اولينها؛ نخستين گروههاي هنري و نمايشي در حصار خروان
نخستين گروههاي هنري و نمايشي در حصار خروان
اول: نگاهي به پيشينه نمايش هاي آئيني در حصار خروان
الف: تكيه و تعزيه
نمايشهاي آئيني، سابقهاي ديرينه در روستاهاي اطراف قزوين و به ويژه حصار خروان داشتهاند. اغلب اين نمايش ها در مكان خاص به نام تكيه برپا ميشدند. «تكيه» در همه روستاهاي اطراف و حتي طالقان، الموت، شميرانات و... مكاني در تلاقي كوچههاي روستا بود كه اطراف آن را با سكوهايي براي نشستن و سايهباني براي آسودنف تجهيز ميكردند و در وسط آن سكويي براي اجراي نمايش ساخته ميشد.
در برخي روستاها كه امكاتان اجازه ميداد، «تكيه» خود عمارتي با شكوه ميشد كه كاربريهاي متنوعي داشت و در واقع يك سالن اجتماعات براي مراودات اقتصادي و برپائي جشنها و در نهايت اقامه سوگواري و تعزيه بود. تكيه «تجريش» در جوار امامزاده صالح در شمال تهران هنوز اينگونه است. يعني در تمامي سال محل دادو ستد تجاري است و در ايام عزا به محلي براي سوگواري بدل ميشود.
ب: تكيه در حصار خروان
در حصار خروان، تكيه حضرت سيد الشهدا (ع)، در محل تلاقي چند كوچه در محله «حصار» و در جوار خانه خانواده «عظيمي» ها برپاپ ميشد. اين خانواده از سوي ارباب حصار در اوائل سده 14 هجري به عنوان مباشر در حصار خروان مستقر شدند و ضمن حمايت از برپائي مراسم سوگواري، در دهه 1340 با تدارك لباس عربي و سياه متحدالشكل براي سوگواران و علم و كتل ، دسته مخصوص زنجيرزني ترتيب دادند.
اما تكيه سيد الشهدا (ع)، در حصار خروان، محل برپائي همه انواع نمايش هاي آئيني بود. در دهه 1350 اين تكيه با تصرف بخش هايي از خانههاي اطراف و توسعه زمين آن به صورت عمارتي بزرگ و باشكوه ساخته شد اما كاربري آن به سوگواري محدود ماند.
ج: انواع شبيهخواني
اين نمايش ها كه اغلب «تعزيه» خوانده ميشدند، در واقع «شبيه خواني» رويدادها و وقايع آئيني بودند كه اوج آنها تعزيه حضرت اباعبدالله الحسين(ع)، و شهداي كربلا بود.
با اين وجود غير از تعزيه شهداي كربلا كه در ايام ماه محرم اجرا ميگرديد، در گذشتههاي دور و تا اوائل سده چهاردهم، شبيهخواني حضرت ابراهيم(ع) و حضرت اسماعيل(ع)، حضرت يوسف (ع) و... نيز در حصار خروان برگزار ميگرديد. در اين شبيهخوانيها تا دهه 1340 كربلائي نبيالله، آقا شيخ حسين اسحاقي، صفت الله شير محمدي، حاج اسماعيل عبدالرسولي، علي شير محمدي، مقداد شيخ سليماني (نوازنده ني) و... هنرنمائي ميكردند.
د: تعزيه و ترديد
پس از نوسازي تكيه سيد الشهدا (ع) حصار خروان، و به دليل منازعات اهالي با يكديگر برپائي مراسم تعزيه با هنرمندانه بومي كاهش يافت. در مقابل تعزيه خواناني از روستاهاي ديگر همانند زرجه بوستان، چناسك، شكرناب، دينه كوه و... به حصار خروان دعوت ميشدند. با كشته شدن يك جوان تعزيه خوان از اهالي شكرناب در حصار خروان در سال 1356 گروهي از اين تعزيهخوانان نيز دلخور شدند و ديگر به حصار خروان نيامدند. اين اتفاقات به پيروزي انقلاب اسلامي منتهي شد.
اين اتفاقات و كم توجهي به هنرمندان محلي موجب گرديد هنر تعزيه خواني در حصار خروان افول كند. تا جائي كه اين هنر به نسلهاي بعدي اهالي منتقل نشد. با اين وصف هنوز در حصار خروان «ابراهيم حسني» و «آقا شيخ حسين اسحاقي» به آوهاها، فنون و مهارتهاي تعزيه خواني آشنا هستند. در سالهاي نخست پيروزي انقلاب اسلامي نيز تعزيه در حصار خروان برپا نميشد. در مواردي گروههايي به صورت خودجوش از روستاهاي اطراف به حصار خروان مي آمدند و يكي دو مجلس تعزيه برپا ميكردند.
در دو دهه اخير ابتدا به همت «حاج مهدي هادي پور» و در خانه او تعزيه در حصار خروان احيا شد و در سالهاي اخير در تكيه برپا ميشود. با اين وصف اغلب تعزيه خوانان از نقاط ديگر به حصار خروان دعوت ميشوند و به دليل انتقاد از مديريت برپائي تعزيه، ترديد درباره اهداف برپائي آن و اختلافات محلي، برپائي تعزيه در حصار خروان با اما و اگرهايي روبه روست.
ه: نقالي و نوروز خواني
گرچه «نقالي» را نميتوان يك نمايش به معناي خاص ناميد اما اشارهاي به آن در اين بحث خالي از لطف نخواهد بود. تا اواخر دهه 1330 كه حصار خروان با خشكسالي شديد و قحطي، مواجه گرديد، موقعيت مالي به نسبه خوب حاصر خروان و استقرار آن بر سرس راه قزوين به تهران موجب ميگرديد محل توجه «نقالان» براي هنرنمائي و كسب درآمد باشد. در اين نقاليها، قصههاي شاهنامه فردوسي و شرح دلاوريهاي حضرت امير المومنين(ع) در جنگها با شيوهاي هنرمندانه ايراد ميگرديد و موجبات سرگرمي و انبساط خاطر اهالي را فراهم ميكرد. گزارشهاي مُعَمّرين حصار خروان، حاكي از آن است كه اين نقاليها در محل تكيه قديمي و نيز قهوهخانه قديمي - دفتر فعلي مخابرات- اجرا ميشد.
غير از نقالي، گروههايي به عنوان «نوروز خوان» در ايام پاياني اسفندماه به حصار خروان مي آومدند. آنان اغلب اهل روستاهاي طالقان و الموت بودند و اهالي حصار خروان آنها را «كُو سَنگَلي» خطاب ميكردند. آنان به صورت گروهي حركت ميكردند و پشت درب خانهها مي ايستادند و با خواندن اشعار بهاريه و گره زدن موضوع بهار به جمال مبارك سيد الاوصياء حضرت امير مومنان(ع) و نيز تأويل بهار به موعود حضرت ولي عصر(عج) نويد روزهاي خوش بهار را به مخاطبان ميدادند. اهل خانه به نوروزخوانان هدايايي اعم از پول خُرد، گندم، انواع شيريني و نان قندي هديه ميدادند و هديه دادن به آنان را موجب شگون نيكو اقبال خوش قلمداد مي كردند.
دوم: انقلاب اسلامي و شكوفائي استعدادهاي هنري
با وقوع انقلاب اسلامي، در كنار تعزيه، فرصتي براي شكوفائي استعدادهاي هنري جوانان حصار خروان مهيا گرديد.
الف: اكران فيلم
جوانان از يك سو با تهيه امكانات اكران فيلم در حصار خروان آخرين دستاوردهاي فرهنگي و هنري را به نمايش ميگذاشتند و از سوي ديگر، سطح فرهنگي جامعه كوچك اين شهرك ميافزودند.
در روزهاي نخست پيروزي انقلاب اسلامي، به همت برادران خالقي (محمد خالقي، هادي خالقي و شهيد مهدي خالقي) و نيز اسماعيل دهقاني و... يك دستگاه آپارات در محل قهوهخانه قديمي -دفتر مخابرات- مستقر شد. روي ديوار خانه سيد تقي موسوي، پردهاي نصب گرديد و فيلمي از راهپمائيها و تظاهرات مردم تهران در جريان انقلاب اسلامي به نمايش درآمد.
همين گروه بعدها، در مسجد صاحب الزمان(عج)، فيلمهايي چون «سفر سنگ» اثر مسعود كيميايي ( 1356) و «دوچشم بيسو» اثر محسن مخملباف (1362) را به نمايش گذاشتند. به خصوص فيلم نخست، بسيار مورد توجه اهالي قرار گرفت. زيرا اهالي حصار خروان با وقايع و رويدادهاي اين فيلم به شدت احساس همذادپنداري ميكردند. اين فيلم با وجود آنكه در سال 1356 ساخته شده بود، ظلم و ستم ارباب را با اهالي يك روستا به نمايش ميگذاشت.
ب: تئاتر
اوج هنر انقلاب در حصار خروان تشكيل چندين گروه تئاتر و اجراي دهها نمايش در حصار خروان در سالهاي نخست پيروزي انقلاب اسلامي بود. اين گروهها اغلب به صورتي خودجوش شكل ميگرفت و به وجود محدوديت امكانات، گاه آثاري فاخر عرضه ميكردند.
برخي از اين آثار از روي نمايشنامههاي منتشر شده، اجرا ميشد و برخي از آنها به همت جوانان و نيز معلمان متن آن نوشته و سپس اجرا ميشد. مضمون اين نمايش ها، مبارزه با استكبار، مبارزات انقلابي با رژيم طاغوت، اتحاد و همدلي مردم، پاسداشت دفاع مقدس و... بود.
از جمله اين نمايش ها، «حصار در حصار»بود. اين نمايش كه در حوزه هنري تهيه و اجرا گرديده بود در تلويزيون نيز اجرا شد و هنرمندان حصار خروان نيز آن را در مدرسه راهنمايي شهيد رجائي اجرا كردند. فعالاترين جوانان در اين عرصه «محمد رضا رضائيان» (كارمند كنوني بانك صادرات) و «ايوب نجف پور» بودند كه اغلب كار كارگرداني و تهيه كننده را ايفا ميكردند و بازگران از نوجوانان مدارس انتخاب ميشدند.
آقاي رضائيان طي مراوداتي كه با مراكز فرهنگي و هنري قزوين داشت نمايشنامههايي را تهيه و در مدارس، تكيه و مساجد اجرا ميكرد. وي تا سال 1368 نيز در اين عرصه فعال بود. آنان دهه نمايش در مدرسه ابتدايي شهيد علي اكبر كاوه، مدرسه راهنمائي شهيد رجائي (زينبيه كنوني)، مسجد صاحب الزمان(عج) مسجدالشهدا و تكيه سيد الشهدا اجرا كردند. براي پوشش و گريم بازيگران، موسيقي متن نمايش و... از امكاناتي حداقلي و با هزينه هاي بسيار اندك اقدام ميشد و با اين حال با استقبال شايان مردم حتي بزرگسالان مواجه ميشد.
متأسفانه اين فعاليت هنري پرشور در جائي ثبت نشده است. تهيه فهرستي از نمايش هاي اجرا شده در حصار خروان و بازيگران آن نيازمند تحقيق ميداني و گفتگو با آقايان رضائيان و نجفپور است. آقاي نجفپور در سالهاي بعد نيز كار نمايش را با گروههاي هنري قزوين ادامه داد.
براي اجراي نمايش مناسبتهايي مانند دهه فجر انقلاب اسلامي و ميلاد باسعادت حضرت ولي الله الاعظم(عج) فرصت خوبي بود.
طي سالهاي نخست پيروزي انقلاب اسلامي، به همت و هزينه «حاج عين الله كدخدايي» (معروف به اوستا عين الله) در تكيه جشن ميلاد حضرت صاحب الزمان(عج) برپا ميشد. در اين جشن آقاي رضائيان همراه با تعدادي از نوجوانان نمايش ها و تئاترهايي ترتيب ميدادند.
سوم: پيشنهادي براي آينده
به نظر ميرسد، عدم ثبت فعاليتهاي فرهنگي و هنري در حصار خروان، موجب گرديده است تجريه اين فعاليتها به نسلهاي بعدي منتقل نگردد. از اين رو ثبت فعاليت هاي فرهنگي هنري به ويژه در مدارس و مساجد حصار خروان براي آينده ضروري است.
در سال اخير، تعدادي از جوانان علاقهمند به تعزيه از طريق سايت آپارات نمايش هاي اجرا شده در حصار خروان را ثبت ميكنند. با وجود اما و اگرهايي كه نگارنده درباره چگونگي برپائي تعزيه در حصار خروان دارم، اقدام اين جوانان در ثبت اين تعزيهها در فضاي مجازي را بسيار مفيد و در خور تقدير ميدانم.
درخواست نگارنده از فعالان عرصه فرهنگي و هنري و نيز متوليان مدارس در حصار خروان يان است كه اطلاعات مربوط به اين فعاليتها را در دفتر مخصوصي ولو به صورت بسيار اجمالي و فشرده ثبت و ضبط كنند. تا در 30 سال ديگر همانند امروز براي تدوين تاريخچه فعاليتهاي هنري اوائل انقلاب در حصار خروان دچار محدوديت نباشيم. از مربيان پرورشي مدارس تقاضا ميشود دفاتر مخصوصي را براي همين امر اختصاص دهند و عنوان فعاليت فرهنگي انجام شده، فهرست افراد فعال در آن و زمان اجراي آن را ثبت كنند.