پاسخ مسابقه «اين تصوير را شناسائي كنيد»(2)
«ارباب جمشيد» مالك «حصار خروان» و پدر بانكداري در ايران

چنانكه در راهنمايي مسابقه اعلام كرديم، نام «ارباب جمشيد جمشيديان» در پاسخ به مسابقه تصويري اول (وجيهه الله ميرزا سپهسالار) هم آمده بود.

اين تصوير متعلق به ارباب جمشيد از قديمي‌ترين مالكان حصار خروان است. وي پس از وجيهه الله ميرزا سپهسالار، برادر همسر ناصرالدين شاه، عهده‌دار مالكيت حصار خروان گرديد. در ادامه با تكيه بر كتب مرجع، منابع تاريخي و نيز آثار زرتشتيان، به معرفي بيشتر ارباب جمشيد مي پردازيم. با توجه به توصيه برخي دوستان كه در كامنت‌ها نيز درج شده، سعي داريم معرفي ارباب جمشيد را خلاصه‌تر بنويسم تا مطالعه آن فرصت كمتري از مخاطبان گرامي بگيرد.

از شاگردي تا صرافي

ارباب «جمشید جمشیدیان» بازرگان و صراف بزرگ زرتشتي در سال ۱۲۶۷ ه. ق (1229 ه.ش) در یزد به دنيا آمد و نهايتا در  ۱۶ دی ماه ۱۳۱۱ ه.ش در تهران همراه با فقر و نداري، دار فاني را وداع گفت.
پدرش «بهمن» در 11 سالگی او را به تجارتخانه «رستم دینیار مهربان» معروف به «ارباب مهربان» از بازرگانان بزرگ زرتشتي سپرد تا ضمن شاگردي راه و رسم تجارت را بياموزد. ارباب جمشيد در 20 سالگی «تجارتخانه جمشيديان» را بروجرد تأسيس كرد تا پارچه‌هاي دست‌بافت، گيوه و... را بسته‌بندي و به تهران،‌ كرمان، اصفهان و... بفرستد. پس از چندي كارش رونق گرفت و دفاتر تجاري خود را توسعه داد. در سال ۱۲۹۰ ه.ق در تهران اقامت كرد و مركز تجاري خود را در سرای «مشیرخلوت» قرار داد. وي دفاتر تجاري خود را در تهران، بندرعباس، قم، اصفهان، كرمان، اصفهان‌، بم، بوشهر، رشت‌، رفسنجان‌، سيرجان‌، شيراز، قزوين‌، قم‌، كاشان‌، كرمان‌، همدان‌ و يزد داير كرد. او در ضمن تجارت منسوجات به «صرافي» نيز روي آورد. صرافان، كار مبادلات پولي را انجام مي دادند و به نوعي پدران بانكداري در جهان بودند. شعب تجاري او به سرعت اعتبار زيادي كسب كرد و در بغداد(عراق)، پاريس (فرانسه)، بمبئی و کلکته (عراق) و ديگر كشورها نيز داير گرديد.
ارباب‌ جمشيد، با كمك‌ رئيس‌ حسابداری خود، دفاتر حسابداری ويژه‌ای تهيه‌ كرده‌ بود كه‌ روش‌ جديدی در بازرگانی آن‌ زمان‌ محسوب‌ می‌شد.در اوج‌ فعاليت او 150 زردشتی در تجارتخانه وي كار می‌كردند. آنان نخستين‌ محله‌های زردشتی نشين‌ تهران‌ را در اطراف‌ خانه وی ايجاد كردند.
با حمايت و مشاورت ارباب جمشيد، دوستان و هم‌كيشان وي نيز وارد عرصه تجاري شدند. ارباب بهمن، بهرام، فرودين، اداره‌ چاپارخانه (پست دولتي) را برعهده گرفتند. ارباب شهريار ساساني، ارباب كيخسرو كرماني ارباب جهانيان و ارباب فرامرزيان هم تجارتخانه‌هايي بنا كردند و همگي با تجارتخانه‌ ارباب جمشيد، داد وستد مي كردند.
بسياري از زمان‌ها، برات‌ها را به تجارتخانه‌ي ارباب جمشيد، حواله مي‌دادند و آن تجارتخانه معتبر هم برات‌ها را پرداخت  مي‌كرد.

عمران و آباداني و خدمات خيريه
ارباب جمشید، علاوه بر فعاليت تجاري به عمران و آباداني نيز علاقه بسياري داشت. او با احداث قنواتي، املاک جمشیدآباد (پارك جمشيد تهران) و امیرآباد (خيابان كارگر تهران) و حصار خروان را آباد كرد.
با هزينه ارباب جمشيد، چند آب‌انبار و سقاخانه در یزد و اين شهر به بندرعباس نيز ساخته شد. وي همچنين براي آسايش زرتشتيان در استحمام، چند گرمابه رایگان برای آنان ساخت و در ملك‌ شخصی خود مدرسه «جمشيد جم» را برای زردشتيان‌ بنا كرد كه‌ تحصيل‌ در آن‌ رايگان‌ بود. او گفته بود: «ناراحت هستم كه فرزندانم به‌گونه خصوصي در منزل از بهترين آموزگارها استفاده كنند و فرزندان خانواده‌هاي ديگر، از آموزش بازبمانند.»
كارمندان او به نوعي بيمه درماني بودند و او هزينه‌هاي پزشكي و درماني آنها و خانواده‌ آن‌ها را نيز  مي‌پرداخت. او به عروس و دامادها در آغاز زندگي، كمك‌هاي بلاعوض مي‌كرد.
او توجه خاصي به امور دینی زرتشتیان داشت. زماني كه به تهران نقل مكان كرد چون در اين شهر هنوز آشتكده‌اي برپا نبود، یک موبد زرتشتي را نيز از یزد به تهران آورد و در منزل شخصی خود محلی برای نيايش زرتشتیان مقيم تهران تدارك ديد.
پرفسور جكسن، رخدادنويس بنام، در كتابي به نام persia  past present ، مي‌نويسد: «ارباب جمشيد، تاجر بلند‌آوازه و نيكنامي است كه براي درستي و خدمت به مردم و بخشش، مورد احترام همه‌ طبقات مردم است و براي احترامي كه در دربار شاهي به دست آورده، مي‌تواند جلوي سو‌استفاده برخي مردم نادان نسبت به زرتشتيان را بگيرد چون مي‌تواند  اطلاعات را به شاه برساند و رفع ستم كند. اين بازرگان ايراني زرتشتي و يزدي با بخشش و راستي و درستي و خدمت به مردم از هر طبقه با هر دين و مسلكي در حقيقت پيرو دستور ديني خود يعني انديشه، گفتار و كردار نيك بوده و به آن‌ها عمل مي‌كرده است.»
با اين وجود وي به مراسم عزاداری حضرت سیدالشهداء (ع) نیز کمک مالی می کرد. براي حمل و نقل عزاداران و نيز تعزيه‌خوانان تعدادی اسب و درشکه و قاطر به دسته‌های سوگوار واگذار مي‌كرد و براي تعمير تکایا و پرداخت هزینه سفر کربلا و مشهد نيز وجوهي را اختصاص مي داد.
وي در شب‌های اول ماه، به امور نیازمندان رسیدگی می کرد و افرادي از طرف وي مأمور شناسائي مستمندان و اعطاي مواد غذائي و كمك به ايشان بود.

رئيس التجار زرتشتيان
كار او آن قدر مورد قبول عامه قرار گرفت كه آوازه شهرت او به دربار شاه قاجار هم رسيد و ارباب جمشيد توانست طي سالهای ۱۳۰۸ و ۱۳۰۹ ه. ق به عنوان تاجري معتبر مورد توجه ناصرالدین شاه قرار گيرد. از اين رو مي توانست ايده‌هاي بزرگ خود را با جلب نظر شاه پيگيري كند.
در پي همين مراودات با دربار، ناصرالدينشاه، مظفرالدين شاه، محمد علي شاه، وزرا و حكمرانان ولايات از او وام‌هاي كلان مي‌گرفتند. ارباب جمشيد املاك و باغه‌هاي زيبايي در اطراف تهران رخيداري كرد به طوري كه گاه ‌شاه و درباریان براي تفرج به باغ‌هاي وي مي رفتند و او با يك سینی پر از سكه‌هاي طلا به استقبال شاه مي رفت! با ارائه اين خدمات، مظفرالدین‌شاه در سال ۱۳۲۱ه.ق به او لقب رئیس التجار زرتشتيان و نيز نشان و جبّه و شال مخصوص اعطا کرد.
همزمان با اين مرداودات اوضاع زرتشتيان در ايران بسيار بهبهود يافت و آنان توانستند آشتكده‌هاي خود را بازسازي كنند. در سال ۱۳۲۶ه.ق محمدعلی شاه، ارباب جمشيد را به ریاست مخزن دولتی منصوب كرد. در این زمان او لباس قشون، اعم از قزاقخانه و سربازخانه، را تأمین می کرد.

حمايت از مشروطيت و نمايندگي مجلس
از ديگر خدمات ارباب جمشيد کمک مالی بسیار به مشروطه‌خواهان بود. قشون مجاهدان وقتي به فرماندهي ستارخان و باقرخان، عازم تهران شدند در املاك ارباب جمشيد مقيم و پذیرایی شدند. تنها یک فقره از کمکهای او به مشروطه طلبان، پرداخت 20 هزار تومان وجه نقد بود. كاروان‌هاي تجاري وي همچنين اسلحه و مهمات را در عدلهای پارچه و پنبه جاسازی می‌کردند و از بوشهر به تهران رسانده و به مجاهدان تحويل مي دادند. هنگام تحصن مردم تهران در سفارت انگلیس، به واسطه "حاج محمدتقی بنکدار" ارباب جمشيد 8 هزار تومان برای تأمین هزینه متحصنان پرداخت كرد.
با استقرار مشروطيت به پيشنهاد علما، اقليت‌هاي ديني هم در مجلس صاحب كرسي شدند. ارامنه و کلیمی ها نمايندگي خود را به آیت‌اللّه سیدمحمد طباطبائی و آیت‌اللّه سید عبداللّه بهبهانی تفويض كردند. اما زرتشتیان ارباب جمشید را به عنوان اولین نماینده خود براي حضور در مجلس شورای ملی معرفي كردند.
در دوره دوم مجلس، ارباب جمشید به سبب گرفتاری‌های شغلی و بیماری، وکالت مجلس را قبول نكرد ولي به سبب علاقه‌ زرتشتيان به وي و اصرار آنان، او میرزاکیخسرو شاهرخ را معرفي كرد وي که بعدها به ارباب کیخسروشاهرخ معروف شد، طي چندين دوره نمايندگي زرتشتيان را برعهده گرفت.
هم‌اكنون در نزديكي چهار راه استانبول تهران دو خيابان فرعي به نام‌هاي ارباب جمشيد و ارباب كيسخرو، وجود دارد. خيابان ارباب جمشيد، به سبب استقرار تعداد زيادي دفتر فيلم سازي سالها به عنوان "هاليوود تهران" شناخته مي‌شد.


كارنامه نه چندان خوب

ارباب جمشيد با همه خدمات تجاري و عمراني‌ در ايران، خطاهايي هم داشت. به ويژه حضور او در عرصه سياست چندان بي نقص نبود. از خطاهاي ارباب جمشيد، پيوستن به لژهاي فراماسونري و اعتماد به عمال انگليسي بود. پيوندي كه بعدها چنانكه خواهيم ديد، براي وي نتيجه خوبي نداشت و انگليسي‌ها زماني كه وي را سد راه نفوذ خود در نظام بانكداري ايران ديدند او را به فلاكت كشاندند.

ارباب جمشيد، با سر اردشير ريپورتر، زرتشتي هندي و سرپرست تشكيلات جاسوسي انگليس در ايران رفاقت داشت و پسرش ارباب رستم جمشيديان با تنها دختر سر اردشير ريپورتر ازدواج کرد.

ارباب جمشيد همچنين به لژ بيداري ايرانيان پيوست. اين لژ فراماسونري، با اعمال نفوذ سر اردشير ريپورتر، نقش مرموزي در جريان انحراف مشروطيت داشت. احتمالا پيوستن ارباب جمشيد به اين لژ، در اثر رهنمودهاي سر اردشير ريپورتر بوده است.

به گزارش عبدالله شهبازي، ارباب جمشيد همچنين در ترويج «بهائيت» كه عناصر مهمي در لژهاي فراماسونري داشتند، نقش داشت و برخي از زرتشتيان به اشاره ارباب جمشيد، بهائي شدند. تا جائي كه اين اقدام با اعتراض موبدان زرتشتي مواجه شد. اما در مقابل عباس افندي (عبدالبهاء)، رهبر فرقه بهائي ساکن عکا و حيفا، در الواح متعدد خود از ارباب جمشيد تقدير نمود و «بهائيان پارسي» را به فرمانبري محض از ارباب جمشيد فراخواند و خيانت به او را «سبب غضب رب غفور» اعلام نمود.


بانكداري
ارباب جمشيد در سال ۱۳۱۱ ه.ق با تكيه بيشتر بر مبادلات پولي «بانک جمشیدی» را نیز تأسیس كرد. از اين رو او پدر بانكداري ايراني است.
پيش از ارباب جمشيد، در سال 1296 ه.- ق (1258 ه. ش) حاج محمد حسن امين دارالضرب يكي از صرافان ديگر پيشنهاد تشكيل بانك را به ناصرالدین شاه داده بود. اما اين پيشنهاد با دخالت بيگانگان و عوامل آنان بي‌نتيجه ماند. همزمان "بارون جوليوس دو رویتر" يهودي تبعه انگلیس با اعطای وامي به ناصرالدین شاه چند امتياز از جمله حق تاسیس بانک را از او گرفت. اما اين امتيازات كه كيان اقتصادي كشور را به انگليس وابسته مي‌كرد با اعتراض علما، لغو شد.
چندي بعد انگليس بدون هيچ مجوزي با فرمان ملكه اين كشور يك شعبه بانكي با عنوان «بانک جدید شرق» درعمارت شرق میدان توپخانه شعبه مرکزی خود را دایر کرد. اين همان عمارتي است كه امروزه متعلق به بان تجارات است و به نوعي نماد تاريخي بانكداري در ايران است. اين بانك كه شعب اصلي آن در لندن بود، شعب دیگری در تبریز، اصفهان، مشهد، شیراز، رشت و بوشهر تاسیس نمود. اما این بانک سه سال بعد تعطيل شد. سپس در سال 1306 ه.ق (۱۲۶۷ ه. ش) بارون جولیوس دو رویتر با جلب موافقت ملكه انگليس «بانک شاهنشاهی ايران» را تأسيس كرد و كليه اموال و املاك «بانك جديد شرق» را هم به آن ملحق نمود. ناصرالدين شاه امتياز اين بانك را همراه با حق انحصاری نشر اسکناس به مدت 60 سال به رویتر عطا كرد!
چندي بعد با فشار روس‌ها، بانك استقراضي روسيه ينز در ايران تأسيس شد.
پس از آن ارباب جمشيد توانست، نظر ناصرالدين شاه را جلب كند و با تأسيس "بانك جمشيدي" در واقع نخستين بانك ايراني را بنا كند. با اين حال بانك شاهنشاهي و و بانك استقراض روس كوشيدند او را از دور رقابت‌ها خارج سازند. ارباب جمشيد، در مقابل با گروهي از تجار ايراني، فعاليت بانكداري ايراني را به يك مطالبه ملي تبديل كرد تا از پس رقيب استعماري برآيد.
بدين ترتيب 13 سال بعد از تأسيس بانك جمشيدي، در ۱۰ شوال ۱۳۲۴ تجار عضو مجلس و تعداد ديگري از بازرگانان با هدف حفظ استقلال بانكي و مالي ايران، اطلاعیه‌ای منتشر كردند و قصد خود را برای تأسیس «بانک ملی ایران» اعلام کردند. مقرر شد تا زمان تأسیس بانک، مردم پولهایشان را به افراد معتبري چون ارباب جمشید بدهند و رسید بگيرند. بدین ترتیب ارباب جمشید خود از سهام‌داران عمده و از مؤسسان و بنیانگذاران بانک ملی ایران شد.
همزمان با فعاليت تجاري شعبه‌های تجارتخانه ارباب جمشید در سراسر كشور و نيز در بغداد، بمئي و كلكته در قالب بانك جمشيدي فعالیت بانکی هم انجام می دادند.

توطئه استعمار عليه ارباب جمشيد
وقتي كار بانكداري او با موضوع «بانك ملي ايران» گره خورد، ‌ دو بانك‌ استعماري يعني بانك شاهنشاهی انگلیس و بانک استقراضی روس با جلب نظر تعدادي از صرافان و تجار رقيب، مصمم‌ به‌ بيرون‌ راندن‌ رقيب تازه وارد از عرصه بانكداري ايران‌ شدند. چون‌ ارباب‌ جمشيد حدود 13‌ ميليون‌ تومان‌ از بانك‌ استقراضی و 2 ميليون‌ تومان‌ از بانك‌ شاهنشاهی وام‌ گرفته‌ بود، آنان دستاويز مناسبی هم داشتند. ابتدا بانك‌ استقراضی و سپس‌ بانك‌ شاهنشاهی خواستار وصول‌ مطالباتشان‌ شدند و هم‌زمان‌ به‌ جمع‌آوری مطالباتشان‌ از ديگر بازاريان‌و تجار  پرداختند تا آنان نيز نتوانند به ياري ارباب جمشيد بشتابند.
ارباب‌ جمشيد، كه‌ قادر به‌ پرداخت‌ ناگهاني بدهي خود نبود، اعلام‌ ورشكستگی كرد. روسها او را تهديد كردند و وي ناگزير به خانه علاءالسلطنه‌، نخست‌وزير وقت پناه برد. بانكها فرصت را مساعدتر يافتند و اموال‌ و املاك‌ ارباب جمشيد را مصادره كردند! از جمله‌ تجارتخانه‌های وی در اصفهان‌ و كرمان‌ و پارك‌ اتابك‌ مصادره شد. پارک اتابک بعدها به سفارت روس تبدیل شد.
در 1333 ه.ق، دولت‌ توقف‌ فعاليت تجارتخانه جمشيديان‌ و بانك جمشيدي را اعلام‌ كرد و برای اينكه موسسات خارجي اموال او را تارج نكنند در 13 شعبان‌ 1334 قراردادي با ارباب‌ جمشيد بسا كه به موجب آن، دولت رأساً پرداخت‌ تمامی ديون‌ او را به‌ عهده‌ گرفت.
وي مدتي كوشيد خود را سرپا نگه‌ دارد اما رقيبانش هدف مهم تري داشتند آنها مي‌خواستند نظام بانكداري مستقل در ايران شكل نگيرد و ارباب جمشيد را تا ورشكستگي كامل در تنگنا قرار دادند. او پس از ورشکستگی، "فاضل عراقی" را به وکالت خود انتخاب کرد. او نيز براي استمهال ديون، مبالغی رشوه داد. اما، رقيبانش كار را به محكمه كشاندند. هم ارباب جمشيد و هم فاضل عراقي مدتي بازداشت و زنداني شدند تا ديگر هرگز سر بلند نكنند!
در واقع آنان همان بلايي را بر سر پدر بانكداري ايران در آوردند كه بر سر ستارخان آوردند. زيرا مي‌خواستند نه سردار ملي باقي بماند و نه استقلال ملي در عرصه مالي و بانكداري.
ارباب جمشید تا آخر عمر گرفتار شكايات رقبايش بود و با از دست دادن تمام ثروتش دچار فقر شديد شد. انجمن زرتشتیان تهران، سعي كردند با كمك‌هاي مالي زندگي او را سر و سامان دهند اما او بسيار با مناعت بود و اين كمك‌ها را نمي‌پذيرفت تا اينكه در 16 دی ۱۳۱۶ ه.ش در سن ۸۲ سال بدرود حيات گفت.
دولت به ورثه او توجه چنداني نكرد با مراجعات فراوان همسر و فرزندان وي به هيات‌هاي رسيدگي املاك و دارايي ارباب جمشيد، پاسخ مناسبي نمي‌گرفتند.   

ارباب جمشيد در حصار خروان
ارباب جمشيد بخشي از درآمد خود را صرف خريد تملك‌ زمين‌ مي‌كرد. غير از املاكي كه در اطراف تهران خريد و آباد كرد وي صاحب املاك‌ بسياری در  خراسان‌ و فارس بود. او مالك‌ 15 يا 16 روستا بود كه يكي از آنها حصار خروان بوده است.
به گزارش قهرمان ميرزا سالور عين السلطنه، در جلد چهارم سفرنامه خود حصار خروان را ورثه ميرزا وجيه اللّه سهسالار پسر سلطان احمد ميرزا عضد الدوله پسر چهل و هشتم فتحعليشاه، «به ارباب جمشيد زردشتى فروخته‌اند. ارباب هم [اين ملك را] تغييرات كلى» داده است. (صفحه 2973)
به نظر مي‌رسد مالكيت ارباب جمشيد بر حصار خروان احتمالا در اواخر عمر ناصرالدين‌شاه آغاز شده و تا دوره مشروطيت ادامه داشته است. ممكن است اين مالكيت تا زمان ورشكستگي وي در سال 1333 ه.ق ادامه داشته باشد. اعلام زمان دقيقي اين مالكيت نيازمند بررسي اسناد بيشتري است.
به احتمال زياد در دوره مالكيت ارباب جمشيد آباداني حصار خروان رونق بيشتري يافته است. چنانكه قهرمان ميرزا هم خبر داده كه ارباب جمشيد حصار خروان را «تغييرات كلي» داده است. نگارنده در گفتگو با پيران حصار خروان و تطبيق برخي شواهد و گزارش‌هاي سينه به سينه برخي از اقدامات ارباب جمشيد را آشكار مي‌سازد. گويا پس از وي پسرش «ارباب رستم جمشيديان» مدتي مالكيت حصار خروان را برعهده داشت. يك تپه در موقعيت باغات «شركت عمران» به نام وي به تپه «ارباب رستم» يا تپه «بابا رستم» موسوم بود.
مي دانيم كه روستاي «خروان» ابتدا در جوار امامزادگان بوده و بعد اهالي آن به مجاورت «حصار» نقل مكان كرده‌اند. قنات «خروان» كه هم‌اكنون آب شرب حصار خروان از سرچشمه اوليه آن تأمين مي‌شود نيز در مجاورت رودخانه به سوي امامزادگان منتهي مي‌شد. هنوز آثار رشته چاه‌هاي اين قنات موجود است.
پس از نقل مكان اهال خروان، آب اين قنات از  تپه‌هاي بالادست، به سوي مكان كنوني «حصار خروان» تغيير داده شد. اما احتمالاً به دليل عدم سرمايه اوليه به صورت جوي روباز سرازير مي‌شد. بدين ترتيب ضمن آلوده شدن آب، بخشي از آن نيز تبخير مي‌گرديد. با سرمايه ارباب جمشيد چاه‌هاي اين قنات، تا سرچمشه كنوني در كنار مخزن آباد (بزرگراه) حفر گرديد. نكته مهم كه نگارنده در سالهاي نخست دهه 1360 در حين نوسازي اين قنات به همت و مديريت پدرم با آن مواجه شدم، عبور بخشي از مسير اين چاه‌ها از يك صخره بزرگ سنگي به طول چند 10 متر است. گويا تأخير در ايجاد اين رشته چاه‌ها به دليل برخورد با همين صخره بود. به گفته پيران روستا و آثار قلم و تيشه در آن كه آقايان حاج عين الله كدخدايي، خان محمد كدخدايي، ذبيح الله مافي و... نيز تأييد مي‌كردند، حاكي است كه روزانه كمتر از يك بند انگشت صورت مي گرفته و گويا مدت طولاني و هزينه سنگيني در پي داشت.
از ديگر آثاري كه احتمالاً با سرمايه ارباب جمشيد در «حصار» بنا شد حمام قديمي حصار است كه امروزه در محوطه مسجدالشهدا قرار دارد و با تعمير و تغيير كاري به عنوان آشپزخانه مسجد مورد استفاده قرار مي گيرد.
احداث دو مجموعه باغات ميوه نيز به دوره مالكيت ارباب جمشيد منسوب است.
يك سلسله از اين باغات در «حصار دشت» در نزديكي انجيلاق در شمال شرقي حصار خروان، حدود يك كيلومتر بالاتر از كانال آب، بين رشته چاه‌هاي قنات و ايجاد شد. اين باغات كه به نام او «بادامستان جمشيد» خوانده مي‌شد و درختان بادام، انگور، قيسي، توت، سنجد، گل‌هاي محمدي و... داشت. اين بادامستان و درختان آن در پي دو مرتبه خشكسالي و قحطي حدود سالهاي نخست سده 14 ه.ش و نيز سالهاي 1339 تا 1340 مورد بي‌مهري قرار گرفت و كاملا از بين رفت.
يك سلسله ديگر از اين باغ‌ها به نام «بادمستان» در اطراف جاده درخت‌پوش از زمين دبستان شهيد كاوه تا حوالي امامزادگان و كنار جاده قزوين- تهران احداث شد. متأسفانه با بي‌مهري مردم اين بادمستان نيز از بين رفت.

هنوز آثار محدودي از اين بادامستان، باقي مانده است.


تصاويري از ارباب جمشيد

احتمالاً اين تصوير متعلق به زماني است كه وي رئيس التجار زرتشتيان شده و از مظفرالدين‌شاه جامه و نشان مخصوص گرفته است.

خيابان ارباب جمشيد

ارباب جمشيد

اردشير ريپورتر (نشسته) و گروهي از زرتشتيان در باغ ارباب جمشيد در تهران (پارک جمشيديه کنوني)
ارباب کيخسرو شاهرخ نيز در عکس ديده مي‌شود.

ارباب كيخسرو شاهرخ، جانشين ارباب جمشيد در مجلس شوراي ملي و نماينده زرتشتيان طي چند دوره مجلس



منابع
اشیدری، جهانگیر، تاریخ پهلوی و زرتشتیان، انتشارات ماهنامه هوخت، چاپ:۱۳۵۵، صفحات: ۳۷۸ تا ۳۸۳ [با تلخیص]
نمیرانیان، دکترکتایون، زرتشتیان ایران پس از اسلام تا امروز، انتشارات مرکزکرمان شناسی، چاپ اول: ۱۳۷۸خورشیدی، صفحات:۳۷۸ و ۳۷۹
بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، تهران چاپ ۱۳۵۱ خورشیدی؛ ذیل نام ارباب جمشید.
رنجبر عمرانی، حميرا. جمشيديان. سايت دانشنامه بزرگ اسلامي. 

شهبازي، عبدالله. سر اردشير ريپورتر؛ سرويس اطلاعاتي بريتانيا و ايران. بخش سوم. سايت شهبازي.

محمدبن علی ناظم‌الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، چاپ زنده یاد علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران، فرازهای مختلف مجلدات دوگانه.
مهر، دكتر بوذرجمهر. ارباب جمشيد جمشيديان؛ نخستين نماينده زرتشتيان در مجلس شوراي ملي. سايت هفته نامه «امرداد» سوم اسفند 1390.