یک شیر زن ایرانی !

او کسی نیست جز دکتر زهرا علیزاده ثانی ….

حصارنا:

L1382809748211 برترین مخترع زن جهان یک شیر زن ایرانی !(عکس)

عنوان برترین مخترع زن جهان در جشنواره ژنو را بخود اختصاص داد

پزشک فوق تخصص تصویربرداری قلب و عروق

دانشگاه علوم پزشکی مشهد،

عنوان برترین مخترع زن جهان در جشنواره بین المللی اختراعات ژنو

در سال ۲۰۱۳ را از آن خود کرد.

تصاویر / تشییع پیکر پدر سعید حدادیان


مراسم تشییع پیکر عبدالحمید حدادیان پدر سعید حدادیان مداح اهل بیت صبح امروز برگزار شد.








آيا مي دانيد دولت روحانی 400/000/000/000/000 تومان بدهکار است


با توجه به بدهی 400 هزار میلیارد تومانی دولت، اگر همت کنیم 30 سال می کشد تا بدهی عمرانی ایجاد شده در دوران احمدی نژاد محقق شود. پروژه هایی که بر مبنای احساسات مسئولان دولت دهم آغاز شد و در حال حاضر به دلیل عدم وجود بودجه مناسب برای ادامه پروژه ها، بیکار و نیمه کاره مانده است.
حصارنا به نقل از فردا- مردم منتظر کاهش قیمت خودرو نباشند چراکه وزیر صنعت با قطعیت از عدم کاهش قیمت خودرو، تکلیف قیمت را مشخص کرد و حتی زمزمه افزایش محدود قیمت خودرو در روزهای آتی را نیز به میان آورد. 
 
وزیر صنعت، معدن وتجارت درنخستین جلسه مطبوعاتی خود اعلام کرد: به دلیل اینکه قراراست از این پس خودرو با ارز آزاد محاسبه شود بنابراین ‌تا پایان سال قیمت خودرو کاهش نخواهد یافت اما او از خودروسازان خواسته است که قیمت‌ها را خیلی هم بالا نبرند. به گفته محمدرضا نعمت‌زاده ممکن است مختصر تغییراتی در قیمت برخی خودرو‌ها داشته باشیم.  
 
وزیر صنعت، معدن و تجارت معتقد است، ضرب و تقسیم وزارت صنعت و سازمان حمایت نشان می‌دهد قیمت‌های جاری خودرو کف قیمت‌ است، و کمترین سود برای تولیدکنندگان را دارد. او درخصوص تعیین قیمت‌گذاری خودرو گفت: پیش از این قیمت خودرو بر اساس حاشیه بازار تعیین می‌شد اما با کاهش ۴۴ درصدی تولید خودرو سواری به دلیل تحریم‌ها دیگر قیمت‌گذاری این کالا به وسیله حاشیه بازار می‌سر نبود. در حال حاضر قیمت‌های خودرو‌ها با ارز مبادله‌ای و با رعایت حداقل سود بری تولیدکنندگان تعیین شده است، اما ارز مبادله‌ای از تولید خودرو برداشته شده، بنابراین باید قیمت خودرو با ارز آزاد تعیین شود.
 
این درحالی است که بحث قیمت خودرو از سال گذشته تاکنون معضل اساسی در بازار و رقابت بین شورای رقابت وسازمان حمایت بر سر تعیین قیمت آن مقوله‌ای جنجال برانگیز بود.
 
از همین رو سراغ یکی از اعضای کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی رفتیم تا در خصوص آخرین وضعیت قیمت گذاری خودرو و اظهارات وزیر صنعت با وی گفتگو کنیم. اما در این گفتگو کمال الدین پیر موذن خبری داد که شاید طی روزهای آینده به یکی از موضوعات روز اقتصادی کشور مطرح شود.  
 
این عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس در گفتگو با خبرنگار «فردا» از بدهی 400/000/000/000/000 تومانی دولت در خصوص مسائل عمرانی خبر داد و گفت: سالانه چیزی حدود 15 هزار میلیارد تومان بودجه عمرانی کشور است اما با توجه به بدهی 400 هزار میلیارد تومانی دولت، اگر همت کنیم 30 سال می کشد تا بدهی عمرانی ایجاد شده در دوران احمدی نژاد محقق شود.  
 
کمال الدین پیر موذن از پروژه هایی سخن گفت که بر مبنای احساسات مسئولان دولت دهم آغاز شد و در حال حاضر به دلیل عدم وجود بودجه مناسب برای ادامه پروژه ها، بیکار و نیمه کاره مانده است.  
 
وی در ادامه خاطر نشان کرد: از سویی دیگر دولت در حال حاضر 180 هزار میلیارد تومان به بانک ها و پیمانکاران خصوصی بدهی دارد که از دولت قبل باقی مانده است. به همین دلیل است که با توجه به محدودیت های مالی ایجاد شده، دولت فعلا نمی تواند از صنعت خودروسازی حمایت لازم را داشته باشد و خودروسازان و مردم نباید توقعی از دولت داشته باشند. 
 
نماینده مردم اردبیل از خطر لشکر عظیم بیکاران در آینده ای نزدیک خبر داد و افزود: مردم و همه مسئولان باید در حمایت از دولت یار شاطر باشند نه بار خاطر، چراکه در حال حاضر دولت پول ندارد. اما بنده به دیپلماسی فعال بین المللی آغاز شده از سوی دولت امیدوارم و معتقدم که باید صبر داشته باشیم و با حمایت از تولید داخلی و بهره مندی از فرصت دیپلماسی بین المللی به وجود آمده، کشور را در مسیر خروج از بحران قرار دهیم.  
 
عضو کمیسیون صنایع و معادن همچنین یاد آور شد: صنعت خودروسازی کشور ما متاسفانه وابسته به خارج و واردات است. در جریان افزایش نرخ ارز بود که متوجه شدیم 2 شرکت بزرگ خودروسازی کشور در 40 درصد از فعالیت های خود به واردات وابسته هستند. از همین رو با توجه به افزایش قیمت ارز، میزان تولیدات این دو شرکت بزرگ نیز نزدیک به 40 درصد کاهش یافت.  
 
پیرموذن در بخش پایانی اظهارات خود از مطالب مطرح شده توسط وزیر صنعت، معدن و تجارت حمایت کرد و گفت: در حال حاضر وزارت صنایع به این نتیجه رسیده که فضاسازی کذب نکرده و واقعیت را بگوید. این کار سبب می شود تا ما بیشتر به فکر تولیدات داخلی افتاده و میزان وابستگی به واردات را کاهش دهیم. 

مصاحبه با مخترع قزويني: از گام های اول تا اوج موفقیت فاصله چندانی نیست


شاخص: فرزانه پایروند: به اشخاص دارای ذهن خلاق و جستجو گر توصیه می کنم، هر چه به ذهن شان خطور می کند در کاغذ پیاده کنند سپس، با مراجعه به سازمان ها و انجمن هایی همچون انجمن مخترعین، کارهای خود را ارائه داده از راهنمایی اساتید بهرمند شوند، چرا که از ایده تا عمل فاصله زیادی نیست.

فرزانه پایروند، فارغ التحصیل رشته مهندسی فناوری صنایع شیمیایی، مخترع جوانی است که با تلاش و پی گیری های مداوم و مستمر خود موفق به ساخت حشره کش الکترونیکی شده  است. وی حشره کش ابداعی خود را به طور موقت “نافر” یعنی فریب دهنده نامیده است.

به گزارش شاخص به نقل از صبح قزوین، فرزانه پایروند اظهار کرد: من از جمله افرادی هستم که بسیار در معرض نیش پشه قرار می گیرم همین مسئله عاملی شد که ضرورت ساخت آن را احساس کرده، در صدد ساخت چنین وسیله ای برآیم.

مزایای حشره کش الکترونیکی

پایروند در ادامه با اشاره به وجهه تفاوت های بین این حشره کش با گونه های دیگر، یادآور شد: حشره کش الکترونیکی ساخته شده، دارای مزایایی است که در کارهای دیگر دیده نمی شوددستگاه ساخته شده، مسقف بوده و قابلیت نصب در همه سقف ها، حتی سقفهای کاذب را نیز دارا می باشد. این وسیله دارای حفاظ ایمنی است و چون در سطوح بالا نصب می شود همه اشخاص به خصوص کودکان از خطر برق گرفتگی مصون می مانند.

                                                           مصاحبه 006 [1]

وی در ادامه افزود: لامپ به کار رفته در این حشره کش یک بار مصرف نبوده و قابل تعویض است. لازم به ذکر است رنگ لامپ، خود مقوله ای جداگانه ای دارد و از رنگ های نزدیک به UV بوده، فاقد اثرات آلرژی و حساسیت می باشد.

این مخترع جوان یادآور شد: حشره کش الکترونیکی ساخته شده سبک بوده و به راحتی قابل حمل و جا به جایی می باشد، همچنین دارای محفظه ای جهت جمع کردن حشرات مرده است و ۲۵ متر مربع را  نیز، تحت پوشش خود قرار می دهد؛ مهمتر از همه خللی در دکوراسیون منزل ایجاد نمی کند.

وی در ادامه توضیح داد: حشره کش های موجود، دارای مضرات و خطراتی هستند، در ساخت این دستگاه تلاش کردم تا همه جوانب را سنجیده و همه موارد را، از نظر شیمیایی و بیماری زایی بررسی کنم تا هیچ گونه آسیبی به خصوص برای کودکان نداشته باشد.

این مخترع جوان عنوان کرد: به طور مثال قرص های موجود در بعضی افراد آلرژن، باعث ایجاد حساسیت شده و زمان استفاده از این قرص ها دچار سردرد، تهوع و یا خارش پوست می شوند که بسته به نوع سیستم ایمنی بدن، واکنش های متفاوتی دارند.

 پایروند خاطر نشان کرد: بعضی از اسپری های از بین برنده حشرات که ترکیبی از چندین ماده ی شیمیایی و سمی هستند، بزرگ ترین مشکل برای بدن انسان و محیط زیست می باشد، در ضمن باید در مکان های دور از شعله نیز قرار گیرند چرا که در کوچک ترین بازه ی زمانی، باعث احتراق خواهند شد.

پایروند در ادامه افزود: ۱۰۰ ترکیب فرار از بازدم و ۴۰۰ ترکیب شیمیایی از پوست انسان متصاعد می شود که پشه ها قادر به شناسایی آن ها هستند. مهمترین این مواد دی اکسید کربن بازدم و اسید لاکتیک عرق می باشند، بنابراین پس از فعالیت بدنی که تولید این مواد افزایش می یابند، شناسایی شما برای پشه ها آسان تر می شود. مصرف غذاهای غنی از پتاسیم مانند موز و نمک نیز، تولید اسید لاکتیک را افزایش می دهند.

 رطوبت، رنگ و تحرک  در جذب پشه ها تاثیر گذارند

وی با اشاره به موارد جذب پشه عنوان کرد: هنگامی که شما از حرکت باز می ایستید (هنگام خواب) غلظت دی اکسید کربن در اطراف شما افزایش می یابد و پشه ها آسان تر، شما را ردیابی خواهند کرد. رطوبت، رنگ و تحرک در شما نیز، در جذب پشه ها تاثیر گذارند. پوشیدن لباس های تیره و مشکی با جذب بیشتر نور و انرژی گرمایی پشه ها را بیشتر به سوی شما جلب می کنند (برعکس لباس های روشن)

این مخترع جوان ادامه داد: در صورتی که تنها، عامل دی اکسید کربن را در نظر بگیریم؛ ریسک گزیدگی پشه در مردان، بزرگ سالان و در افراد چاق و تنومند به ترتیب بیشتر از زنان، خردسالان و افراد لاغر می باشد. کسانی که گروه خونیO دارند بیشتر از دیگران در معرض نیش پشه قرار دارند. فعالیت این حشره در دمای ۲۶ درجه سانتی گراد به حداکثر خود رسیده و در دمای پایین تر از ۱۰ درجه ی سانتی گراد، غیر فعال می شوند.

                                                        مصاحبه 010 [2]

وی با اشاره به نقش پررنگ صدا وسیما در جهت آشنایی علاقمندان به نوآوری، ابداعات و اختراع متذکر شد: صدا و سیما در برنامه های هفتگی خود باید جایی برای این کار برنامه ریزی کند، به طور مثال هر هفته از دو نفر از انجمن مخترعین دعوت کند تا در مورد کارها و اقدامات انجام شده اطلاعاتی را به مردم منتقل کرده، راهکارهایی ارائه دهند.

پایروند با اشاره به هدف از ساخت این وسیله یادآور شد: از آن جایی که همه مردم به اشکال مختلف در معرض گزیدگی پشه قرار دارند و با توجه به نوع منطقه ی آب و هوایی (شمال، جنوب،…) و یا نوع پشه (آنوفل، مالاریا و …) سیستم ایمنی بدن دچار مشکلات فراوانی می شود به این جهت  در پی ساخت دستگاهی بودیم که با هزینه های بسیار کم و بدون هیچ گونه خطر جانبی و با ایمنی کامل باعث رفاه حال عامه ی مردم باشیم.

این مخترع جوان یادآور شد: به طور قطع در جامعه افرادی که تمایل به انجام چنین فعالیتهایی دارند بسیارند ولی به مراحل و ارگانهای مربوطه آگاهی ندارند و در اثر عدم شناخت دچار سردرگمی می شوند. در نمایشگاه سال گذشته افراد علاقمند زیادی برای بازدید به ما مراجعه می کردند و در مورد این که چگونگی عملی کردن آنچه در ذهن دارند پرس و جو می کردند.

وی در مورد طرح بعدی خود که در دست تهیه است، توضیحاتی داد: کار بعدی من مربوط به یک طرح کشاورزی به نام طرح “استار” می باشد در تهیه و ساخت این وسیله از موادی  استفاده کردم که در کنار دارا بودن خواص تقویت کنندگی برای خاک و زمین، مانع برخورد بوته های انگور با سطح خاک شده در نهایت مانع صدمه دیدن به خوشه های انگور می شود.

پایروند خاطر نشان کرد: برای رسیدن به هدف و جامه عمل پوشاندن به فکر و ایده هایم پروسه طولانی و سختی را طی کردم. البته من به تنهایی کار می کردم و با هیچ ارگانی در تماس نبودم. امیدوارم اطلاع رسانی به نحو مطلوبی صورت بگیرد تا بقیه به روند کاری اشراف پیدا کنند و بدانند از کجا و چگونه کار خود را شروع کنند.

کارهای کوچک راه رسیدن به کارهای بزرگ 

این مخترع جوان یادآور شد: از ایده تا عمل فاصله زیادی نیست. به اشخاص دارای ذهن خلاق و جستجو گر توصیه می کنم هر چه به ذهنشان خطور می کند در کاغذ پیاده کنند سپس، با مراجعه به سازمان ها و انجمن هایی همچون انجمن مخترعین کارهای خود را ارائه داده از راهنمایی اساتید بهرمند شوند.

وی در ادامه بیان کرد: این گونه فعالیت ها باعث پیشرفت علمی جامعه شده، فقر علمی را از بین می برد. دانشجویانی که کار علمی یا پژوهشی دارند می بایست در دانشگاه،  پی گیری های لازم را برای رسیدن به نقطه مطلوب انجام دهند. لازمه رسیدن به تعالی و پیشرفت گذر از پله های ابتدایی می باشد یعنی باید از کارهای کوچک، برای رسیدن به کارهای بزرگ شروع کرد.

                                                     مصاحبه 009 [3]

پایروند خاطر نشان کرد: همه دانشگاه ها باید مجهز به مرکز یا انجمن پژوهشی باشند تا دانشجویان بتوانند کارها و تحقیقات خود را ارائه دهند.

پیدا کردن راه و روش عملی شدن فکر و ایده مهم ترین بخش کار می باشد

وی پدرش را مشوق اصلی خود معرفی کرد وگفت: همه اعضای خانواده، با من همراه و همدل هستند ولی پدرم جایگاه ویژه ای دارد؛ چرا که او همواره پشتیبانم بوده و از کارهای پژوهشی من، به خوبی استقبال می کند.

این مخترع جوان تاکید کرد: توکل به خدا در درجه اول اهمیت قرار دارد. مهم این است که شما رنگ خدا را در همه کارها ببینید. در مرحله بعدی با تلاش و پشتکار قطعاً به هدف دلخواه خود خواهید رسید.

 پایروند تصریح کرد:کافیست بخواهید و آنچه در ذهن دارید، عملی کنید. پیدا کردن راه و روش عملی شدن فکر و ایده، مهم ترین بخش کار می باشد. من نیز به کارهای پژوهشی علاقه فراوانی دارم و برای تک تک کارهایم وقت و انرژی بسیاری صرف می کنم.

وی در مورد مراحل ثبت اختراع، این گونه توضیح داد: ثبت اختراع یک پروسه تقریباً طولانی، سخت ولی شیرین است. برای محقق شدن این کار، باید با دانشگاه معتبر یا با شرکت خیلی بزرگ که سازمان ثبت به شما معرفی می کند در ارتباط باشید.

پایروند افزود: مرحله بعد، گذر از فیلتر دو داوری می باشد. در داوری اول باید به دفاعیه طرح پرداخته و اختراع خود را توجیه کنید و در داوری دوم کار به شکل عملی مورد آزمایش قرار می گیرد تا صحت ادعا، اثبات شده و در نهایت موفق به اخذ تاییدیه شوید.

این مخترع جوان ضمن تشکر از کسانی که وی را در جهت رسیدن به هدف یاری نموده بودند، خاطر نشان کرد: در پایان لازم می دانم از دکتر علیرضا خاکپور، رئیس مرکز آموزش علمی کاربردی مهرام، خانم آقازاده و خانم دکتر سنماری تشکر ویژه ای داشته باشم چون همراهی و مساعدت ایشان یکی از دلایل اصلی موفقیت و پیشرفت خود می دانم.